سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، یکی از اختلافات در بین افراد اختلافات مالی است که گاهی به جرم جنایت ختم میشود. معمولاً افراد برای رفع اختلافات مالی خود با دیگران از طریق قانون پیگیری میکنند و به نتیجه هم میرسند، اما افرادی هم پیدا میشوند که برای رفع اختلافات مالی پا را فراتر از قانون میگذارند و خودسرانه عمل میکنند و در نهایت هم به جرم و جنایت و پشیمانی پایان مییابد. پرونده شکایت مردی از برادر کوچکترش به اتهام اجیر کردن دو مرد غریبه برای اقدام به قتلش در اداره پلیس در حال بررسی است که نشان میدهد آنها به خاطر ارثیه پدری با هم اختلاف مالی دارند.
چند روز قبل مأموران پلیس با تماس تلفنی شهروندی از حمله دو مرد نقابدار ناشناس برای اقدام به قتل مردمیانسالی به خانهای در جنوب تهران با خبر و راهی محل شدند. مأموران در محل حادثه که خانه ویلایی در حوالی عبدلآباد بود دریافتند لحظاتی قبل مردی، دو مرد نقابدار را برای کشتن برادر بزرگترش که مهمان خانه برادر دیگرش بوده اجیر کرده است که با رسیدن خواهرش به خانه نقشه آنها ناکام میماند و همگی فرار میکنند. مرد میانسال در توضیح ماجرا گفت: من در یکی از کشورهای اروپایی زندگی میکنم و الان هم مسافر هستم. مدتی قبل پدرم فوت کرد و قرار شد یکی از برادرانم به نام حمید کارهای انحصار وراثت را انجام دهد. به همین دلیل من به او وکالت دادم تا کارهای اداری را انجام دهد. از سوی دیگر من به خاطر ارثیه با یکی دیگر از برادرانم به نام صفدر اختلاف دارم و چند باری هم قبلاً سر این موضوع با هم مشاجره داشتیم. چند روز قبل حمید با من تماس گرفت و مرا به ایران دعوت کرد تا ارثیه پدریمان را تقسیم کنیم. او گفت: قرار است با صفدر هم حرف بزند و با میانجیگری او به توافق برسیم. من به ایران برگشتم و در این چند روز مهمان برادرم حمید بودم، اما با صفدر به توافق نرسیدیم. در این چند روز خواهرم نیز برای دیدن من به خانه حمید آمده بود و مهمان او بود تا اینکه ساعتی قبل هر دوی آنها برای انجام کاری از خانه بیرون رفتند. وی ادامه داد: پس از رفتن آنها من به حمام رفتم. وقتی از حمام بیرون آمدم ناگهان داخل خانه با دو مرد نقابدار قوی هیکل روبهرو شدم که طنابی در دست داشتند. به سرعت به داخل یکی از اتاقها فرار کردم که با برادرم صفدر روبهرو شدم که در حال سرقت اسناد و مدارک زمین و اموال پدریام از داخل چمدان بود. او تا مرا دید شوکه شد و به دو مرد نقابدار اشاره کرد مرا بگیرند. تازه فهمیدم که برادرم دو مرد نقابدار را برای کتک زدن من اجیر کرده تا خودش مدارک اموال پدریمان را سرقت کند، اما بعد فهمیدم آنها قصد کشتن مرا دارند. چون دو مرد ناشناس پس از کتککاری طنابی به دور گردنم انداختند و در حال خفه کردن من بودند که ناگهان خواهرم با کلید در را باز کرد و وارد خانه شد. برادرم و دو مرد ناشناس وقتی خواهرم را دیدند از ترس مرا رها کردند و به داخل کوچه فرار کردند. خواهرم با داد و فریاد از همسایهها درخواست کمک کرد، اما آنها با خودرو از محل گریختند. وی در پایان گفت: الان متوجه شدم که برادرم تعدادی از اسناد ارثیه پدریمان را هم سرقت کرده است و من از برادرم و دو مرد اجیر شده او که قصد داشتند مرا به قتل برسانند شکایت دارم. در ادامه خواهر شاکی به مأموران گفت: دو برادرم به خاطر ارثیه پدری با هم اختلاف داشتند. چند روز قبل برادرم از خارج به ایران آمد و مهمان خانه برادرم حمید شد. ساعتی قبل من و حمید از خانه بیرون رفتیم تا اینکه لحظاتی قبل به خانه برگشتم و دیدم که دو مرد نقابدار که صفدر نیز در کنار آنها بود در حال خفه کردن برادرم هستند. با داد و فریاد از همسایه درخواست کمک کردم که آنها فرار کردند. با طرح شکایت پرونده برای رسیدگی به دستور قاضی قریب احمدزاده بازپرس دادسرای ناحیه۳۴ در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. مأموران در تلاشند تا با دستگیری برادر خطاکار دو مرد نقابدار را شناسایی و دستگیر کنند.