برجام توافقی با قدرت برتر دنیا بر سر یک پروژه ملّی بود که با اجماع داخلی و تأيید شورایعالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی پیش رفت و تأيید شد و توانست فشاری که در قلمروهای تحریم، سیاست تغییر رژیم ایران(regime change) و ایرانهراسی بهواسطه توجیهات بهظاهر حقوقی و شانتاژهای رسانهای غرب، به حد اوج و اعلاي خود رسیده بود، مهار کند و ایران را از نقطه تمرکز توجه جهان بهعنوان مسئله بحرانی جهان خارج نماید.
در عین حال از آنجا که برجام به عنوان یک وسیله بود نه خود هدف سیاست خارجی ما، لازم است از این عمل غیرقانونی و خلاف قاعده امریکا مبنی بر خروج از برجام استفاده کنیم و ما هم وسیله خود را تغییر دهیم چون هدف حفظ امنیت و توسعه اقتصادی ایران در منطقه و جهان است چراکه متأسفانه هدف اتحاد نانوشته عربستان، اسرائیل و امریکا، کاهش اثرات مثبت برجام از جمله توسعه و ترقی جایگاه ایران در غرب آسیا بوده است، لذا رویکرد یکساله اخیر دولت ترامپ به دلیل فوق و البته در مسیر زایل کردن دستاورد دولت اوباما (بهعنوان یک سیاست داخلی خود) ارزیابی میشود و ترامپ با رفتار مبهم یکساله اخیر خود سعی کرد تا برای سرمایهگذاران خارجی و نیز داخلی ترس ایجاد کند مبنی بر عدم ثبات و امنیت سرمایهگذاری در ایران و اینکه سعی کردند ایران را برهم زننده ثبات و امنیتِ منطقه معرفی کنند، که الحمدلله در این هدف دروغین خود موفق نشدند و متأسفانه به نظر میرسد دولت ترامپ تنها برجام را هدف نگرفته بلکه میخواهد ایران را به نقطه کانونیِ بحران در جهان برگرداند تا شاید به هدف تغییر رژیم برسد.
لذا خروجِ واکنشیِ ایران از برجام به سیاستِ امنیتی کردنِ ایران کمک فراوانی میکرد اما رویکرد قرین درایت و عقلانی ایران در حفظ برجام با اخذ تضمین از طرفهای اروپایی موجب عدم مشروعیت بینالمللی تحریمهای امریکا علیه ایران خواهد بود بلکه بتوانیم با همراهی روسیه و چین بهعنوان مخالفان امریکا در این تصمیم و طرفین اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه، جلوی اندیشههای جاهطلبانه و خلاف حقوق بینالملل ترامپ را بگیریم و بُردی استراتژیک برای ایران فراهم شود.
بنابراین یکی از راهبردهای ایران در برابر خروج امریکا از برجام توسل به شیوه حل و فصل اختلافات مندرج در برجام یعنی «کمیسیون مشترک» و اثبات نقض مادی
(material breach) از سوی امریکا ست خصوصاً آنکه طرفهای اروپایی، چین و روسیه نیز متمایل و علاقهمند به ادامه برجام هستند، البته به نظر اینجانب میتوانیم فرآیند «مذاکره» را بهصورت غیررسمی در فرآیند حل و فصل اختلاف در برجام پیگیری کنیم و این امر موجب آن خواهد بود که به نحو بهتر و منعطفتری و البته با زمان مناسبتری در مسیر استیفای حقوق حقه ملت ایران باشیم و بتوانیم اتفاقاً امریکا را بهعنوان نقطه کانونی خطر و غیر قابل اعتماد بودن به جهان معرفی کنیم. گرچه اقتصاد ایران در دوران تحریم جدید امریکا دچار فشار و مشکلات خواهد شد اما این موضوع میتواند با همدلی و اتحاد داخلی و توسعه اندیشه حمایت از کار و فناوری داخلی که مدنظر مقام معظم رهبری نیز و بوده است، اثراتش کاهش یابد.
اما در بعد دیپلماسی رسانهای لازم است تحرکی شدید صورت پذیرد تا عملکرد اشتباه امریکا در خروج از برجام و عدم پایبندی اين کشور به تعهدات بینالمللی (که منطبق با قواعد کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین به آنها متعهد میباشد) به گوش جهانیان برسد و این امر لازم است تبیین شود که ایران کشوری متعهّد و مسئولیتپذیر است تا دولت امریکا نتواند به دنبال اهداف سیاسی خود و متحدانش دوباره موج ایرانهراسی ایجاد کند. بنابراین استفاده از این دوران تا زمانی که ایران مجبور به خروج از برجام شود، ممکن است دوران محدود اما طلایی باشد باید با استفاده بهينه از دیپلماسی مذاکره و دیپلماسی رسانهاي ایران تمام تلاش خود را در بیان حقانیت و رویکرد موافق حقوق بینالملل ایران اعلام کند و چهره مثبت ایران را در جهان تثبیت کند بلکه بتواند هدف حاسدان و دشمنان را به شکست بکشاند کما آنکه شاید بتوانیم اتحادی در قبال هژمونی امریکا ایجاد کنیم و این با اتحاد همه نیروهای سیاسی و حقوقی متصور داخل و خارج کشور محقق خواهد شد.
* عضو هیئت علمی گروه حقوق بینالملل دانشگاه قم