به گزارش خبرنگار ما، مردادماه سال 90، مأموران پليس تهران از درگيري خونين زن و شوهري ميانسال باخبر و راهي محل شدند. اين درگيري مقابل پمپبنزيني در خيابان پاسداران رخ داده بود، بنا به شواهد، در آن درگيري مرد ميانسال با چاقو چند ضربه به همسرش زده و بعد از آن خودش نيز خودزني كرده بود.
با انتقال مجروحان به بيمارستان شهداي تجريش زن 40 ساله به نام شهلا به خاطر شدت جراحات فوت كرد، اما مرد 50 ساله به نام احمد بعد از عمل جراحي زنده ماند. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، دختر مقتول در حالي كه به شدت گريه ميكرد به مأموران گفت: «پدرم بيكار و معتاد بود. به همين دليل با مادرم اختلاف داشت و بارها با هم درگير شده بودند. مدتي قبل پسر خالهام در ساختمان پزشكاني در خيابان پاسداران براي پدرم كار پيدا كرده بود. روز قبل از حادثه بود كه او با مادرم تماس گرفت و گفت پدرم صندوق صدقات ساختمان پزشكان را خالي كرده است.
مادرم موضوع را به پدرم گفت و پدرم عصباني شد و گفت دروغ است.» او در ادامه گفت: «اين بهانهاي شد پدرم براي اثبات بيگناهياش مادرم را به ساختمان پزشكان ببرد، اما او وقتي از خانه بيرون ميرفت متوجه شدم با خودش چاقو برداشت.» با اين توضيحات احمد بعد از بهبودي كامل بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شد. متهم وقتي تحت بازجويي قرار گرفت در جواب به مأموران گفت: «سالها من و همسرم با هم زندگي خوبي داشتيم و حاصل زندگيمان چهار فرزند بود. تا دو سال قبل در قصابي كار ميكردم، اما به دلايلي از كار بيكار شدم. به خاطر بيكاري و فشارهاي زندگي به ترياك و شيشه معتاد شدم و اين مشكلات عامل اختلاف من و همسرم شد. او به من اهميتي نميداد و اين بيتوجهيها مرا نسبت به او بدبين كرده بود به همين دليل روز حادثه در خيابان با هم درگير شديم. در آن درگيري ناخواسته همسرم را كشتم و ميخواستم خودم را نيز خلاص كنم كه زنده ماندم.»
متهم بعد از بازسازي صحنه جرم روانه زندان شد و پرونده بعد از صدور كيفرخواست به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. صبح ديروز متهم از زندان اعزام شد و پرونده روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي زالي قرار گرفت، اما به دليل غيبت اوليايدم، جلسه رسيدگي به تاريخ ديگري موكول شد.