سال ۹۷، سالی پربار و رضایتبخش بود. این را میتوان از لابهلای صحبتهایی که وزیر در واپسین روزهای سال در جمع رسانههای منتخب انجام داده، دریافت. سلطانیفر با مروری کوتاه بر عملکرد وزارتخانهای که در رأس آن قرار دارد با ابراز رضایت از پیشرفت طبق برنامه پروژهها، اوضاع را ایدهآل و تحت کنترل خواند. درست برخلاف آنچه این روزها از زبان ورزشکاران در رشتههای مختلف و قهرمانان المپیکی و پارالمپیکی میشنویم. وزیر در حالی در جمع خاصی از خبرنگاران اوضاع را تحت کنترل میخواند و تأکید میکند که همه چیز اصولی و آنطور که انتظار میرفت، پیش رفته و وزارت ورزش سالی پربار را پشت سر گذاشته که نه فقط حرفهایش با آنچه طی هفتههای گذشته از زبان قهرمانان و مدالآوران شنیدهایم، تفاوتی از زمین تا آسمان دارد که با واقعیتی که به چشم دیده میشود نیز فاصله زیادی دارد!
برای نمونه سلطانیفر یکبار دیگر روی سرخابیها مانور کرده و تأکید میکند که وزارت اوضاع این دو تیم را سروسامان داده و در همین راستا در تلاش برای خصوصی کردن پرسپولیس و استقلال است. از مسئله خصوصیسازیهای غیراصولی باشگاههای ایران که نمونه واضح آن راهآهن تهران بود، بگذریم. شرایط سرخابیهای پایتخت باز هم مثل همیشه با آنچه وزیر میگوید، تناسخی ندارد. وزیر ورزش در حالی از خوب بودن اوضاع این دو باشگاه خبر میدهد که شرایط نامناسب بر کسی پوشیده نیست. از اوضاع مالی نامناسب گرفته تا بدهیهای هنگفتی که هر روز تهدیدی جدی برای این دو تیم است. حال آنکه وزیر پیشتر هم ادعا کرده بود که وزارت ۹۰ درصد بدهیهای این دو باشگاه را پرداخت کرده، ادعایی که پروندههای پرتعداد شکایت از پرسپولیس و استقلال در فیفا به سادگی آن را رد میکند. البته در کنار آن، نامشخص بودن وضعیت هیئت مدیره دو تیم، عدم نتیجهگیری آنها در لیگ قهرمانان و دست و پنجه نرم کردنشان با مشکلات متعدد مالی را هم باید اضافه کرد که هیچ کدام از آنها سنخیتی با سروسامانی که وزیر از آن حرف میزند، ندارد.
در تعریف و تمجیدهای وزیر از دستاوردهای وزارتخانه تحت کنترلش میتوان به مسئله بهرهبرداری از ۵۰۰ پروژه در کل کشور اشاره کرد. مسئلهای که یکی از گلایههای این روزهای بسیاری از ورزشکاران است. وزیر در حالی از بهرهبرداری ۵۰۰ پروژه صحبت میکند که با وجود تلاشهای فراوان بسیج و دستاورد گستردهای که در این زمینه، به خصوص در ساختوساز باشگاههای ورزشی در کشور و البته در مناطق محروم داشته، هنوز هم بسیاری از شهرها و استانهای کشور با معضلاتی جدی در این زمینه مواجه هستند، بهطوریکه برخی ورزشکاران چشمانتظار دریافت زمینهای وعده داده هستند تا آن را به سرپناهی برای جوانان شهر و استان خود تبدیل کنند، آن هم برای پرورش استعدادهای فراوانی که بسیاری از آنها به دلیل نبود همین امکانات اولیه است که هرز میروند یا شکوفا نمیشوند!
نمیتوان منکر تلاشهای وزارت ورزش شد یا به سادگی از کنار موفقیتهای ورزش در سالی که در روزهای پایانی آن بسر میبریم، گذشت، اما انتظار میرفت تمام صحبتهای وزیر در جمع خبرنگاران و رسانههای منتخب به تعریف و تمجید از وزارتخانه تحت کنترل سلطانیفر ختم نشود و اندکی از زمان این دورهمی به مسائل و مشکلات ورزشکارانی اختصاص یابد که این روزها در شرایط نابسامان اقتصادی در تلاش برای کسب سهمیه المپیک هستند. ورزشکارانی که بسیاری از آنها برای عقب نماندن از کورس رقابتها از جیب هزینه میکنند، اما وقت پاداش دادن و قدردانی از آنها که میشود با وعده سرخرمن مواجه میشوند و به آنها گفته میشود که جنگ است. یک جنگ اقتصادی که باید آن را درک کنند، جنگی که البته همه ورزش و همه ورزشکاران را شامل نمیشود. درست مثل دورهمی آخر سال وزیر ورزش که به همه خبرنگاران و رسانهها اختصاص نداشت و تنها تعداد خاصی را شامل میشد. شاید، چون قرار بر انتقاد یا مطرح کردن مشکلات نبود و تمام هدف این نشست گزینشی تعریف و تمجید از دستاوردهای وزارت ورزش بوده و بس!