آيدين تبريزي
بچه كه بودم هر وقت دفتر نو يا كتاب نو ميگرفتم روز اول و دوم بسيار ذوق ميكردم. دفتر و كتاب، بوي نويي ميداد و بسيار مراقب بودم كه به آنها آسيبي نرسد. هميشه روز اول و دوم با احتياط كامل روي دفتر و كتاب مينوشتم. تمام تلاشم را به خرج ميدادم كه زيباترين حالت دستخطم روي كتاب يا دفتر ثبت شود، اما وقتي چند روزي ميگذشت دستخط من دوباره حالت خرچنگ و قورباغهاي به خود ميگرفت و مراقبت از دفتر و كتاب هم ته ميكشيد. آن وقت ميديدم كه لكههاي غذا و چاي در جاي جاي دفتر من حضور دارد. ميديدم كه برادر و خواهرهاي كوچكم براي تخليه شيطنتهايشان از دفتر و كتاب من به عنوان يك پروژه استفاده كردهاند.
آيا شما هم مثل من فكر ميكنيد كه آدمها ادامه عادتهاي دوران كودكيشان هستند؟ و ما با ايام سال نو هم كمابيش همين رفتار را نداريم؟ روز اول و روزهاي اول سال نو و البته پيشتر قبل از اينكه سال نو از راه برسد چه عزمي جزم ميكنيم كه با سال نو مثل دفتر و كتاب نو رفتار محترمانه و خوبي داشته باشيم و بهترين اتفاقات را بر صفحات سال نو ثبت كنيم. روزهاي اول كمابيش اين طور است. يكي تصميم ميگيرد كه كمتر عصباني شود. مثلاً او عادت دارد كه عصبي رانندگي كند، حالا در سال جديد تصميم ميگيرد كه واكنشهاي عصبي حين رانندگي را كنار بگذارد. يكي عادت به پرخوري دارد، يكي سالهاست ميخواهد ادامه تحصيل بدهد، يكي ميخواهد از سال جديد بيشتر به خانواده خود بپردازد و كمتر خود را وارد حواشي عاطفي بيرون از خانه كند. يكي تصميم ميگيرد كه طرح و نقشه تازه اقتصادي براي خانواده خود تدارك ببيند اما در نهايت بسياري از افراد به ناكامي ميرسند.
چطور ميشود نويي سال جديد را حفظ كرد؟
ببينيد چطور ميتوانيد سال نو را همچنان براي خود نو نگه داريد. چطور ميشود از آن دفترها و كتابها به گونهاي نگهداري كرد كه آنها زود كثيف و كهنه نشوند؟ دانشآموزاني بودند كه خواهر و برادرهاي كوچكتر از خود داشتند، اما اجازه نميدادند كه آنها دفتر و كتابهايشان را خطخطي كنند. با مراقبت بيشتر، با حواس جمعي، با متعهد بودن، با قرار دادن دفترها و كتابها در جاهايي دور از دسترس برادر و خواهرهاي كوچكتر، و حالا ميشود همين رفتار را با سال نو هم داشت. چطور جلد كردن و منگنه كتابها در آغاز سال، آنها را در برابر آسيبها محافظت ميكرد. آيا همين كار را با سال نو هم نميتوان انجام داد؟ آيا سال نو را نميشود جلد گرفت؟ سال نو را در جايي دور از دسترس حسهاي منفي و آزاردهنده قرار داد؟
تو رژيم گرفتهاي، اما نبايد منتظر باشي قناديها ببندند
پس اگر ميخواهيم سال نو براي ما همچنان نو بماند راهي نداريم جز اينكه با تعهد، مسئوليتپذيري و نظم از آن مراقبت كنيم و آن را در برابر عوامل آسيبزا قرار ندهيم. اما چگونه؟ به نظر ميرسد كه ما ميتوانيم با يك ذهن هشيار اين كار را انجام دهيم، ذهني كه آموخته است به راحتي مغلوب تكانههاي احساسي نشود. ذهني كه ميتواند احساسها، تكانهها و وسوسهها را به خوبي مديريت كند. معلوم است كه ما در زندگي در برابر اين تكانهها و وسوسهها قرار خواهيم گرفت. كسي كه رژيم ميگيرد نبايد اين انتظار را داشته باشد كه چون او رژيم گرفته است از فردا همه قناديها درِ مغازههايشان را ببندند، ، چون ديدن ويترينهاي پر از شيريني او را وسوسه ميكند. كسي كه رژيم گرفته نبايد اين انتظار را داشته باشد كه از فردا همه فستفوديها بايد در مغازههايشان را تخته كنند. اين خاصيت دنياست كه ما را در معرض وسوسهها و تكانهها قرار ميدهد، اما وقتي كسي به يك ذهن هشيار و مديريت شده برسد در آن صورت ميتواند از ميان آن تكانهها و وسوسهها عبور كند و بر سر تصميمي كه گرفته بايستد.