رفتار فدراسیون وزنهبرداری با کیانوش رستمی، نمونه آشکار و بارز ورزشکارسالاری است. بهرغم تمام سروصداهایی که طی یکی، دو روز گذشته در خصوص پشیمانی و بازگشت کیانوش رستمی به تیم ملی و اضافه شدن نام او به لیست ملیپوشان اعزامی به مسابقات کاپ قطر شنیده میشود، به نظر میرسد تغییر چندانی در رویه فدراسیون و رستمی به وجود نیامده باشد. فدراسیون برای حضور او در ترکیب تیم ملی شرط و شروطی مشخص کرده که البته رسانهای نشده و کیانوش رستمی هم فقط و فقط بابت از دست ندادن فرصت حضور در المپیک ۲۰۲۰ است که حاضر به جلسه مشترک با رئیس کمیته ملی المپیک و رئیس فدراسیون وزنهبرداری شده است. بنابراین آنچه مشخص است، اینکه این سروصداها و این رفت و آمدها بیشتر شبیه یک خیمهشببازی برای تطهیر چهره وزنهبردار سوگلی فدراسیون علی مرادی است، والا با شناختی که از فدراسیون وزنهبرداری و کیانوش رستمی داریم، خوب میدانیم که نه علی مرادی آدمی است که بخواهد از علایق شخصی خود نسبت به رستمی چشمپوشی کند و نه رستمی وزنهبرداری است که غرورش را زیر پا بگذارد، حتی اگر در ناآمادهترین شرایط باشد و وزنهها را یکی پس از دیگری به زمین بیندازد. قصه ورزشکارسالاری در وزنهبرداری همچنان پابرجاست؛ کیانوش همان کیانوش است و فدراسیون هم همان فدراسیون.