همگان به خوبی میدانند و قوانین روشن مجلس و ستاد کل نیروهای مسلح هم در دسترس است. معافیت در دوره صلح، امری قابل قبول و برای نخبگان و افراد متخصص ضروری است.
در اینجا با توجه به اهمیت آنچه که ذکر شد، حتی با وجود کسب نشدن عنوان جهانی و قهرمانی تیم ملی فوتبال (لابد در جام جهانی بهزعم نگارنده!) و دارا نبودن شرایط اهدا معافیت به بازیکنان، مشخص است که بازیکنانی مانند جهانبخش یا سردار آزمون که هر هفته به نام ایران، سفیران خبرساز و به نحوی خنثیکننده اخبار مجعول دشمنان و بدخواهان نظام و کشور در کشورهای اروپایی هستند باعث اعتبار بخشیدن به نام ایران و بهترین و مؤثرترین تبلیغ ملی و افزایش حس رضایتمندی مردم در داخل و خارج از کشور خواهند بود، برای همین اگر از هر منظری نگاه کنیم نباید این فرصت طلایی ملی را در صحنه بینالمللی بسوزانیم.
از سال ۱۳۹۲ آییننامه اجرایی ماده واحده قانون سرباز قهرمان توسط ستاد کل به سازمان وظیفه عمومی ابلاغ شده است و مطابق آن قهرمانان بازیهای المپیک شامل نفرات اول تا سوم و قهرمانان اول و دوم مسابقات قهرمانی جهان و نفرات اول بازیهای آسیایی در رشتههای ورزشی تحت پوشش کمیته بینالمللی المپیک و مقام اول تا سوم مسابقات جام جهانی فوتبال، هندبال، بسکتبال و والیبال با معرفی وزارت ورزش و جوانان و موافقت ستاد کل نیروهای مسلح پس از طی دوران آموزشی نظامی از انجام خدمت دوره ضرورت معاف میشوند که به عنوان نمونه اخیراً آقایان عاشورزاده، حسینی و هادیپور قهرمانان جهان در رشته تکواندو از قانون و معافیت دوره ضرورت سربازی بهرهمند شدهاند و نمونه این عزیزان زیاد است.
حتی در بند دوم بخش مقررات این قانون آمده است: یکی از فرزندان قهرمانان پارالمپیک که عناوین اول، دوم یا سوم را در بازیهای پارالمپیک کسب کرده باشد با معرفی وزارت ورزش و جوانان و موافقت ستاد کل نیروهای مسلح پس از طی دوران آموزش نظامی از انجام خدمت دوره ضرورت معاف میشود.
همانطور که ملاحظه شد در این قانون برای قهرمانان تیم ملی فوتبال ایران خلأهایی وجود دارد و وزیر ورزش و جوانان برای کمک به این عزیزان که موجب شادی و افتخار مردم ایران و تحسین جهانیان در جام جهانی روسیه شدند در نامهای به ستاد کل خواستار طرح اعطای معافیت از دوره خدمت وظیفه عمومی برای این بازیکنان شده است.
توضیح «جوان»
-۱ کار غیرقانونی، غیرقانونی است، چه از سوی وزیر باشد و چه از سوی شخصی عادی. بحث معافیت بازیکنان تیم ملی فوتبال باید از سوی مراجع ذیصلاح یعنی مجلس، ستاد کل نیروهای مسلح و فرماندهی کل قوا به صورت قانونی پیگیری شود. همانطور که در جوابیه وزارت اشاره شده، طرح معافین از خدمت سربازی شامل حال قهرمانان بازیهای المپیک، جهانی و آسیایی است. بنابراین وقتی فوتبال هیچ کدام از عناوین ذکر شده را به دست نیاورده، طبیعی است که مشمول این قانون نشود. تیم ملی فوتبال اگر یکی از این عناوین را به دست آورد، قطعاً نیازی به نامهنگاری جناب وزیر و دغدغه «سرمایههای ارزشمند» نخواهد بود. بنابراین اینکه وزارت ورزش از وجود خلأ قانونی در این خصوص صحبت میکند جای بسی تعجب دارد!
-۲ به نظر میرسد وزارت ورزش به دنبال به کرسی نشاندن قانونگریزی خود، آن هم از بدترین راه ممکن یعنی فرافکنی است. تأکید میکنیم تیم ملی در جام جهانی عملکردی خوب و مثبت داشت و باعث شادی مردم شد، اما نتایج تیم ملی هیچکدام به گونهای نیست که بتواند باعث تغییر قانون یا لابیگری برای اجرای آن شود. فرافکنی وزارت ورزش با سوءاستفاده از پیام تشکر رهبر معظم انقلاب و ارتباط دادن این مسئله به حضور برخی بازیکنان خدمت نکرده در باشگاههای خارجی، مسئلهای است که با مخالفتهای شدید و عمومی روبهرو شده است. در این خصوص اعتراض ورزشکاران مطرح رشتههای دیگر نیز قابل تأمل است، همانهایی که بارها و بارها در خارج از کشور و حتی کشورهایی، چون امریکا پرچم ایران را به اهتزاز درآوردهاند و افتخارآفرینی کردهاند، اما امروز از سوی وزارت ورزش به راحتی نادیده گرفته میشوند.
-۳ ظاهراً وزارت محترم ورزش هیچ صدای اعتراض و نقدی جز چند مطلب حمایتی از این قانونگریزی و تبعیض آشکار را نمیشنوند و نمیبیند، در حالی که توقع دارد مسئولان مربوط دربست، چشم بسته و برخلاف ضوابط در قبال آنچه بهزعم این وزارت دفاع از «سرمایههای ارزشمند ملی» قلمداد میشود، سکوت کنند و حتی مخالفت مسئولان ستاد کل نیروهای مسلح را نیز خارج از ضوابط معرفی میکند. لازم به ذکر است که یکی از سرمایههای ملیای که وزارت ورزش این روزها سنگش را به سینه میزند، مهرداد پولادی سرباز فراری و محبوب سرمربی تیم ملی است که به راحتی با اطمینان مسئولان بلندپایه نظام، چه ورزشی و چه نظامی ریشخند زد و از کشور خارج شد و دیگر برنگشت.
-۴ روزنامه «جوان» تاکنون در تمام نقدهای خود رعایت ادب و احترام را داشته و خارج از هرگونه مباحث سیاسی و جناحی اقدام کرده، اما اینگونه پاسخ دادن و استفاده از ادبیات توهینآمیز و بیدانش خواندن منتقدان و متهم کردن آنها به اظهارنظرهای سیاسی و جناحی تنها نشاندهنده عدم انتقادپذیری وزارت ورزش، آن هم در خصوص این تبعیض و قانونگریزی آشکار است.