کد خبر: 895850
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۹
اعتراف گسترده مقامات و مراکز آینده‌پژوهی غربی به قدرت روزافزون ايران
«نفوذ روزافزون ايران در منطقه غرب آسيا» به اعتراف سخنان مقامات رسمي امريكايي و اروپايي حتي گزارش‌هاي مستند مراكز آينده پژوهي غربي، امروز بزرگ‌ترين دغدغه كشورهاي غربي است...
سعید همتی

«نفوذ روزافزون ايران در منطقه غرب آسيا» به اعتراف سخنان مقامات رسمي امريكايي و اروپايي حتي گزارش‌هاي مستند مراكز آينده پژوهي غربي، امروز بزرگ‌ترين دغدغه كشورهاي غربي است؛ دغدغه‌اي كه با صرف ميلياردها دلار در سال تلاش شد تا ضريب آن كاهش يابد اما هر آنچه در منطقه به عنوان رويداد نظامي– سياسي شكل گرفت نهايتاً منجر به تقويت جايگاه ايران در عرصه بين‌المللي شد؛ جايگاهي كه به واسطه حاكميت ديني به‌وجود آمده و اثبات مي‌كند ديانت مي‌تواند از سياست جدا نباشد و امنيت و اقتدار را به همراه داشته باشد؛ مسئله‌اي كه جريان تجدیدنظرطلب داخلي حاضر به پذيرش و اعتراف به آن نيست. 
«جنگ سوريه، توازن قدرت ژئوپلتيكي را به نفع ايران تغيير داده و موجب واكنش شديد ديگر قدرت‌هاي منطقه به ويژه عربستان سعودي و اسرائيل شده است» اين بخشي از تحليلي است كه دو روز پيش انديشكده بروكينگز منتشر كرده است. 
فارين پالیسي روزنامه مشهور امريكايي نيز در گزارشي از قدرت نفوذ ايران در منطقه اظهار نگراني كرده و از وعده دونالد ترامپ به رژيم صهيونيستي و عربستان در جهت مقابله با ايران سخن به ميان مي‌آورد و مي‌نويسد: «ترامپ بارها به عربستان سعودي و اسرائيل وعده داده است تا قدرت نفوذ ايران را در منطقه كاهش دهد اما او تا به حال موفق به تحقق اين قول‌ها نشده است.»
همواره بسياري از گزارش‌هاي محرمانه و غيرمحرمانه از سوي سياستمداران امريكايي يا مؤسسات وابسته به اين كشور با همين محور رسانه‌اي مي‌شود كه طي آن از قدرت روزافزون ايران اظهار نگراني مي‌شود، انتشار اين گزارش‌ها بعد از حوادث سوريه و عراق شكل گسترده‌تري به خود گرفته كه نشان دهنده اين مسئله است كه ايران جدي‌ترين و غير قابل كنترل‌ترين كشور از نگاه امريكايي هاست. 
اعتراف‌هاي پررنگ مقامات امريكايي و مؤسسات وابسته به اين كشور درباره قدرت روزافزون جمهوري اسلامي ايران طي چندسال اخير در حالي است كه تا پيش از اين امريكايي‌ها اولويت خود را آسيب پذير نشان دادن ايران در عرصه نظامي و غير نظامي عنوان مي‌كردند و اساساً معترف به اقتدار ايران نبودند. 
امريكايي‌ها در وهله دوم تلاش مي‌كردند تا با ابزارهاي مختلف از جمله ايجاد آشوب و اغتشاش در كشور در مقاطع مختلفي مانند سال‌های 78، 88 و 96 يا ايجاد گروه‌هاي تروريستي تكفيري در منطقه تلاش مي‌كردند جمهوري اسلامي ايران را تضعيف کنند و در مسير فروپاشي قرار دهند. 
امروز پس از آنكه تمام طرح‌هاي داخلي و منطقه‌اي امريكا براي تضعيف جمهوري اسلامي ايران بدون نتيجه بوده و اهداف امريكا در كشورهاي سوريه، عراق، لبنان و يمن به بن بست رسيده است. انديشكده‌هاي امريكا به ناچار و براي جلوگيري از قدرت ايران، به قدرت كشورمان اعتراف كرده و از كاخ سفيد مي‌خواهند تا تدابيري مناسب‌تر براي مقابله با ايران اتخاذ كنند. 
انديشكده بروكينگز در بخشي از گزارش علت اصلي مخالفت ترامپ با برجام و تلاش براي خروج امريكا از آن را نيز جلوگيري از قدرت نفوذ ايران عنوان مي‌كند: «لفاظي‌هاي قاطعانه امريكا و تعهدات جديدي كه اين كشور از برجام توقع دارد به صورت روزافزوني شدت گرفته و امريكا مي‌خواهد در توافق هسته‌اي به بحث نفوذ ايران در منطقه نيز پرداخته شود. اين امور چشم‌انداز يك رويارويي مستقيم يا غيرمستقيم با ايران را تقويت كرده است.»
   
اعتراف گسترده به قدرت روزافزون ايران

در حالي طي شش سال گذشته امريكا، اروپا و بسياري از مرتجعان منطقه‌اي باتشكيل گروه تروريستي تكفيري داعش و جبهه النصره تلاش كردند خواسته خود در منطقه را عليه ايران و محور مقاومت ديكته كنند كه چنين رويداد منطقه‌اي منجر به توسعه قدرت نفوذ ايران در منطقه شد؛ مسئله‌اي كه اين مؤسسه امريكايي نيز به آن اعتراف و جنگ سوريه را يكي از عوامل افزايش قدرت ايران عنوان مي‌كند: « جنگ سوريه، توازن قدرت ژئوپلتيكي را به نفع ايران تغيير داده و موجب واكنش شديد ديگر قدرت‌هاي منطقه به ويژه عربستان سعودي و اسرائيل شده است كه درباره كنترل ايران بر راهرويي كه از تهران تا بيروت كشيده مي‌شود، هشدار مي‌دهند.»
فارين پالیسي نيز در گزارشي اشاره مي‌كند: رئيس‌جمهور ايالات متحده اعلام كرده كه دولت وي قصد دارد يا به طور مستقيم با ايران مقابله كند يا به عنوان بخشي از طرح مبارزه با ايران وارد عمل شود، به ويژه در منطقه‌اي كه سعودي‌ها تلاش‌هاي ايران براي محاصره و تسلط بر رژيم‌هاي عربي منطقه را خطرناك ارزيابي مي‌كنند اما در عمل ايالات متحده هيچ رفتار و عملكرد مشخصي از خود نشان نداده است، نه در سوريه(جايي كه بيشترين ظهور قدرت ايران است) و نه در يمن(كه به اعتقاد مقام‌هاي سعودي موشك‌هاي استفاده شده توسط حوثي‌ها توسط ايران تأمين مي‌شود.) 
روزنامه گاردين انگليسي نيز همانند بسياري از مسئولان غربي و مراكز آينده پژوهي غربي به مسئله نفوذ ايران اعتراف مي‌كند: «درخصوص پرونده ايران، ترامپ در تلاش براي رهايي از توافق هسته‌اي است كه دولت سابق امريكا با ايران امضا كرد اما اروپا به ترامپ فشار مي‌آورد كه از اين امر صرف نظر كند. ترامپ همچنين تلاش مي‌كند تا ائتلاف جديدي را در عرصه خاورميانه به رهبري واشنگتن و عضويت اسرائيل و عربستان به منظور مقابله با نفوذ ايران ايجاد كند.»
روزنامه گاردين در ادامه مي‌نويسد: «ايران نفوذ نظامي و سياسي دارد كه (پهنه گسترده اي) از هرات در افغانستان گرفته تا جنوب لبنان را در بر مي‌گيرد و اين همان چيزي است كه نقشه خاورميانه را به طرز محسوسي تغيير خواهد داد. اين يكي از تبعات طولاني مدت حمله امريكا به عراق به شمار مي‌رود.» 
روزنامه «نيزاويسيمايا گازيتا» چاپ مسكو نيز در تحليلي مي‌نويسد: « مقابله با نفوذ ايران، نيروي محركه راهكار جديد امريكا در منطقه خاورميانه خواهد بود كه قرار است در آينده نزديكي از سوي هربرت مك‌مستر مشاور امنيت ملي رئيس‌جمهوري امريكا ارائه شود.» 
نيو ريپابليك يكي ديگر از روزنامه‌های امريكايي است كه مي‌نويسد: «‌ايران در مقابل با بهره‌گيري از شكاف‌هايي در نظم تحت رهبري امريكا در خاورميانه، راهبردي كم‌هزينه و پرحاصل را براي بالا بردن نفوذ خود پيش برد.»
 
تيلرسون نيز كاهش نفوذ ايران را هدف اصلي معرفي مي‌كند

آذر ماه امسال بود كه سايت تحليلي نشنال اينترست مقاله‌اي با عنوان «چهار حادثه‌اي كه باعث افزايش نفوذ ايران در منطقه شد» منتشر كرد که در آن به تحليل قدرت روزافزون ايرنا در منطقه پرداخت، جالب‌تر اينكه ركس تيلرسون وزيرخارجه امريكا در مصاحبه با شبكه الحره مي‌گويد: « ايران نفوذ سياسي گسترده‌اي در منطقه دارد. پاسخگويي به نفوذ ايران در منطقه و پايان دادن به جنگ سوريه، از راه مذاكرات سياسي ميسر مي‌شود.» 
  
اعتراف در غرب، استتار در داخل 

اعتراف غربي‌ها به قدرت روزافزون جمهوري اسلامي ايران در حالي است كه جريان غرب باور داخلي در طول سال‌هاي اخير، حمايت ايران از محور مقاومت را عامل ناامني داخلي و رشد تهديدات عليه جمهوري اسلامي عنوان مي‌كرد و با انتخاب شعارهاي انحرافي نظير «سوريه رو رها كن، فكري به حال ما كن»يا « نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» تلاش مي‌كرد حمايت از كشورهاي منطقه را در مقابل مطالبات مردمي طرح كند؛ رويكردي كه بعد از شكست داعش و بازگشت آرامش نسبي به عراق و سوريه رنگ باخته است. 
اساساً طيف هواخواه ليبراليسم در داخل كشور در طول سال‌هاي گذشته و به ويژه در چند سال اخير تلاش مي‌كردند با قلب واقعيات، حضور مستشاري ايران در كشوري مانند سوريه و عراق را مخالف با منافع مردمي عنوان كنند آن‌هم در حالي كه گروه‌هاي تروريستي مانند داعش و جبهه النصره در بيانيه‌ها و مواضع رسمي هدف اصلي خود را حمله به ايران و مقابله با مردم ايران عنوان مي‌كردند. 
اعتراف به قدرت روزافزون نفوذ ايران در منطقه توسط امريكايي‌ها در حالي است كه جريان هواخواه غرب در داخل كشور در شرايط فعلي نيز تلاش مي‌كند تا روحيه خودكوچك بيني و حقارت را در جامعه نسبت به تهديدات غرب ايجاد کند و نظام را ناتوان از تهديدات بيروني نشان دهد تا به واسطه چنين رويكردي، حاكميت سياسي را وادار به تعديل انقلابي‌گري در عرصه بين‌المللي كند و در مقابل خواسته‌هاي غرب نرمش نشان دهد.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
United Kingdom
|
۰۱:۰۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۹
0
3
ای کاش غربگرایان وطنی و دولتی به جای غش کردن به سمت اروپا، از این اقتدار منطقه‌ای و قدرت بازدارندگی ایران برای احقاق منافع ملی ایران درصحنه های بین‌المللی استفاده می‌کردند. (که نکردند و نمی کنند)
و الا پخش کلیپ گریه اقای ظریف بعد از دیدن فیلم "به وقت شام" دردی را دوا نمی کند
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار