سه مرد آدمربای مأمورنمایی که مرد املاکی را ربوده و ۲۴ ساعت در مخفیگاه مخوفشان مورد شکنجه قرار داده بودند، تحت تعقیب مأموران پلیس قرار گرفتند.
به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل مرد جوانی همراه خواهر و مادرش وحشتزده به دادسرای امور جنایی تهران رفتند و از سه مرد ناشناس مأمورنما به اتهام آدمربایی و ضرب و جرح شکایت کرد.
شاکی در حالی که از شدت ترس هنوز پس از ۱۰ ساعت رهایی از چنگال آدمربایان خشن دست و پایش میلرزید در توضیح ماجرا گفت: من بنگاه املاک بزرگی در یکی از خیابانهای غربی تهران دارم.
دو روز پیش همراه منشیام که خانم جوانی است در بنگاه مشغول حساب و کتاب بودیم که مردی ناشناس به عنوان مشتری وارد بنگاه شد. او خودش را خریدار آپارتمان معرفی کرد که منشیام چند فایل را به او نشان داد و درباره مشخصات آپارتمانهای مورد نظر با او شروع به صحبت کرد. دقایقی بعد دو مرد دیگر وارد بنگاهم شدند. آنها هر دو بیسیم و دستبند در دست داشتند و ادعا کردند که مأمور پلیس و مسلح هستند.
در همین حال، مرد خریدار هم خودش را مأمور و همراه دو مأمور دیگر معرفی کرد و مدعی شد که من مرتکب خلافی شدهام و باید همراه آنها بروم. مردان مأمورنما مرا تهدید به مرگ کردند و منشیام را جلوی چشمانم به شدت کتک زدند، به طوری که از هوش رفت. پس از این دست و پایم را با طناب و چشمانم را نیز با پارچهای بستند و مرا داخل صندوق عقب خودرویی منتقل کردند. ساعتی بعد، آنها مرا داخل خانهای بردند و آنجا به شدت کتک زدند و دوباره چشمانم را بستند و وقتی چشمانم باز شد، متوجه شدم داخل سولهای در حوالی تهران هستم. سه مرد آدمربا مرا کتک زدند و چند برگ سفید جلویم گذاشتند و خواستند آنها را امضا کنم، وقتی قبول نکردم، مرا شکنجه کردند. آنها حتی به من برق وصل کردند و تهدید کردند که ناخنهای پا و دستم را با انبردست میکشند. آنقدر مرا شکنجه دادند که بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم از ترس تمام برگهها را امضا کردم. مردان خشن ۲۴ ساعت مرا داخل سوله شکنجه کردند، حتی یکبار هم انبردست آوردند تا ناخنهایم را بکشند که پشیمان شدند. آنقدر ترسیده بودم که توان حرف زدن نداشتم و فقط میلرزیدم و گریه میکردم. آنها تهدید کردند برای آزادیام باید ۳۰ میلیون تومان به آنها بدهم و موضوع را هم به پلیس خبر ندهم، وگرنه خودم و اعضای خانوادهام را میکشند. وی در حالی که گریه میکرد، ادامه داد: پس از ۲۴ ساعت مرا در نزدیکی محل کارم رها کردند و به من ۲۴ ساعت فرصت دادند تا مبلغ ۳۰ میلیون تومان برای آنها آماده کنم، وگرنه دوباره مرا میربایند و مورد شکنجه قرار میدهند. پس از این خودم را به سرعت به خانهمان رساندم که متوجه شدم خانوادهام از آدمربایان شکایت کردهاند. من خیلی ترسیدهام و قصد نداشتم از آنها شکایت کنم، اما امروز پس از گذشت ۱۰ ساعت از رهایی به اصرار مادرم و خواهرم به دادسرا آمدهام و از آدمربایان
شکایت دارم.
با طرح این شکایت، پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. تحقیقات برای شناسایی آدمربایان مأمورنما ادامه دارد.