امسال بزرگداشت ۱۶ آذر (روز دانشجو) با هفته وحدت جهان اسلام تقارني مبارك يافته است و روز دانشجو نيز پيامآور وحدت علمي بين حوزه و دانشگاه است. اما جامعه امروز ايران بيش از «وحدت حوزه و دانشگاه (وحدت علمي)» و «وحدت مسلمانان اعم از شيعه و سني و... (وحدت مذهبي)» تشنه «وفاق ملي» و «بازگشت به آرمانهاي انقلاب اسلامي» است.
امروز كشور ما با مجموعهاي از آسيبها و تهديدات داخلي و خارجي (تحريمها، تهديدات، تفرقهافكني، دميدن در منازعه انگليسي «عرب و عجم» و «شيعه و سني» و «قوميتها» و... ) دست و پنجه نرم ميكند، اما موفقيت و پيروزي و غلبه بر مشكلات تحميلي بيروني مشروط به وفاق ملي و دروني است و حيلهها و روشهاي دشمني دشمنان ايران نيز بدون هماهنگي و همراهي عوامل و عناصر خودفروخته و برخي از وادادگان احزاب سياسي و شبكه رسانهاي آنها ميسر نخواهد بود.
بيشك؛ آسيبهايي كه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از ناحيه لجامگسيختگي، وادادگي، مرعوب شدن در برابر دشمن، زاويهدارشدن با نظام و بيانضباطي احزاب سياسي، خورده و ميخورد، به مراتب بيشتر از آسيبها و تهديداتي است كه از طرف محور و مثلث شوم «عبري، غربي، وهابي» متوجه كشور ما ميشود. در واژهيابي كتاب ولايت، «وفاق ملي»، «پرهيز از اشرافيگري»، «دشمنشناسي»، «مرزبندي با فتنهگران» و امثال آن، فراواني بالايي را به خود اختصاص داده، اما متأسفانه در سالهاي گذشته برخي افراد در چارچوب بازيهاي حزبي يا تحت تعاليم و هدايت مستقيم و غيرمستقيم سرويسهاي اطلاعاتي و جاسوسي دشمن، با تعاريف غلط و دشمن پسند از وحدت و وفاق ملي و با تنگ و انحصاري كردن حلقه مديريت و تشويق و ترغيب به اشرافيگري و با دادن آدرس عوضي و فرار بهجلو عملاً نظام را نزد افكار عمومي به حاكميت اليگارشي متهم كرده و به اين ترتيب بهجاي تلاش براي خدمت به مردم، پروژه تطهير فتنهگران و خدمت به اشرافيت را پي ميگيرند. حق ايناست كه آنچه اين افراد و احزاب از آن تحت عنوان اليگارشي ياد ميكنند، اشرافيگري و اشرافيتي است كه خود عامل موجده، مشوق و مروج آن بودهاند. نگاهي اجمالي به مفاهيم منبعث از كاركردها و مختصات اشرافيگري، ترديدي باقي نميگذارد كه اين افراد با اشرافيگري دقيقاً مشق اليگارشي ميكنند. برخي از ويژگيها و مختصات و كاركردهاي اشرافيت از اين قرار است:
۱ - سرمايه سيادت ميآورد و صاحب سرمايه بر آحاد جامعه آقايي و سيادت دارد.
۲ - با افزايش شكاف طبقاتي، فاصله فقير و غني روز به روز بيشتر ميشود (فقرا فقيرتر و اغنيا ثروتمندتر ميشوند).
۳ - افراد در حلقه اشرافيت داراي مشاغل متعدد هستند، در حاليكه روز بهروز به جامعه بيكاران افزوده ميشود.
٤ - فساد در حلقه اشرافيت زياد و همهگير ميشود.
۵ - حلقه اشرافيت در مديريت دايره بسته و هزار فاميل تشكيل داده و كسي را به داخل حلقه راه نميدهند.
۶ - به دليل آلودگي مديران به مصاديق متعدد فساد، انگيزهاي براي مبارزه با فساد وجود ندارد.
۷ - تبعيضهاي نجومي در كشور براي حلقه اشرافي فراگير ميشود.
۸ - خوي اشرافيگري در كشور ترويج و عملاً آز آن دفاع ميشود.
۹ - تفكر ليبرال سرمايهداري بر اقتصاد كشور حاكم ميشود.
۱۰ - جامعه دلمرده و بيروحيه شده و گسل خشم طبقاتي روز بهروز فعالتر ميشود.
۱۱ - ويژهخواري و دريافتهاي نجومي به رويهاي قانوني بدل ميشود.
۱۲ - حلقه اشرافي بهجاي تلاش براي حل مشكلات مردم و جامعه، بهدنبال حل مشكلات خود و رفع موانع پايداري و ماندگاري خود هستند.
۱۳ - حلقه اشرافي، عجز و ناتواني خود در حل مشكلات مردم را توجيه كرده و آدرس عوضي ميدهند.
۱٤ - همهگير كردن فساد بهعنوان نسخه رهايي بخش از چنگال قانون توسط حلقه اشرافي تجويز و تعقيب ميشود.
۱۵ - رذايل اخلاقي منبعث از خوي كثيف اشرافي و سرمايهداري جايگزين فضائل و مكارم اخلاقي ميشود. حضرت امام خامنهاي در خصوص خطرات اشرافيگري و غفلت از دشمن ميفرمايند: «يك جاهايي دلبستگيهاي خود را زير پا نگذاشتيم... به رفاهطلبي سرگرم شديم، به منشهاي اشرافي سرگرم شديم... غفلت از روحيه جهادي و ايثار، غفلت از تهاجم فرهنگي دشمن، غفلت از در كمين دشمن بودن، غفلت از نفوذ دشمن در فضاي رسانهاي كشور خطر دارد.
اگر بهجاي توجه به تكليف و وظيفه و آرمان الهي به فكر تجملات شخصي افتاديم چه؟ بايد نگذاريم... بسيجي بايد در وسط ميدان باشد تا فضيلتهاي اصلي انقلاب زنده بماند، كاري كه دشمن از لحاظ فرهنگي ميكند يك تهاجم فرهنگي نبايد گفت، يك شبيخون فرهنگي است، يك غارت فرهنگي است، يك قتلعام فرهنگي است... كسي ميتواند از فضيلتها دفاع كند كه به دنيا و منافع شخصي دلنبسته است... كسي كه خودش آلوده و گرفتار است كه نميتواند از فضيلتها دفاع كند. (۱۶ مردادماه ۹۰ در ديدار مسئولان نظام)»
ترديدي نيست كه اشرافيگري و ترويج فرهنگ و تفكر منحط اشرافيت موجب آسيبديدن ايمان باورهاي مردم به انقلاب و نظام شده و باعث تكثير آسيبهاي اجتماعي شده و در نتيجه با فعال شدن گسل خشم مردم امنيت ملي آسيب خواهد ديد. هفته وحدت فرصت خوبي است براي پرداختن به ضرورت ايجاد وفاق ملي و زنده كردن فضيلتهاي انقلاب بر اساس انديشهها و سيره عملي امامين انقلاب و انتظارات مردم. بديهياست كه در اين مسير، صِرف سخنراني و دم از وحدت زدن، صدور بيانيهها و تعارفات بيخاصيت، انجام فعاليتهاي تبليغاتي و تشريفاتي و... كافي نبوده و اقدامات عملي بر پايه بازگشت به آرمانهاي حضرت امام خميني سلامالله عليه و تأسي و پيروي از منويات و انتظارات بهحق مقام معظم رهبري و پرهيز از اشرافيگري از ضرورتهاي اصلي وفاق ملي است. واقعيت تلخ اين است كه بيش از ۱۶ سال است كه از فرمان ۸ مادهاي رهبري در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادي ميگذرد اما بهدليل كمكاري بر حجم كمي و كيفي فساد افزوده شدهاست.
۳۷ سال از تشكيل ستاد مبارزه با مواد مخدر ميگذرد اما به رغم اقدامات گستردهاي كه صورت پذيرفته اصلاً وضع خوبي نداريم و جامعه و مردم به شدت نگرانند و حضرت امام خامنهاي نيز مراتب شديد نگراني خود را از وضع موجود اعلام داشتهاند. همه احزاب سياسي و اهالي كوي سياست بايد بدانند كه دوقطبيسازي طبقاتي و درست كردن جامعه فقير و غني منبعث از تفكر اشرافيگري سبب بروز و گسترش مشكلات و آسيبهاي اجتماعي و رشد طلاق و گرايش به مواد مخدر و بزههاي اجتماعي شده و بيترديد امروز بزرگترين خطري كه نظام را تهديد ميكند همين آسيبهاي اجتماعي است. با اين وصف ميتوان گفت اولويت اول در كشور، تلاش براي وفاق ملي احزاب سياسي، حول محور ولايت و «پرهيز از دلدادگي و گرايش به غرب»، «مبارزه با اشرافيگري»، «مبارزه با فساد»، «عزم جدي براي اقتصاد مقاومتي» و... است.