بحث ابتذال در سینما این روزها باز هم بالا گرفته است تا جایی که معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در واکنش به انتقاد عضو کمیسیون فرهنگی مجلس خواستار این شده که نصرالله پژمانفر مصادیق فیلم مستهجن را اعلام کند.
یادمان نمیرود که مجید مجیدی اوایل دهه ۸۰ از به گوش رسیدن صدای پای ابتذال در سینمای ایران سخن گفته و نسبت به این مسئله هشدار داده بود. حالا به نظر میرسد در نقطهای قرار گرفتهایم که دیگر سخن از صدای پا نیست و ابتذال بالهای خود را روی سر سینمای ایران گسترانده و در حال جولان دادن است. مجیدی در دولت دوم اصلاحات نسبت به این موضوع هشدار داد، اما حالا که در میانههای دولت دوم اعتدال به سر میبریم ابتذال توانسته تا حدودی غلبه خود را بر سینما نشان بدهد آن هم سینمایی که همواره مدیرانش درباره آن طوری حرف میزنند که گویی باید به آن افتخار کرد؛ سینمایی که به زعم مدیرانش مرزهای ایران را درنوردیده و جهانی شده است. شاید همین مبالغه گوییها و سخنان غیرکارشناسی و دمیدنهای بدون پشتوانه علمی منجر شده تا سینمای ایران وضعیت اکنون را تجربه کند.
طرح سؤال ملی از وزیر ارشاد
هر چند ابتذال بسیاری از آثار سینمایی چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد، اما در تازهترین مورد عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در این باره اینگونه واکنش نشان داده است: «اینکه حریم خانواده در بسیاری از شوخیهای رکیک و مستهجن فیلمهای کمدی دریده شود و بیپروایی با جنس مخالف به شدت فراگیر شود، موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.»
نصرالله پژمانفر درباره طرح سؤال ملی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درخصوص عدم توجه به محتوای فیلمهای کمدی در سالهای اخیر، میگوید: در چند سال گذشته فیلمهای کمدی که محتوای مستهجن و نامناسب دارند به شدت رو به رشد هستند و درصد قابل توجهی از فرصت اکران در سینماهای بزرگ کشور را پر کردهاند؛ فیلمهایی که با مبانی اخلاقی، اجتماعی، دینی و فرهنگی ما سازگاری ندارند و زمینه یک نوع بیپروایی را در فضای سینمای کشور برای مخاطب فراهم میکنند. ما اعتقاد داریم تنوع، نشاط، شادی و خنده برای خانوادهها ضرورت دارد، اما اینکه حریم خانواده در بسیاری از شوخیهای رکیک و مستهجن فیلمهای کمدی دریده شود و بیپروایی با جنس مخالف به شدت فراگیر شود، موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت، این موضوع به یک فیلم و دو فیلم هم ختم نمیشود و این فیلمها روز به روز گیشه سینماها را بیشتر پر میکنند و موجب نگرانیهای زیادی شدهاند؛ گاهی حتی خانوادهها از اینکه با محارم خودشان به سینما بروند و اینگونه فیلمها را تا انتها ببینند، حیا میکنند. مسئلهای که عضو کمیسیون فرهنگی درباره آن اظهار نگرانی میکند واقعیت بخش قابل توجهی از سینمای امروز ما را تشکیل میدهد، اما به نظر میرسد این موضوع چیزی نیست که صرفا با ممیزی و نظارت قابل حل باشد و مسئله به این برمی گردد که اساسا سینمای ایران از یک مانیفست مناسب برای جهتگیری به سمت اینکه فیلمها تبدیل به کالای فرهنگی برای خانوادهها شوند، بینصیب است.
ضعف نظارت یا نبود راهبرد.
اما پژمانفر از ضعف نظارت سخن به میان میآورد: «نداشتن برنامه، نبود نظارت و نداشتن چارچوبی برای ممیزی اصلیترین دلایل رشد روزافزون فیلمهای کمدی مستهجن در سینماهاست، به طور کلی رشد اینگونه فیلمها در سینما جز کوتاهی و عدم انجام وظایف قانونی دستگاههای صادرکننده مجوز و تأیید کننده اکران علت دیگری نمیتواند داشته باشد والا هیچ خانوادهای اجازه نمیدهد شوخیهای جنسی و رکیک در مقابل اعضایش صورت گیرد و عادیسازی شود.
نتیجه عدم توجه به محتوای فیلمهای کمدی، تغییر سبک زندگی، نهادینهشدن ناهنجاریها و رشد دیالوگها و گفتوگوها و این نوع برخوردها در خانوادهها و افراد مختلف جامعه میشود که روی هم رفته همه اینها نوعی هنجارشکنی است که آرام آرام در جامعه ما رخ میدهد و طبیعتا آثارش هم در جامعه ظهور و بروز پیدا میکند؛ در بسیاری از اتفاقاتی که در جامعه میافتد این نوع دیالوگها و محتوا تاثیر مستقیم داشته است، البته پژمانفر در بخش دیگری از سخنانش به اهمیت نگاه اثباتی نیز اشاره میکند: «دستگاههای ذیربط باید حمایتهایشان را به سمت تولیدات فاخر سوق دهند، ما نباید تنها جنبه سلبی داشته باشیم بلکه باید جنبه اثباتی داشته باشیم، یعنی تنها نگوییم که اینها نه، باید حمایتهای خودمان را روی تولیداتی بگذاریم که فاخر باشند و نیاز مخاطب را تأمین کنند. در رابطه با اصلاح محتوای فیلمهای کمدی میتوانیم با ممیزیهای صحیح وظایف قانونی خودمان را انجام بدهیم.
بخش آخر سخنان این نماینده مجلس را باید مهمترین بخش آن قلمداد کرد آنجا که تلویحاً از بیهدفی و بیراهبرد بودن مسئولان فرهنگی به عنوان ریشه ابتذال حاکم بر سینما یاد میکند: «ما امروز با یک بیبندوباری در فیلمهای کمدی مواجه هستیم که نمیتوان انگشت اتهام را تنها به سمت تولیدکننده گرفت، چراکه آنها فیلم خود را تولید و بر اساس مجوزهای اعطایی آن را اکران میکنند و نمیتوان فیلمی را که تولیدکننده میلیاردها تومان برای تهیه آن هزینه کرده توقیف یا مردم را از سینما محروم کرد. من فکر میکنم کوتاهیها از جانب متولیان امر است نه تولیدکننده یا مردم. در ارتباط با این موضوع باید منصفانه وارد شد و در صورتی که دستگاههای مربوط، تذکرات و دقتهای کافی را به تولیدکننده منتقل کرده باشند طبیعتا او هم به خودش اجازه نمیدهد در مقابل مسائلی که به او تذکر داده شده بایستد.
داروغهزاده: مصداق بیاورید!
در واقع پژمانفر در همین بخش از سخنانش پاسخ تعریض ابراهیم داروغه زاده را داده است و اگر معاون نظارت سازمان سینمایی به طور دقیق سخنان او را خوانده بود شاید دست به پاسخگوییای که میتوان آنرا نوعی فرافکنی قلمداد کرد، نمیزد: «سؤال ما از آقای پژمانفر (عضو کمیسیون فرهنگی مجلس) این است که اگر فیلمی از نظر ایشان مستهجن است، نام آن را بگوید، زیرا فیلمهای مستهجن تعریف خاصی دارند و طبیعتا جزو خطوط قرمز سینما و رسانههای ایران است، ضمن آنکه ما یک شورای پروانه نمایش داریم که در آنها افراد سرشناس حوزه فرهنگ و هنر و معتمد نظام حضور دارند از جمله حسین کرمی، حسن خجسته، حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی، امیر خوراکیان، شهاب اسفندیاری و همه فیلمهایی که در سینما پخش میشوند باید توسط این شورا مورد بازبینی قرار بگیرند و برایشان مجوز صادر شود، بنابراین از ایشان میخواهیم دقیقتر راجع به این قضیه صحبت کنند و منظورشان از فیلم مستهجن را بگویند تا بعد بتوانیم با شورا وارد مذاکره شویم و شرایطی را به وجود بیاوریم که آنها هم بتوانند از رأی خودشان و مجوزی که صادر کردهاند، دفاع کنند.» اینکه داروغه زاده خواستار ورود نماینده مجلس به مصادیق شده به نوعی به جاده خاکی زدن است چراکه پژمانفر این بار هوشمندانه نداشتن راهبرد و برنامه از سوی مسئولان را ریشه کار دانسته و تلویحا برخورد مصداقی را علاج کار معرفی نکرده است.