تصمیم رئیسجمهور امریکا برای تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران موضوعی تازه نیست و زمزمه این کار از ابتدای ورود او به کاخ سفید در دو سال قبل شنیده میشد. کمتر از دو ماه بود که ترامپ به کاخ سفید آمده بود و میخواست فرمان ریاست جمهوری خود را برای تروریستی خواندن سپاه امضا کند و حتی گفته میشد که پیشنویس این فرمان هم به وزارت خارجه فرستاده شده بود. ترامپ در آن موقع و به تازگی فرمان ممنوعیت ورود مسافران از هفت کشور به امریکا را امضا کرده بود و دردسرهای ناشی از آن فرمان به همراه هشدار سازمانهای امنیتی باعث شد تا در نهایت جلوی این کار او گرفته شود.
رکس تیلرسون و جیمز ماتیس، وزرای خارجه و دفاع پیشین امریکا، از جمله کسانی بودند که او را از امضای این فرمان منصرف کردند، اما به نظر میرسد که حالا و با وجود افراد تندرویی مثل مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا و جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا، دور و بر ترامپ دیگر نه تنها مانعی در مقابل ترامپ برای اعلام این تصمیم نبوده بلکه این افراد مشوق او بودهاند و شاید هم او را برای اعلام این تصمیم تحریک نیز کرده باشند. از سوی دیگر، واکنش مشتاقانه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، به این تصمیم ترامپ نشان میدهد که تروریستی خواندن سپاه بیارتباط با وضعیت داخلی این رژیم نیست، به خصوص اینکه ترامپ این تصمیم خود را درست قبل از برگزاری انتخابات در این رژیم اعلام کرده است. به عبارت دیگر، ترامپ با این کار میخواسته موضع نتانیاهو در مقابل ائتلاف آبی و سفید به رهبری بنی گانتس را تقویت کند چرا که نظرسنجیها نشان میدهند که شانس این دو برای پیروزی در انتخابات برابر است. نتانیاهو آن قدر شکست خود را نزدیک دیده که سنت گذشته خود را کنار گذاشته و حاضر شده از طریق مصاحبههای پیدرپی با رسانههای داخلی بیشترین رأی ممکن را به دست بیاورد و به همین جهت هم تصمیم ترامپ در مورد سپاه برای او حکم یک دوپینگ انتخاباتی دارد.
وجه دیگر و البته اساسی این تصمیم ترامپ مربوط به شکستهایی میشود که او در این چند ماه و در عرصه بینالملل متحمل شده است. وقتی که او با اعتماد به نفس کامل در ژوئن سال گذشته برای دیدار با کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی، راهی سنگاپور میشد، خیال میکرد که توانسته پرونده کرهشمالی را با یک برد شیرین و بدون دردسر ببندد و وقتی که در اواخر ژانویه خوان گوایدو را رئیسجمهور ونزوئلا میخواند، تصور میکرد که کار نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، تمام است و گوایدو دست نشانده او به ریاست جمهوری ونزوئلا خواهد رسید. حالا همه این نقشههای او نقش بر آب شده و از دیدار دوم او با جونگ اون در ویتنام معلوم شد که برنامه او در مورد کرهشمالی به بنبست خورده و گوایدو هم بعد از سه ماه نتوانسته تغییری در ونزوئلا ایجاد کند. ترامپ با این شکستهای سنگین است که میخواهد ماجراجویی خود را در جایی دیگر از سر بگیرد و سراغ فرمان دو سال قبل رفته تا با تروریستی خواندن سپاه، به خیال خودش فشار را بر ایران افزایش بدهد. در واقع، او از اردیبهشت سال قبل برنامه فشار بر ایران را با خروج غیرقانونی از برجام کلید زده بود، اما طی این یک سال معلوم شد که نه جامعه جهانی حاضر است در این کار از او حمایت کند و نه اینکه نشانهای از تسلیم در رفتار ایران دیده شد. شاید او فکر میکند که میتواند با تروریستی خواندن سپاه این وضعیت را تغییر دهد تا دست کم در این کمتر از دو سال مانده به اتمام ریاست جمهوریاش دستاوردی در عرصه بینالملل داشته باشد، اما از همین حالا پیدا است که نه تنها دستاوردی نخواهد داشت بلکه فرماندهان نظامی امریکا از همین حالا نگران عواقب تصمیم او هستند. بنابر تارنمای پولیتیکو، مسئولان پنتاگون مخالفت خود را در این مورد به کاخ سفید گوشزد کردهاند و گفتهاند که این تصمیم میتواند منجر به «تلافیجویی شبهنظامیان تحت حمایت ایران از نیروهای امریکایی» شود. شکی نیست که تصمیم ترامپ سطح خطر را برای سربازان امریکایی و کسانی که مرتبط با آنها هستند بالا برده، زیرا ایران هم در یک واکنش طبیعی به تصمیم ترامپ، آنها را عوامل تروریستی در منطقه خوانده و فرماندهی مرکزی امریکا موسوم به سنتکام را مرکز تروریستی میداند. بنابراین، نیروهای امریکایی و افراد و سازمانهای مرتبط با آن از نظر ایران اهداف مشروعی برای نابود کردن تروریسم در منطقه هستند و روشن است که مسئولیت این امر نیز بر عهده ترامپ است. به این ترتیب، ترامپ حکم آن دیوانهای را دارد که با انداختن سنگی در چاه چهل عاقل را گرفتار خود کرده و حالا باید دید که همین اندازه عاقل در کنگره امریکا هست که بتوانند این سنگ را از چاه درآورند یا همین اندازه هم در آنجا نیست تا بتوانند جان سربازان خود را به خطر نیندازند.