سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، افراد تبهکار با انگیزههای مختلف قدم به دنیای تبهکاران میگذارند. دوستان ناباب، اعتیاد به مواد مخدر، عقدههای دوران کودکی، سرکوب شدن عواطف و دلایل دیگری از این دست انگیزهای برای ورود بسیاری از مجرمان به دنیای تبهکاری است. یکی از مجرمانی که به تازگی بازداشت شده مدعی است برای خرید کادوی تولد برای دخترعمویش که به او علاقه داشته پول کافی نداشتهاست، برای همین تصمیم به عضویت در یک گروه سرقت برای تهیه پول کادو شده است. متهم میگوید ششماه دوره سرقت دیده، اما در نهایت به خاطر شکست عشقی معتاد شده و بقیه عمرش را پشت میلههای زندان گذرانده است.
چندی قبل مردی به اداره پلیس رفت و گفت: سارقی صندوق عقب خودرواش را تخریب کرده و وسایل و اموالش را سرقت کرده است. شاکی در توضیح ماجرا گفت: امروز برای انجام کاری به خیابان پیروزی رفتم. خودروی پژوام را داخل کوچهای پارک کردم. لحظاتی بعد وقتی به محل پارک خودروام برگشتم، دیدم قفل صندوق عقب خودروام تخریب شده و تمامی وسایل خودروام و کیفم که داخل آن پول و مدارکم بود، سرقت شده است. با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی به دستور قاضی مدرس، دادیار شعبه۴ دادسرای ناحیه۳۴ برای شناسایی سارق وارد عمل شدند.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران با شکایتهای مشابهای روبهرو شدند که حکایت از این داشت سارقی به شیوه مشابهای از داخل صندوق عقب خودروهای پارک شده در حوالی خیابان پیروزی اقدام به سرقت کیف، زاپاس، جعبه آچار و ... میکند.
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده میشد، مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته محلهای حادثه موفق به شناسایی سارق سابقهداری شدند. بررسیها نشان داد متهم که ارسلان نام دارد در یک چشم بهم زدن قفل صندوق خودروها را تخریب و اقدام به سرقت میکند. همچنین مشخص شد متهم در بعضی از سرقتها همراه زنی جوان دیده شده است. بدین ترتیب مأموران ارسلان را تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه چند روز قبل وی را در مخفیگاهش بازداشت کردند. متهم صبح دیروز برای تحقیق به دادسرای ویژه سرقت منتقل شد. وی در بازجوییها به جرم خود با همدستی دختری به نام شهلا اعتراف کرد. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی مدرس در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتوگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
ارسلان هستم ۲۵ ساله.
سابقه داری؟
بله، چند باری به جرم سرقت دستگیر شدهام.
معتادی؟
بله، شیشه مصرف میکردم.
چرا معتاد شدی؟
شکست عشقی خوردم. عاشق دختر عمویم بودم، اما او مرا رها کرد و قبول نکرد با من ازدواج کند به همین خاطر به مواد مخدر روی آوردم.
برای چه پیشنهاد ازدواج شما را رد کرد؟
جریانش مفصل است.
اگر اشکالی ندارد توضیح بده؟
من عاشق دختر عمویم بودم. هر چقدر پدرم به من پول توجیبی میداد برای او کادو میخریدم. حدود هفتسال قبل بود که پولی نداشتم برای تولدش کادویی بخرم. خیلی ناراحت بودم و داخل پارک محلهمان نشسته بودم که پسر جوانی کنارم نشست. وقتی با او درد دل کردم به من پیشنهاد داد سرقت کنم و با پول آن برای دختر عمویم کادو بخرم. از آنجایی که دخترعمویم را خیلی دوست داشتم، قبول کردم و همراه او به سرقت رفتم. آن زمان همیشه برای او با پولهای سرقتی کادوی گرانقیمت میخریدم، اما وقتی دختر عمویم فهمید که سارق شدهام از من دوری کرد و به پیشنهاد ازدواجم جواب رد داد.
پسر جوانی که پیشنهاد سرقت داد خودش سارق سابقه دار بود یا مثل شما آماتور بود؟
نه، او از سارقان سابقهدار بود و به من آموزش سرقت داد. من هر روز به پاتوق او میرفتم و او چند ساعتی به من آموزش میداد و بعد هم با او به سرقت میرفتم و آموزش عملی میدیدم. در واقع او همان اول گفت: باید یک دوره شش ماهه به من آموزش سرقت بدهد و واقعاً ششماهه من سارق حرفهای شدم. هر چند که برای خودش دستمزد هم در نظر گرفته بود.
چقدر به او دستمزد دادی؟
قرار شد پس از آموزش تا ششماه هر چقدر سرقت کردم با او تقسیم کنم و من هم این کار را انجام دادم.
معمولاً برای هر سرقت چقدر زمان لازم داری؟
در خودرو یا صندوق عقب را کمتر از ۱۰ثانیه باز میکنم و در کمتر از یکدقیقه هم وسایل داخل آن را که جعبه آچار، زاپاس و دیگر وسایل است، سرقت میکنم.
همدست زن هم داشتی؟
بله، حدود یکسال است با دختر فراری آشنا شدهام و گاهی او هم برای سرقت همراه من میآمد که الان فراری است.