روحاني امروز (دیروز) فرمودند: «هر كي مياد در خيابون حرف ميزنه يا خس و خاشاكه، يا گاوه، يا گوساله يا آشغال. اين چه طرز حرف زدن با مردمه. مخصوصا از تريبونهاي مقدس با مردم درست حرف بزنيد.»
دکتر عبدالله گنجی در کانال تلگرامی خود نوشت: حرف روحاني درست است به دشمن هم نبايد توهين كرد. حتي ميگذريم كه در كلام امير المومنين هنگام توصيف نااهلان و كساني كه خون به دل او كردند ، تعابيري مانند«كفتار» و«شترگرسنه» و «گله گوسفند»، «بزغاله» و... هست. اما ما از باب ماقال و قاعده عرفي ، حرف روحاني را قبول داريم و ميپذيريم . امااز باب «من قال» خير. اگر خودش فراموشي سهوي و عمدي دارد نميدانيم . ايشان رطب خورده و پرچمدار توهين در كشور است. بنابراين نميتواند«كين جلوه در محراب و منبر» كند . او پرچمدار توهين وتهمت به نظام و نيروهاي انقلاب است تا جايي كه صداي اصلاح طلباني مانند حضرتي و امثالهم را هم در آورد و به او نامه نوشتند. نمونههاي زير صلاحيت نقادي (بخوانيد ماهي گيري در حوض اجتماع) در اين زمينه را از ايشان سلب مينمايد: 1-كمسواد ۲. بيقانون ۳. بيدين ۴. حسود ۵. افراطي۶. كاسب تحريم۷. بيشناسنامه۸. جيببر۱۰. مستضعف فكري۱۱. بيكار ۱۲. متوهم۱۳. دين نشناس۱۴. داراي خطاي ديد۱۵. بزدل۱۶. سروصدا ميكنند۱۷. تخريبگر ۱۸. زندگي شان در تفرقه است ۱۹. بروند به جهنم ۲۰. منتقدان فاسد ۲۱. عقب مانده ۲۲. مخلوقات ترسو. ۲۳. لرزان ۲۴. تازه به دوران رسيده ۲۵. هراسان ۲۶. عصر حجري 27. هوچي باز 28. تازه انقلابي شده ۲۹. كودك.
زبان تحقير از زبان توهين بدتر است يا بهتر؟
بي بي سي، از شما و بر شما؟!
محسن آرمين در سرمقاله روزنامه اعتماد از فاصله گرفتن بيبيسي از مشي حرفهاي و زيركانه خود در انعكاس آشوبهاي اخير مينويسد: «بيبيسي طي اين ماجرا برخلاف شيوه معهود، به وضوح و آشكارگي تمام از سطح حرفهاي خود فاصله گرفت، بهگونهاي كه حتي ضرورتي به تظاهر به رعايت اصول و قواعد خبررساني نديد. » آرمين البته مصداقهايي هم براي اين نظر خود ذكر ميكند؛ زوم كردن بي بي سي روي شعار بي طرفدار «رضا شاه روحت شاد» در كنار شعار «مرگ بر ديكتاتور» در آشوبها و عدم توجه به مغايرت اين دوشعار، تهيه مناظرههاي جهتدار با دعوت از مهماناني كه از ابتدا پايان مناظره معلوم بود و در نهايت «شاهكار بيبيسي در پيگيري اين خط تبليغاتي مصاحبه با رضا پهلوي به عنوان رهبر اپوزيسيون ايران! بود؛ كسي كه مجري بيبيسي تأكيد داشت بگويد اين روزها درخيابانهاي ايران شعارها در حمايت او طنينانداز است... مجري بيبيسي در اين گفتوگو چنان عنان اختيار از كف داد كه او را رهبر اپوزيسيون ناميد و از برنامه او براي دوران پس از سرنگوني جمهوري اسلامي ايران پرسيد. »
چرا آرمين عليه بي بي سي مينويسد؟ آيا روش كار بي بي سي فارسي تغيير كرده است؟ آيا اين شيوههايي كه آرمين از بي بي سي توصيف ميكند، همان خط بي بي سي در آشوبهاي سال 88 نيست؟ پس چرا اصلاح طلبان اكنون از بي بي سي ناراحت هستند و سال 88 اينگونه نبود؟ اجازه دهيد جملاتي ديگر از سرمقاله اعتماد را با هم بخوانيم: «خط خبري و تبليغاتي بيبيسي در اين مدت را ميتوان اينچنين خلاصه كرد: پايان كار اصلاحطلبان و فقدان نيروي سياسي مردمي و موجه در درون نظام كه بتواند مطالبات مردم را پيگيري كند و ضرورت انتقال رهبري اپوزيسيون به خارج از كشور و پوشاندن اين قبا بر تن رضا پهلوي. » آرمين ناراحت است كه چرا بايد قباي اپوزيسيون به خارج و تن وليعهد سابق برود، تا وقتي ما هستيم، چرا پهلوي؟! سال 88 هم روش كار بي بي سي همين بود، ولي در كنار اصلاحطلبان ايستاده بود و براي همين اعتمادها و آرمينها نقدش نميكردند و حالا ناراحت شدهاند چرا از اصلاح طلبان عبور كردهاند و خبر مربوط به خاتمي را بد ميخوانند!
از سويي جالب اينكه بي بي سي را هم كيشان سابق اعتماد و آرمين ميگردانند؛ در واقع اصلاح طلبان فراري و خارج نشين بي بي سي را ميگردانند و اصلاح طلبان داخلي از دوستان خود دلگير شدهاند. بي بي سي اگر در كنار آقايان باشد، خوب است و اگر شعار «اصلاحطلب اصولگرا اينه تموم ماجرا» را پررنگ كند، دوستان دل نازك اصلاح طلب خود را ميرنجاند. اما بي بي سي هر چند غيرحرفهاي در آشوبهاي اخير، هماني است كه سال 88 مأمن خبري اصلاح طلبان بود؛ ذرهاي روش كارش عوض نشده است.
با این حال اصلاحطلبان چون در سال 88 قدرت دولت را در دست نداشتند، از بیبیسی راضی بودند و حالا چون بخشی از حاکمیت و قدرت را در دست دارند، از بیبیسی که تا پیش از اغتشاشات، به نوعی رسانه حامی دولت به حساب میآمد، به خاطر حمایت از اغتشاشات ناراضی شدهاند.
تحريف موشکی در آفتاب يزد
روزنامه آفتاب يزد ميگويد كه فريدون مجلسي، ديپلمات قديمي در مصاحبه با روزنامه آفتاب يزد گفته كه: «برد موشكهاي ايراني نيز به گونهاي نيست كه يك ابزار تهاجمي قلمداد شود، اما در اين مورد برخي اقدامات ناشيانه را انجام داديم». اين بخشي از سوتيتري است كه آفتاب يزد براي اين مصاحبه انتخاب كرده است. اما در متن مصاحبه، فريدون مجلسي از سيستم موشكي دفاع كرده است و اصل جملات او اينگونه است: «برنامه موشكي براي كشور الزامآور است و قابل مذاكره نيست، چراكه مطابق با قوانين بينالملل و در راستاي برجام است. برد موشكهاي ايراني نيز بهگونهاي نيست كه يك ابزار تهاجمي قلمداد شود. ايران خود از موشك آسيب ديده و حالا ما نياز داريم كه برنامه دفاعي خود را دنبال كنيم، مانند ديگر كشورها شرايط خريد هنگفت تسليحاتي و موشكي را نيز نداريم. » و در بخشي ديگر از مصاحبه در مورد برجام ميگويد: «انتظارات بيشتري از اين توافق وجود داشت كه بخشهايي از آن بهدليل رويكردهاي محافظهكاران در داخل و برخي اقدامات ناشيانه محقق نشد. » روزنامه آفتاب يزد با چسباندن دو جمله مجلسي به همديگر كه در زمانهاي متفاوت گفته شده، نتيجه گرفته كه او اقدامات پيرامون سيستم موشكي را ناشيانه دانسته است!