خودكشي سيد امامي در زندان تلخ است و هيچ شخص عاقل و معتقد به انقلاب اسلامي آن را تأييد نميكند و اگر بررسيهاي كارشناسي قصور را نشان دهد برخورد هم لازم است. اما آنان كه همسو با رسانه ملكه «ابهام در مرگ فعال محيط زيست و استاد دانشگاه» را دنبال ميكنند با تشكيل صدها كميته تحقيق وحقيقت ياب قانع نخواهند شد. آنان كه با هر پديدهاي اصل نظام را نشانه ميگيرند منتظر اعلام نظر اين سازمان و آن قوه نيستند. آنان فقط بايد بشنوند كه: نظام اين آقا را بدون هيچ دليل گرفته و در دستشويي زندان كشته است و تمام!
تشكيل تيم از سوي رئيس جمهور برخلاف نظر قوه قضائيه و نمايندگان مجلس صرفاً به مثابه يك پز باقي خواهد ماند؛ چرا؟ اول اينكه اين كميته نظري فراتر يا جديدتر از آنچه مطهري-بروجردي گفتهاند نخواهد گفت وبه تقابل با مجلس نخواهد رفت. دوم اينكه اين كميته در خصوص جاسوسي سكوت خواهد كرد؛ زيرا هر گونه تأييد جاسوسي به مثابه «غفلت» و زير سؤال رفتن سيستم امنيتي دولت محسوب خواهد شد و داستان جديدي براي تحليل به وجود خواهد آمد.
مرزبندی با ساختار شکنان نیک اما دیر
بخشي از سخنان علي شكوريراد، دبيركل حزب اتحاد ملت ايران اسلامي در نشست «انقلاب اسلامي و چشمانداز پيش رو» كه روز پنجشنبه در دفتر اين حزب برگزار شد، قابل تأمل است. از اين رو كه او هم تلويحاً راه اصلاح طلبان را از برخي تندروهاي اصلاحطلب كه حرف از سرنگوني نظام ميزنند، جدا و هم خلاف رويه اصلاح طلبان تصريح كرده كه اوضاع جامعه آنقدري هم كه ميگويند، سياه نيست. شكوري راد در اين نشست ميگويد: «واقعيت اين است كه اوضاع جامعه به اندازهاي كه در ذهن برخي افراد سياه است، سياه نيست. اين را ما بايد بدانيم و به اين بايد توجه بكنيم؛ وگرنه ما هم دچار توهم ميشويم. »
او در ادامه و به شكلي كه مصداقي براي اين «خيلي سياه نبودن اوضاع» بخواهد بيان كند، ميگويد: «من تعجب ميكنم برخي ميگويند آزادي نيست، بعد 15 نفر ميآيند يك چيزي امضا ميكنند براي تغيير نظام، نصفشان خارج از كشور هستند و نصفشان داخل كشور؛ امضا هم كردند و در خانههايشان هم نشستهاند! ميخواهم بگويم چنين امكاني وجود دارد. » شكوري راد تأكيد دارد كه ذيل همين نظام و با اجراي همين قانون اساسي ميشود به همه مطالبات رسيد: « جمهوري اسلامي، بزرگترين دستاورد انقلاب است... ذيل جمهوري اسلامي ميتوان تمام مطالبات را محقق كرد... من نميگويم در قانون اساسي مشكلي نيست؛ اما الان زماني نيست كه با تغييرات در قانون مشكلاتمان حل شود. اگر همين قانون درست اجرا شود مشكلات امروزمان برطرف ميشود. اگر مطالبات را افزايش داده و راديكالتر كنيم، دستاوردي نخواهد داشت».
به نظر ميرسد حال كه دولت و بخش قابل توجهي از مجلس و همين بسياري از شوراها و شهرداريها دست اصلاح طلبان است، از طمع قدرت كمي فاصله گرفتهاند و دريافتهاند هر چي ميخواهند بدون تندروي و ذيل همين نظام قابل دستيابي است. از سويي چون احساس نياز به تندروها نميكنند، از خير آنان هم ميگذرند!
تمجيد از ابوترابي در حد حرف باقي ماند
اصلاح طلبان هميشه با تندرو خواندن ائمه جمعه، از جمله امامان جمعه تهران سخن از اين ميگفتند كه چرا فردي معتدل خطيب جمعه نباشد؟ حالا فردي كه مورد تمجيد آنان بوده، امام جمعه موقت تهران شده است؛ حجتالاسلام محمدحسن ابوترابي. اصلاح طلبان ذوق زده شدند؛ او عكس رسانههاي اصلاح طلب شد، شكوري راد تحسينش كرد، امام جمعه اعتدال لقب گرفت. اما يك روز پس از اولين خطبه نماز جمعه ابوترابي، نه رسانههاي اصلاح طلب در صفحه يك خبري از نماز جمعهاش نوشتند و نه صفوف نماز تغييري كرد! پيشتر مدير مسئول روزنامه جوان قبل از برگزاري اين نماز جمعه در مطلبي با اشاره به اينكه اگر تعريف و تمجيدها راست باشد بايد تعداد نمازگزاران جمعه در تهران دوبرابر شود، نوشته بود كه «واقعيت اين است كه هيچ اتفاقي نخواهد افتاد، همانگونه كه حسرت مسجد را دارند حسرت نماز جمعه نيز پابرجا خواهد بود. ابوترابي برايشان حكم ناطق نوري را دارد كه آدم خوبي است و هر روز عكس يك روزنامهشان ميشود اما براي جناح خودش خوب است نه براي ما. ما فقط تعريفش را ميكنيم و توصيه ميكنيم رقيب از ايشان استفاده كند اما در هيچ يك از جلسات ما دعوت نخواهد شد. اگر ابوترابي نماز جمعه اختصاصي براي اين جماعت برگزار كند پشت سرش مانند نماز جماعت مسلم در كوفه خواهد بود. ترديد نكنيد. اين انتصاب هوشمندانه بود. »