هیچ کس را نمیتوان سزاوارتر از رهبر معظم انقلاب برای توصیف امام خمینی(ره) نام برد. حضرت آیت الله خامنهای(مد ظله العالی) شاید تنها کسی باشد که آنچنان که شایسته است امام(ره) را با تمام وجود درک کرده است. بدین جهت اگر بنای ما بر شناخت لدون تحریف امام(ره) است بهترین راه مراجعه به توصیفات امام خامنهای(حفظه الله) است. در ادامه بخشی از سخنرانی معظم له در مراسم بیست و هفتین سالگرد رحلت امام(ره) آمده است. در این سخنان رهبر انقلاب به اختصاص یک عنوان جامع به معمار کبیر انقلاب اسلامی میفرمایند:
دربارهی امام بزرگوار میخواهیم حرف بزنیم. یکی از عناوین و اوصافی که دربارهی امام راحل عظیمالشّأن ما، کمتر بهکار رفته است و کمتر از این عنوان استفاده کردهایم، عبارت است از یک عنوان جامع که من اینجور تعبیر میکنم: مؤمنِ متعبّدِ انقلابی. ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف میکنیم، امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کردهایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است.
مؤمن: یعنی مؤمن به خدا است، مؤمن به هدف است، مؤمن به راهی است که او را به این هدف میرسانَد، و مؤمن به مردم است. یُؤمِنُ بِاللهِ وَ یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین؛ (۱) دربارهی رسول اکرم هم این تعبیر در قرآن آمده است: مؤمن به خدا، و مؤمن به هدف، و مؤمن به راه، و مؤمن به مردم.
عبد است، متعبّد است؛ یعنی خود را عبد میداند در مقابل پروردگار؛ این هم صفت بسیار مهمّی است. شما ملاحظه کنید، خدای متعال در قرآن، پیغمبر اکرم را با صفات متعدّدی ستوده است: وَ اِنَّکَ لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظیم، (۲) فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُم؛ (۳) و صفات متعدّد دیگر که هر کدام از اینها یک فصل فراوانی از خصوصیّات پیغمبر را بیان میکند؛ ولی آن صفتی که به ما مسلمانها دستور داده شده است که هر روز دربارهی پیغمبر در نمازهایمان تکرار کنیم این است که «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه»؛ این نشاندهندهی اهمّیّت عبودیّت است؛ عبد بودن آنچنان برجسته است که خدای متعال این صفت را به مسلمانان تعلیم میدهد که در نماز خود، هر روز چند مرتبه تکرار کنند؛ امام دارای این صفت بود، صفت عبودیّت؛ اهل خشوع بود، اهل تضرّع بود، اهل دعا بود؛ مؤمن متعبّد.
امّا صفت سوّم، یعنی مؤمن متعبّدِ انقلابی؛ این، آن نقطهای است که مایلم بر روی آن تکیه کنم و دربارهی آن سخن بگویم. امام، امامِ انقلاب بود.
انقلاب یک کلمه است و در دل آن حقایق بیشماری وجود دارد؛ امامِ انقلاب یعنی پیشوای همهی این خصوصیّاتی که کلمهی انقلاب متضمّن آن است. قدرتهای مادّی هم که نسبت به امام همواره غضبناک بودند، عصبانی بودند و البتّه میهراسیدند از امام بزرگوار، بیشتر بهخاطر این صفت بود: صفت انقلابیگری امام؛ با این خصوصیّتِ او دشمن بودند. امروز هم دشمنان ملّت ایران با خصوصیّت انقلابیگری او خصومت دارند و دشمنند. اساساً قدرتهای مادّی از کلمهی انقلاب وحشت میکنند؛ از کلمهی «انقلاب اسلامی» وحشت میکنند، میهراسند، میرَمند. فشارهایی هم که وارد میکنند، بهخاطر انقلابیگری است؛ ...حق دارند که بترسند. فشارها البتّه با بهانههای مختلف وارد میشود؛ گاهی با بهانهی هستهای، گاهی با بهانهی حقوق بشر و بهانههایی از این قبیل، امّا حقیقت قضیّه عبارت است از همین که دشمنان ملّت ایران و دشمنان ایران اسلامی از خصوصیّت انقلابیگری واهمه دارند و نگرانند. در همین اواخر، در چند ماه قبل از این، یک سیاستمدار آمریکایی گفت: ایران بهخاطر انقلاب اسلامی تحریم است؛ اصل تحریم مربوط به انقلاب ۱۹۷۹ -یعنی انقلاب سال ۵۷- است! این یک حقیقت است.
علّت چیست؟ چرا با انقلاب مخالفند؟ علّت این است که این کشور بزرگ و پهناور، این کشور پربرکت، این کشور ثروتمند -که هم ثروت طبیعی دارد، هم ثروت انسانی دارد- یکپارچه در قبضهی قدرت آنها بود، در اختیار آمریکا بود؛ انقلاب آمد آنها را از این کشور بیرون کرد؛ دشمنی با انقلاب بهخاطر این است؛ انقلاب آنها را راند. علاوه بر این، الهامبخش دیگران هم شد. انقلاب اسلامی ایران که بهوسیلهی مردم این کشور به وجود آمد و ادامه پیدا کرد، الهامبخشِ ملّتهای دیگر شد؛ که این در جای خود بحث مفصّلی است و دلایل بیشماری هم بر آن وجود دارد.
امامِ انقلابیِ ما کشور را از منجلابها بیرون کشید؛ بهوسیلهی انقلاب، کشور را از منجلابهای متعدّدی خارج کرد. جوانهای عزیز ما که دوران قبل از انقلاب را درک نکردهاند، لمس نکردهاند، باید درست دقّت کنند و توجّه کنند که مسئله این است، مسئلهی اساسی این است. اگر یک ملّتی مسئلهی اساسی خود را نداند، گمراه میشود. مسئله این است که انقلاب اسلامی آمد این کشور را از منجلابها نجات داد؛ از منجلاب وابستگی، از منجلاب عقبماندگی، از منجلاب فساد سیاسی، از منجلاب فساد اخلاقی، از منجلاب حقارت بینالمللی. ما گرفتار اینچیزها بودیم؛ ما، هم وابسته بودیم، هم تحقیرشده بودیم، هم عقبافتاده و عقب نگه داشته شده بودیم؛ در علم، در اقتصاد، در فنّاوری، در حضور بینالمللی، در همهچیز ما را عقب نگه داشته بودند. عوضِ همهی اینها، ما آقابالاسرِ آمریکایی و انگلیسی داشتیم. آن روزها ما چهار برابر امروز نفت صادر میکردیم؛ جمعیّت کشور هم از نصف امروز کمتر بود، درعینحال اکثر نقاط این کشور از خدمات عمومی دولتی که برعهدهی دولتها است محروم بودند؛ کشور در فقر و عقبافتادگی دستوپا میزد؛ در فساد اخلاقی دستوپا میزد. در همهی زیرساختهای کشور -راه، آب، برق، گاز، مدرسه، دانشگاه، خدمات شهری- کشور دچار آفت بود، دچار عقبافتادگی و عقبماندگی بود، دچار تهیدستی بود؛ ثروتهای طبیعی کشور را در اختیار بیگانگان میگذاشتند و دستگاه حاکمه بهرهمند میشدند و مردم را یا با فریب، یا با زور و ارعاب، ساکت نگه میداشتند؛ امّا خب دلهای مردم پُر بود، واقعیّات را میدیدند؛ و نتیجه، دنبالهروی از آن فریاد ربّانی و الهیِ امام بزرگوار شد که انقلاب را به راه انداخت.
امام بزرگوار ما مسیر را عوض کرد و یک تغییر بزرگ انجام گرفت؛ [امام]مسیر ملّت ایران را تغییر داد، ریل را عوض کرد؛ ما را بهسمت هدفهای بزرگ حرکت داد. این هدفها که انقلاب و امام انقلاب، ما را بهسمت این هدفها حرکت دادند و جامعهی ایرانی را به این سمت رهنمون شدند، فوقالعاده حائز اهمّیّت است. این هدفها خلاصه میشود در حاکمیّت دین خدا. حاکمیّت دین خدا بهمعنی عدالت اجتماعیِ بهمعنای واقعی است، بهمعنای ریشهکنی فقر است، بهمعنای ریشهکنی جهل است، به معنای ریشهکنی استضعاف است؛ حاکمیّت دین خدا بهمعنای برقراری منظومهی ارزشهای اسلامی است، [بهمعنای]ریشهکنی آسیبهای اجتماعی است، [بهمعنای]تأمین سلامت جسمی و سلامت اخلاقی و معنوی و پیشرفت علمی کشور است، [بهمعنای]تأمین عزّت ملّی و هویّت ملّی ایرانی و تأمین اقتدار بینالمللی است، [بهمعنای]فعّال کردن ظرفیّتهایی است که خداوند در این سرزمین قرار داده است؛ اینها همه در حاکمیّت دین خدا مندرج است و امام ما را به این سمت حرکت داد؛ درست نقطهی مقابل آن راهی که در رژیم طاغوت ما را به آن سمت میکشاندند و میبردند.
__________
پینوشت:
۱) سورهی توبه، بخشی از آیهی ۶۱،
۲) سورهی قلم، آیهی ۴؛ «و راستی که تو را خویی والا است.»
۳) سورهی آل عمران، بخشی از آیهی ۱۵۹؛ «پس [به برکتِ]رحمت الهی، با آنان نرمخو و [پُر مِهر]شدی...»