ستواندوم بهرامي*
هدف دار بودن زندگي، از عوامل مؤثر در بهداشت رواني افراد است. هدف، سمت و سوي كار، فعاليت و ارتباط افراد را در جامعه مشخص ميكند. كسي كه هدف مشخصي دارد، پيوسته فعاليتهاي خود را متوجه آن ميسازد و هرچه بيشتر تلاش ميكند به هدف نزديكتر ميشود. از اين رو است كه از بينتيجه نبودن تلاش و كوشش خويش احساس شادي كرده، از زندگي خشنود ميشود كه اين خشنودي، آرامش خاطر در پي دارد.
هدف، انسان را به فعاليتهاي متنوع وادار ميكند و محرك انسان در جريان زندگي است. هدف، زندگي و فعاليتهاي مربوط به آن را معنيدار ميسازد و همين امر در ايجاد آرامش و سكون خاطر مؤثر است. فردي كه در زندگي هدف معيني ندارد، دليل تلاش و كوشش خود را نميداند، آينده روشني ندارد و از اين نظر در حال تزلزل و ناامني به سر ميبرد. زندگي براي چنين فردي بيمعني و فاقد ارزش است. چنين فردي دچار افسردگي و ياس ميشود. قرآن كريم هدف كلي خلقت انسان را چنين بيان كرده است: بر اين اساس، در صورتي كه فرد در زندگي خود داراي هدف متعالي و ارزشمند باشد، اين هدف در او ايجاد انگيزه نموده، زمينه تلاش و كوشش خستگي ناپذير را در او فراهم ميآورد، در او شور و بالندگي ايجاد ميكند و او را وادار به فعاليتهاي متعدد و متنوع كرده و خون حيات را در رگهاي او به جريان مياندازد.
هدف، ياس و نااميدي را از فرد دور ميكند، در نتيجه فرد به آساني تسليم شكستها نميشود.
در اين صورت وقت و انرژي، در نظر او يكي از نعمتهاي با ارزش خداوند محسوب ميشود كه به هيچ قيمتي حاضر به از دست دادن آن نيست و نهايت بهرهبرداري را از آن ميكند. نداشتن هدف متعالي در زندگي، مسير را براي بازشدن اهداف آسيبپذير هموار ميكند. بعد از آن است كه انسان سرخورده و نااميد قدم در مسيري ميگذارد كه فرجامي جز آسيب رساندن به خود و ديگران ندارد. همه افرادي كه مرتكب جرم ميشوند و به زندگي خود و ديگران آسيب ميرسانند بخش مهمي از گرفتاري خود را وامدار نداشتن اهداف متعالي در زندگي خويش هستند.
*معاونت اجتماعي فاتب اداره مشاوره و مددكاري