شکست نوجوانان ایران مقابل اندونزی هشدار جدیای برای فوتبال ایران بود، به ویژه برای فدراسیونی که تمام فکر و ذکرش حالا بازنشستگی رئیساش و تمدید قرارداد با کارلوس کرش است. با اینکه چند ماه از پایان جام جهانی میگذرد، اما به نظر میرسد در فدراسیون فوتبال هنوز آقایان خاطرات سفر به روسیه را مرور میکنند و قصد ندارند فکری به حال فوتبال ملی کنند.
موفقیت در ورزش یک شبه به دست نمیآید. تمام کشورهایی که در این عرصه موفق بوده و هستند، برنامهریزیهای بلندمدت را در دستور کار قرار دادهاند، اهمیت ویژه به تیمهای پایه میدهند و مسئولانشان نیز نگاه ویژهای به ورزش دارند. فوتبال سالهاست که کاملاً حرفهای شده، ولی مدیران فوتبالی در کشورمان اهمیتی به این موضوع نمیدهند و تمام تلاش خود را میکنند تا با شیوه گذشته کارشان را پیش ببرند و این در حالی است که شرایط فوتبالمان هر روز وخیمتر از قبل میشود.
نوجوانان به مالزی رفتند تا بلکه در قاره کهن خودنمایی کنند. با اینکه چند سالی است تیم ملی بزرگسالانمان صدرنشین آسیاست، اما تیمهای پایه فوتبال توانایی تکرار موفقیت تیم کرش را ندارند. باخت در اولین بازی، آن هم مقابل اندونزی با اینکه برای فوتبال کشورمان شکستی بزرگ محسوب میشود، اما باید پذیرفت که با این بیبرنامگی، سوءمدیریت، تبعیض و هرج و مرج نمیتوان انتظاری بیش از این را داشت. سالهاست که ردههای سنی به امان خدا رها شدهاند و هرازچندگاهی آقایان با نزدیک شدن به شروع یک رقابت مهم یاد نوجوانان، جوانان و امیدها میافتند به این امید که با این حربهها در مصاف با تیمهای بابرنامه آسیا قدعلم کنند، غافل از اینکه هیچ موفقیتی به سادگی و با چند جلسه تمرین و چند مصاحبه با رسانهها به دست نمیآید. حذف تیم امید از بازیهای آسیایی بدون آنکه حتی به مراحل پایانی نزدیک شود، نمونه دیگری از بیبرنامگیهای فدراسیون فوتبال است. امیدها با کرانچار در شرایطی باز هم در کسب مدال بازیهای آسیایی ناکام ماندند که به نسبت سایر ردههای پایه تدارکات بهتری در اختیار داشتند. قطعاً فرصتهایی که در این سالها از دست رفته را به سادگی نمیتوان جبران کرد. ضمن اینکه سایر تیمها در روزهایی که ما درگیر مشکلات خود بودیم، سرمایهگذاری کردند و اینکه الان به سادگی از تیم ما عبور میکنند، تعجبی ندارد.
تمامی این اتفاقات در فدراسیونی رخ داده که رئیس آن با مشکل بازنشستگی روبهرو شده، وقت زیادی را روی گرفتن ارز دولتی گذاشته و هنوز هم معلوم نیست که سرمربی پرتغالی با تیم ملی قرارداد بسته یا نه. درست است که رسیدگی به این موضوعات وظیفه فدراسیون فوتبال است، اما همین فدراسیون مسئولیت تیمهای پایه را نیز برعهده دارد و تا زمانی که بحث استعدادیابی، سرمایهگذاری در ردههای سنی و تزریق نیروهای جوان جدی گرفته نشود، نمیتوان انتظار داشت تیم ملی قدرتمندی داشته باشیم. نتیجه سوءمدیریتها در تیم کرش به وضوح دیده میشود؛ کرش تأکید زیادی بر استفاده از دورگههایی که در سایر کشورها به شکل حرفهای رشد کردهاند، دارد.
فوتبال ایران تاکنون لطمات زیادی از بیبرنامگی آقایان خورده و به نظر نمیرسد در آینده نیز تغییری در رویه مدیریت این رشته ایجاد شود. تعریف و تمجیدهای تکراری از عملکرد تیم ملی در جام جهانی همچنان در دستور کار قرار دارد، در حالی که قدرتهای فوتبال آسیا برخلاف ما به دورههای آتی این رقابتها فکر میکنند و اینکه چطور میتوانند از تمام فرصتهایشان به بهترین شکل ممکن بهره ببرند.