کد خبر: 884538
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
دعواي دو كارگر افغان براي سوار شدن در وانت به نزاع مرگبار در شهرك مشيريه كشيده شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 22:30 شامگاه سه‌شنبه، 23 آبان‌ماه به مأموران كلانتري 169 مشيريه خبر رسيد كه دعواي خونيني بين دو خانواده از اتباع افغان در خيابان انيسي در جريان است. وقتي مأموران پليس در محل حاضر شدند معلوم شد كه پنج نفر در جريان درگيري مجروح و به بيمارستان منتقل شده‌اند. صبح روز بعد بود كه به مأموران پليس خبر رسيد كه يكي از مجروحان حادثه كه مرد 21‌ساله‌اي به نام سلطان بود به علت شدت جراحت فوت شده است. بعد از تأييد مرگ سلطان، پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد و تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران به دستور قاضي نقد‌ي‌نژاد، بازپرس ويژه قتل مأمور رسيدگي به پرونده شدند. 

بررسي‌هاي ميداني نشان داد كه نزاع بين دو طايفه افغان در چند مرحله رقم خورده و در آخرين مرحله مقتول به هواخواهي پسر خاله‌اش وارد نزاع شده بود كه با ضربه چاقو مجروح شده و سپس فوت مي‌كند. همچنين مشخص شد كه عاملان حادثه كه پنج‌نفر بودند بعد از اطلاع از مرگ سطان براي فرار به افغانستان راهي مرزهاي شرقي كشور شده‌اند. كارآگاهان با اطلاعاتي كه در اختيار داشتند با نيابت قضايي راهي مرز تايباد شده و متهمان را كه سهراب، جواد، جاويد، فرهاد و سيار نام داشتند و همگي 18 ساله بودند را بازداشت كردند. سيار در اولين بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و در شرح ماجرا گفت: عصر روز حادثه من با ناصر كه پسر‌خاله مقتول بود دعوا كردم و او، من را كتك زد.

او توضيح داد: ما دو نفر در كار جمع‌آوري ضايعات پلاستيك بوديم. شب حادثه كيسه‌هاي ضايعات را پشت وانت گذاشتيم. از آن‌جا كه هوا خيلي سرد بود، خواستم در كابين وانت بنشينم تا كمي از سرما در امان بمانم، اما ناصر مانع شد و من را به شدت كتك زد. وقتي به خانه رسيدم ماجرا را براي خانواده‌ام توضيح دادم. پدر و برادرم ناراحت شدند. به درخواست پدرم براي حرف زدن با ناصر راهي خانه او شديم. ناصر البته براي خودش خانه‌اي نداشت و شب‌ها را در خانه مقتول مي‌خوابيد. به هر حال وقتي زنگ خانه را زديم ناصر همراه مقتول و چند نفر ديگر از خانه خارج شده و ما را به شدت كتك زدند. بعد از آن بود كه به خانه برگشتيم و ماجرا را به بستگانمان خبر دادم. اين بار با عده بيشتري راهي خانه آنها شديم غافل از اينكه آنها هم بستگانشان را از ماجرا با خبر كرده و منتظر رسيدن ما بودند. وقتي رسيديم بار ديگر دعوا شروع شد. مقتول چاقو به دست داشت. او براي پدرم چاقو كشيد و زماني كه قصد داشت به پدرم ضربه بزند چاقو را از دستش گرفتم و به او ضربه زدم. 
سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: با توجه به تناقض در اظهارات طرفين دعوا تحقيقات در اداره دهم پليس آگاهي تهران جريان دارد. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار