کد خبر: 898440
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۸
نظر وگذري بر اثر تاريخي- تحليلي«ايران كوه آتشفشان»
محمد حسنين هيكل روزنامه‌نگار پرآوازه مصري، در دوران اوجگيري نهضت ملي ايران به كشورمان سفر كرد و ضمن بررسي شرايط سياسي آن روز، با رهبران اين جنبش از جمله آيت‌الله سيدابوالقاسم كاشاني نيز به گفت‌وگو نشست

شاهد توحيدي

محمد حسنين هيكل روزنامه‌نگار پرآوازه مصري، در دوران اوجگيري نهضت ملي ايران به كشورمان سفر كرد و ضمن بررسي شرايط سياسي آن روز، با رهبران اين جنبش از جمله آيت‌الله سيدابوالقاسم كاشاني نيز به گفت‌وگو نشست. او بعدها حاصل مشاهدات وگفت‌وگوهایش را در كتابي منتشر ساخت كه پس از پيروزي انقلاب، به نام«ايران كوه آتشفشان» در ايران منتشر شد. سيدمحمد اصفيايي مترجم اين اثر درباره محتوا و موضوع اين كتاب، در ديباچه خويش آورده است:
«از تاريخ 28 مرداد 1332 تا 1357، يعني 25 سال، تلاش رژيم كودتا بر اين بود كه نه‌تنها تمام واقعيات نهضت ملي را پرده‌پوشي كند، بلكه آنها را دگرگون جلوه دهد، به گونه‌اي كه در اين مدت يك جلد كتاب و حتي يك مقاله هم در مورد اين نهضت به رشته تحرير در نيامد و چنانچه كتابي هم در زمان قبل از كودتا به چاپ رسيد، آن را توقيف كرد و اگر نسخه‌اش زياد بود به بيابان‌ها برد و آتش زد! تحريف حقايق و دگرگون جلوه دادن آنها بعد از كودتا و قبل از آن به عهده سانسورچياني به نام ارباب مطبوعات بود كه متأسفانه استثنايي هم نداشتند، يعني رفتار رژيم باعث شده بود وجود يك روزنامه، دليل خيانت باشد و همه اين حقيقت را مي‌دانستند كه پشت ميز روزنامه‌نويسي جاي انسان نيست، بلكه جاي انسان پشت ميله‌هاي زندان است!
در اين اثر مي‌خوانيد ضمن بازجويي بدني از خليل طهماسبي، پارچه‌اي به دست آمد كه روي آن نوشته شده بود:‌«بهشت در سايه شمشيرهاست» ولي روزنامه‌هاي سال 1329ش ادعا كردند روي آن پارچه نوشته شده بود:«حكومت با شمشير است!» در جاي ديگر حدادي نامي كه محافظ مسلح كسروي از طرف رژيم بود و در راه دفاع از وي به قتل رسيد، در روزنامه‌ها به عنوان يك ارباب رجوع روستايي كه براي تظلم به دادگستري آمده بود و فدائيان اسلام او را بي‌گناه شكم دريده‌اند! معرفي شد.
اكنون عده‌اي خود را در نهضت اسلامي بي‌نصيب ديده و سخن از گذشته به ميان آورده‌اند. آنها كلمه طلايي جبهه ملي را به مثابه بتي در ميان خود براي انحراف نصب و ادعاي وراثت مي‌كنند!حال آن كه مردم مي‌پرسند: اگر بناست هر لغتي معني داشته باشد، پس معناي اين جبهه و آن ملت كدام است؟ آنها پنداشته‌اند كه مي‌توانند از شهيد ارث ببرند و حال آن كه ارث شهيد شهادت است نه مقام! نمي‌دانم سيدحسين فاطمي از مصدق ارث برده است يا مصدق از وي، ولي اين را خوب مي‌دانيم پسرخواندگان دروغين ارث نمي‌برند! عده ديگري كه كلمه آزادي را به معناي جنگلي آن تفسير كرده و زبان به شناعت گشوده‌اند، به مردان بزرگ با تهمت‌هاي گوناگون حمله مي‌كنند. آنها نمي‌خواهند به شخص حمله كنند و ما هم نمي‌خواهيم از شخص دفاع كنيم، ولي آنان خوب مي‌دانند چه هدفي را دنبال كنند و ما نيز مي‌دانيم از كدام حقيقت بايد دفاع كنيم. ما آن منافقان را مي‌بينيم كه در نوشته‌هايشان از فدائيان واقعي اسلام به نام خوارج نهروان ياد مي‌كنند و عجيب است! اينان خود علاوه بر خوارج از مزاياي قاسطين و ناكثين نيز بي‌بهره نيستند. آنان كه سخنان خود را با آيه‌هاي قرآن تضمين مي‌كنند، فراموش كرده‌اند يا اصلاً در تاريخ نخوانده‌اند كه خوارج حافظان قرآن و شب‌زنده‌داران بوده‌اند! آنها در جنگ با اميرالمؤمنين علي(ع) شكم‌هاي خود را به دم نيزه‌هاي مسلمانان مي‌دادند و مي‌گفتند: «عَجِلْت‌ُ إِلَيك رَب‌ِّ لِتَرْضَي‌َ» (1) يعني پروردگارا به سوي تو شتافتم تا از من خرسند شوي، ولي آنها قرآن صامت را براي جنگ با قرآن ناطق به كار گرفته بودند.»
جا دارد هم اينك و پس ازسال‌ها، اين اثر ارزنده مجدداً ويراسته و منتشر گردد و برگي مهم از تاريخ نهضت ملي ايران، در دسترس علاقه‌مندان قرار گيرد. ذكر اين نكته نيز بي‌مناسبت نيست كه اين اثر ارجمند و تاريخي، سال‌هاست در عداد آثار حسنين هيكل به چاپ نمي‌رسد كه اين خود نمادي از سانسور و درزگرفتن حقايق تاريخي، ازسوي چهره‌اي است كه داعيه آزاديخواهي و اطلاع رساني دارد. اميد آنكه اين مهم، مورد عنايت مؤسسات تاريخ پژوهي قرار گيرد.
پي‌نوشت:
(1)قرآن كريم، سوره طه، آيه 84

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر