به گزارش خبرنگار ما، ساعت 15 روز پنجشنبه، 18 آبانماه مأموران كلانتري 168 مشيريه هنگام گشتزني متوجه درگيري راننده يك دستگاه تاكسي با مردي شدند كه قصد داشت با يك پيك موتوري از محل فرار كند. راننده تاكسي به مأموران پليس گفت مردي كه قصد فرار دارد كلاهبردار است و يكميليون و 600 هزار تومان از او گرفته و قصد فرار دارد. مردي كه قصد فرار داشت، اما ادعاي راننده تاكسي را انكار كرد و مدعي شد كه از دوستان اوست. او توضيح داد: راننده تاكسي اين پول را به من قرض داده، اما حالا پشيمان شده و پولش را طلب ميكند. سر اين موضوع درگير بوديم تا اينكه پليس از راه رسيد اما حالا مدعي شده كه من كلاهبردار هستم. راننده تاكسي اما عليه آن مرد اعلام شكايت كرد و پرونده به دستور قاضي براي تحقيق بيشتر به پايگاه ششم پليس آگاهي تهران فرستاده شد.
راننده تاكسي با حضور در پايگاه ششم پليس آگاهي جزئيات بيشتري از ماجرا را شرح داد. او گفت: سه روز قبل با تاكسي در حال عبور از خياباني در اسلامشهر بودم كه اين مرد تاكسي را به صورت دربست براي رفتن به خياباني در باغ فيض كرايه كرد. او خودش را مديرعامل يك شركت بزرگ معرفي كرد و مدعي شد كه شركتش شعبههاي زيادي دارد و شعبهاي هم در رباط كريم دارد. اين مرد در طول مسير مدام با تلفن همراهش حرف ميزد. يك بار گفت: خانم! هركس به شركت آمد و نيازمند بود، به او از يك تا 20ميليون تومان كمك كنيد. همچنين درباره معاملات ميلياردي حرف ميزد تا اينكه كنجكاويام بيشتر شد و سر حرف را با او باز كردم و از سختي كار راننده تاكسي بودن حرف زدم. او پيشنهاد داد تا به عنوان راننده شخصياش كار كنم. وعده حقوق 3ميليون توماني را داد، اما گفت كه خودم بايد حقبيمهام را پرداخت كنم تا به من اعتماد كند و خودروي شركت را يك پرادوي شاسيبلند است به من تحويل دهد.
من از شنيدن پيشنهادش خوشحال شدم و آن را قبول كردم و براي عصر روز 18 آبانماه با او قرار ملاقات گذاشتم. وقتي سر قرار حاضر شد يك ميليون و 600 هزار تومان را نقداً به او تحويل دادم. او گفت تا لحظاتي ديگر خودروي پرادو را به من تحويل ميدهد. منتظر رسيدن پرادو بوديم كه خودش يك پيك موتوري گرفت و خواست محل را ترك كند كه مانعش شدم. او در كمال خونسري به من گفت كه خودروي پرادو از راه خواهد رسيد، اما من كه به رفتارش مظنون شده بودم با كمك رهگذران او را دستگير كردم تا اينكه گشت پليس از راه رسيد.
مرد 54 ساله كه اسماعيل.ك نام داشت، اما اتهامش را انكار كرد. كارآگاهان با بررسي سوابق او متوجه شدند كه اسماعيل از مجرمان حرفهاي و سابقهدار است كه بارها به اتهام كلاهبرداري بازداشت شده و به زندان افتاده است. تحقيقات بعدي پليس نشان داد كه شكايتهاي مشابهي عليه اسماعيل به كلانتريهاي شهر مطرح شده است. او با معرفي خودش به عنوان مديرعامل شركتهاي بازرگاني راننده تاكسيها را با وعده استخدام با حقوق ماهانه 3ميليون تومان فريب داده و به بهانه پرداخت حق بيمه از سوي متقاضيان استخدام، مبالغي از 500 تا يك ميليون و 600هزار تومان از آنها دريافت كرده بود. سرهنگ كارآگاه رضا اميدي، رئيس پايگاه ششم پليسآگاهي تهران بزرگ گفت: وقتي شاكيان با حضور در اداره پليس متهم را شناسايي كردند، او به كلاهبرداري از آنها اعتراف كرد. وي ادامه داد: دستور انتشار بدون پوشش تصوير متهم براي شناسايي شاكيان بيشتر از سوي قاضي صادر شده و شاكيان ميتوانند به پايگاه ششم پليس آگاهي تهران بزرگ در خيابان نبرد شمالي – ميدان نبرد – انتهاي خيابان شهيد بيدي مراجعه كنند.