کد خبر: 951141
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۸
محمدحسین مهدویان در برنامه «۳‌روز با مرتضی آوینی» مطرح کرد
کارگردان فیلم ماجرای نیمروز گفت: آوینی در فیلم‌هایش نگاهی مبتنی بر یقین داشت، در حالی‌که نگاه من در سینما از شک و تردید شروع می‌شود. این شاید فرق عمده فیلم‌هایی باشد که در این سال‌ها در مقایسه با فیلم‌های سید مرتضی آوینی ساخته‌ام.
فرزین ماندگار
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین:  محمدحسین مهدویان در شب پایانی برنامه «سه‌روز با مرتضی‌آوینی» عنوان کرد: «ایمان و یقین آوینی برای من شگفت‌انگیز است؛ ما در زمانه شک و تردید‌ها زندگی می‌کنیم و آوینی این بخت را داشت که در زمانه یقین زندگی کند. او می‌گوید «غایت خلقت جهان، پرورش انسان‌هایی است که بر شک و تردید غلبه کنند.» یکی از جست‌وجو‌های آوینی این بود که چگونه بر شک و تردید‌های بشری غلبه کند و این امر طبیعتاً در آثارش هم منعکس می‌شود، اما تجربیات ما شبیه به تجربیات مرتضی آوینی نیست و طبیعتاً نگاهمان در فیلمسازی متفاوت است. من از سه جنبه از سید‌مرتضی آوینی تأثیر پذیرفته‌ام؛ یکی از لحاظ سبک و ظاهر. فیلم‌های «روایت فتح» شکل و ظاهری دارد و من و هادی بهروز در فکر کردن به فیلمسازی به ویژه از فیلم «شب عاشورایی» تأثیر زیادی گرفته‌ایم. از شیوه فیلمبرداری مصطفی دالایی آموخته‌ایم. برای ساخت «آخرین روز‌های زمستان» با او مشورت کرده‌ام تا فیلمم شبیه فیلم‌های «روایت فتح» شود. انتخاب دوربین ۱۶‌میلی‌متری و دوربین روی دست و میزانسن شلوغ فیلم تحت تأثیر «روایت فتح» است. این یک میراث بصری است که از زمان جنگ باقی‌مانده و ما با آن خو گرفته‌ایم. فرم بصری فیلم‌ها، متأثر از فضای بصری «روایت فتح» است.»
این کارگردان سینمای ایران اضافه کرد: جنبه دوم تأثیرپذیری من از آوینی این است که در دوره دانشجویی آثار شهید آوینی را مطالعه کرده‌ام. یعنی در دوره‌ای که آدم به عنوان دانشجو علاقه‌مند است تئوری‌های سینمایی را بخواند، «آیین جادو» را خواندم و اصالت یک تئوری سینمایی را در آن یافتم. آوینی در «آیین جادو» یک تئوری‌پردازی کاملاً ایرانی از یک انسان مسلمان راجع به سینما ارائه می‌دهد که خیلی ناب است و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که واقعاً از نظر من در هیچ نظریه سینمایی دیگری پیدا نمی‌شود. برای من عجیب است که آن اندازه که باید، به این نظریات توجه نشده است. این نظریات در ساخته شدن من به عنوان یک فیلمساز خیلی مؤثر بود و به من شجاعت داد که جور دیگری فکر کنم. از او آموختم که به چیزی که دوست دارم و در ناخودآگاهم اثر می‌کند توجه کنم و خودم و روحم را بسازم.
مهدویان ادامه داد: تأثیر سوم آوینی این بود که ما در جامعه‌ای زندگی می‌کردیم که به تدریج که رشد می‌کردیم تعارضات جامعه خودش را نشان می‌داد. ما اولین نسل از کسانی بودیم که میراثی را تجربه می‌کردیم که تأثیری در آن نداشتیم، اما باید نسبت خودمان را با این جامعه پیدا می‌کردیم. وقتی در چیزی مشارکت جدی نداشته‌اید در مورد آن تردید می‌کنید و این تردید کردن به معنای نفی آن نیست بلکه به معنای شروع یک تأمل تازه در مورد آن است. زندگی سید‌مرتضی آوینی از این جهت بسیار مؤثر است. یکی از راه‌هایی که می‌شود در مورد این تردید به‌طور جدی تأمل کرد، تبدیل شدن آوینی به یک آدم انقلابی است. من در طول دوران زندگی‌ام، هیچ نوع تجربه‌ای از آدم‌هایی ندارم که در «شب عاشورایی» می‌بینیم آن‌گونه به استقبال مرگ می‌روند. بخش زیادی از فیلمسازی من، تلاشی برای کشف این دوران است. یک دوره ۱۰‌ساله بین سال‌های ۵۸ تا ۶۸ وجود دارد که آدم‌ها شکل غریبی دارند. این سؤال پیش می‌آید که چه چیزی در لحظه تاریخی انقلاب اتفاق افتاد که آوینی را دگرگون کرد؟ این بخش از تأثیر آوینی، در محتوای فیلم‌ها و مضامینی که کار کرده‌ام مؤثر بوده است.
فریدون جیرانی نیز در بخشی از این برنامه عنوان کرد: امیدوارم تأثر و گریه‌هایی که در سالن دیدم همچنان در تاریخ باقی بماند و ۱۰‌سال دیگر هم در هنگام نمایش «شب عاشورایی» باز هم همه مخاطبان گریه کنند و متأثر شوند و خاطره‌ای برایشان زنده شود. دلم نمی‌خواهد این فیلم‌ها ۱۰ سال دیگر تبدیل به یک سند صرف در موزه‌های سینمایی شود. از این نگاه عرفانی و روحانی به جبهه‌ها تا نگاه واقع‌گرایانه و کمی تلخ «ایستاده در غبار» در طول این سال‌ها اتفاقاتی افتاده‌است و گذر زمان آن نگاه عرفانی را به نگاه «ایستاده در غبار» تبدیل کرده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار