عليرضا محمدي
امسال در پيادهروي اربعين يك نكته بارز به چشم ميخورد كه در سالهاي گذشته كمرنگتر به نظر ميرسيد. جبهه مقاومت اسلامي امسال حضور فرهنگياش را به شكل چشمگيري افزايش داده بود. در مسير حدود 80 كيلومتري نجف تا كربلا، زائران پياده اباعبدالله الحسين(ع) با نمايشگاههاي متعددي روبهرو ميشدند كه توسط نهادهاي فرهنگي ايراني و عراقي ايجاد شده بود و در فحواي تصاوير صامتشان، حرفها براي گفتن داشتند!
به گزارش «جوان» امروز پيروزيهاي جبهه مقاومت اسلامي و ارزشهاي نهفته در آن نه تنها در ميادين جنگ كه در فضاي سياسي و اجتماعي سراسر كشورهاي اسلامي خودش را به شكل بارزي نمايان ساخته است. البته القاي معاني والاي اين جبهه با تلاش جوانهايي ميسر ميشود كه اهميت جبهه فرهنگي را به خوبي دريافتهاند و سعي ميكنند ارزشهاي جبهه مقاومت اسلامي را به درستي تبيين كنند.
در مراسم اربعين امسال چيزي كه جلب توجه ميكرد، نمايشگاههايي بود كه همگي بوي نصرت و پيروزي ميداد. در برخي از اين نمايشگاهها، خصوصاً آنهايي كه توسط حشدالشعبي ايجاد شده بود، سلاحهاي به غنيمت گرفته شده توسط بسيجيان عراقي در معرض ديد عموم قرار گرفته بود. تسليحات و امكاناتي از قبيل ماشينهاي انتحاري داعش، اسلحههاي دورزن تكتيراندازان، موشكاندازهاي مختلف و... بخشي از ادوات به نمايش درآمده بود.
اما آنچه در فحواي چنين ايستگاههايي به بيننده القا ميشد، روح مقاومت و ايستادگي بود كه در سراسر جبهه مقاومت اسلامي مشحون است. به تعبير ديگر اين نمايشگاهها بر آن بودند تا علاوه بر نشان دادن پيروزي جبهه مقاومت بر تروريستهاي تكفيري، آن نيروي ايماني كه باعث شكست دشمن شد را هم به بيننده معرفي كنند. در تمامي ايستگاههاي فرهنگي يك مورد مشترك وجود داشت و آن هم تصاوير شهدا بود. در واقع «شهيد» به عنوان كسي كه براي اسلام ناب محمدي جان خويش را فدا كرده است، سرحلقه پيروزي بر دواعش معرفي ميشد.
حشدالشعبي سعي كرده بود تصاوير شهدايش را در بين تسليحات غنيمتي قرار بدهد. بنرهايي از رهبران بسيج مردمي عراق همانند ابومهدي مهندس، هادي العامري و... در كنار تصاوير بزرگ شهداي شاخص ديده ميشد كه هيچ كدام درجههاي مرسوم نظاميها را به دوش ندارند و معرف ارتشي مردمي هستند كه از سالها قبل در ايران به نام بسيج مستضعفين بروز و ظهور يافته است.
ايرانيها در نمايشگاههايشان قدمي فراتر گذاشته بودند. گذشت حدود چهار دهه از عمر انقلاب اسلامي و فعاليت فرهنگي در چنين جوي تجربيات مؤثري را نصيب جوان ايراني كرده است. از اين رو ايرانيها در ايستگاههاي فرهنگي خود علاوه بر تصاوير صامت، از نمايشهاي متحرك نيز بهره ميبردند. به عنوان مثال در يكي از ايستگاههاي فرهنگي، سير حركت يك رزمنده مدافع حرم در نوا و نمايي زنده به تصوير كشيده شده بود. دو گروه از جوانان با لباسهاي متحدالشكل مقابل هم صفآرايي ميكردند و همزمان با پخش سرودي حماسي، بازيگران جوان، رژه ميرفتند و خود را آماده نبرد با دشمن ميكردند؛ پيشانيبندهايي مزين به اسامي معصومين(ع) به سر ميبستند، از زير قرآن عبور ميكردند و نهايتاً از يكديگر حلاليت ميطلبيدند و رهسپار جبهه ميشدند.
هنگام اجراي اين نمايش، چهره عراقيهاي حاضر را نگاه ميكردم. اغلب جوان بودند و كنجكاو كه اين نمايش چه مفهومي دارد. شايد كمي زيادهروي باشد اما احساس ميشد تماشاگر عراقي دارد به ديدن چنين نمايشهايي عادت ميكند. شايد جوان عراقي با ارزشهايي آشنا شده كه ريشههاي خود را از انقلاب اسلامي ايران گرفته است. همان ارزشهايي كه امروز با نام جبهه مقاومت اسلامي سرتاسر منطقه را درنورديده است.
ايرانيها در نمايشگاههاي خود به صراحت در خصوص جبهه مقاومت اسلامي سخن به ميان ميآورند. در دل يك كشور خارجي از ارزشهايي سخن ميگويند كه سالها پيش رزمندگان كشورشان در جبهههاي جنگ هشت ساله آن را فرياد ميزدند. حالا به خوبي مشخص شده است كه خط طلائيه، دهلاويه، پاسگاه زيد، چزابه و... سالهاست كه شكسته شده و سپاه محمد(ص) مدتها پيش از دژ شلمچه عبور كرده است. بايد بدانيم كه امروز براي يافتن خط مقدم نبرد نبايد در شلمچه به دنبال خاكريز گشت. حالا خطوط نبرد تا بلنديهاي جولان فراتر رفته است.