جواد محرمي
از آغاز اشغال فلسطين توسط رژيم صهيونيستي و اعلام رسمي تشكيل اسرائيل در اواخر نيمه اول قرن بيستم همواره هنرمندان آزاده در سراسر جهان نسبت به اين مسئله واكنش نشان دادهاند اما انقلاب اسلامي فصل تازهاي در اين عرصه گشود و تا حدودي باعث شد هنرمندان متعهد به آرمان فلسطين در حوزههاي مختلف با اميد، انرژي و انگيزه بيشتري دين خود را به اين مسئله ادا كنند.
موضوع فلسطين البته آنقدر مهم بوده كه بخشي از بزرگترين هنرمندان جهان در مقاطع زماني مختلف درباره آن واكنش نشان دهند و با اعلام مواضع يا توليد اثر نسبت به آن بيطرف نباشند؛ موضوعي كه همواره هيچ هنرمند آزادهاي در جهان نميتواند نسبت به آن بيتفاوت باشد.
همين اواخر كن لوچ فيلمساز مطرح انگليسي و برنده دو نخل طلاي جشنواره كن به رغم تهديدات زيادي كه از سوي محافل مختلف دريافت كرد، مواضع ضد اسرائيلي صريحي از خود نشان داد. هرچند اين مواضع تازگي نداشت و او چندين بار ديگر از جنايتها و اشغال اسرائيل انتقاد كرده بود.
مورد ديگري كه باز همين اواخر اتفاق افتاد تحريم ناتالي پورتمن براي حضور در سرزمينهاي اشغالي جهت دريافت يك جايزه گرانقيمت بود؛ جايزهاي كه هر ساله در اسرائيل به يكي از يهودياني كه در عالم هنر درخشيده است اعطا ميشود. اين موج ضد اسرائيلي طي دهه اخير و با شدت گرفتن حملات عليه فلسطين در ميان هنرمندان ديگر هاليوود نيز قابل مشاهده است. خاوير باردم و پنه لوپه كروز جزو سينماگراني بودند كه چندسال پيش عليه حملات اسرائيل بر ضد مردم غزه ساكت نماندند و البته فشارهاي زيادي به آنها وارد شد. باردم در اين باره نوشته بود: «در اتفاقات وحشتناكي كه در غزه رقم ميخورد جايي براي بيطرفي و فاصله گرفتن نيست. اين يك جنگ اشغالگرانه و كشتار عليه مردمي است كه هيچ وسيلهاي براي دفاع ندارند و در يك منطقه محدود حبس شدهاند، بدون اينكه آب، بيمارستان يا آمبولانسي باشد. در اين جنگ، كودكان هدف قرار ميگيرند، به اين بهانه كه تروريست هستند. واقعاً درك اين موضوع سخت و توجيه آن ناممكن است.»
درباره موضوع فلسطين حتي استيون اسپيلبرگ فيلمساز يهودي تبار سينماي هاليوود در مقطعي فيلم مونيخ را برپايه ماجراي انتقام موساد در عملياتي سرّي عليه فلسطينيها ساخت؛ فيلمي كه آشكارا از رويكرد خشونتآميز موساد در برابر اعراب انتقاد ميكرد و بخشي از حق را به فلسطينيها ميداد، حتي گونترگراس، برنده نوبل ادبيات نيز چندسال پيش در ضديت با رژيم صهيونيستي شعري سرود و توجهات را در اين باره به خود جلب كرد.
اما در ايران و با آغاز انقلاب اسلامي آرمان قدس به عنوان يكي از اصليترين آرمانهاي انقلاب مطرح شد. هر چند پيش از انقلاب اسلامي نيز مسئله قدس در ميان ملتهاي خاورميانه و مبارزان و انقلابيون منطقه موضوعي اساسي تلقي ميشد اما آغاز انقلاب اسلامي فصلي تازه در توليد آثار هنري درباره فلسطين ايجاد كرد. در مقطعي مرحوم سیفالله داد اثر ماندگار و بيبديل بازمانده را در اوايل دهه 70 ساخت؛ فيلمي كه ميتوان بارها آن را تماشا كرد و خسته نشد؛ اثري كه به لحاظ قابليتهاي سينمايي قابل توجه و ممتاز بود و تا حدود زيادي توانست به لحاظ تاريخي حق مطلب را درباره اشغالگري اسرائيل ادا كند. پس از بازمانده شايد تنها اثري كه در سينما ساخته شد و مورد توجه قرار گرفت شكارچي شنبه ساخته پرويز شيخ طادي بود. به جز اين دو اثر سينمايي ميتوان از سريال مدار صفر درجه ياد كرد كه تا حدودي حق مطلب را درباره ايدئولوژي افراطي صهيونيسم و روشنگري در اين باره ادا كرد.
اما كار اصلي افشاگري ماهيت صهيونيسم در هنر را نه سينماگران بلكه هنرمندان عرصه شعر و نيز كاريكاتور رقم زدند. برگزاري سلسله مسابقات جهاني با عنوان هولوكاست با مديريت سيدمسعود شجاعيطباطبايي طي سالهاي اخير توانست حتي بسياري از هنرمندان مطرح غربي را به سمت اين رويداد متوجه كند و تأثيرگذاري زيادي در جهان داشته باشد. شاعران انقلاب اسلامي را نيز بايد جزو هنرمنداني به شمار آورد كه درباره آرمان فلسطين اشعار زيادي سرودهاند اما با اين حال توليدات عرصه هنر انقلاب اسلامي در نفي اسرائيل و در حمايت از آرمان قدس نشان از كمكاريهاي زيادي نيز دارد.