کد خبر: 883387
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
گفت‌وگوي «جوان» با رئيس جهاد دانشگاهي پيرامون عيار انقلابي بودن و توليد فرهنگ در اين مركز
در پي فرمان امام خميني ـ قدس سره ـ در تاريخ 23/3/59 مبني بر تشكيل ستاد انقلاب فرهنگي، جهاد دانشگاهي به عنوان يك نهاد انقلابي و برخاسته از انقلاب به منظور تحقق بخشيدن به اهداف انقلاب فرهنگي، تأسيس شد.
    جواد محرمي
در پي فرمان امام خميني ـ قدس سره ـ در تاريخ 23/3/59 مبني بر تشكيل ستاد انقلاب فرهنگي، جهاد دانشگاهي به عنوان يك نهاد انقلابي و برخاسته از انقلاب به منظور تحقق بخشيدن به اهداف انقلاب فرهنگي، تأسيس شد. به حاشيه رفتن توليد فرهنگ و علوم انساني و نيز بحث انقلابي بودن اين مركز موضوعاتي است كه حميدرضا طيبي، مدير حال حاضر جهاد دانشگاهي در گفت‌وگو با «جوان» به آنها پاسخ داد.  
 
درباره خاستگاه شكل‌گيري جهاد دانشگاني به نظر مي‌رسد عنوان جهاد بر اين مركز نشان مي‌دهد كه هدف اصلي توليد علم بومي در دانشگاه با نگاه جهادي باشد كه براي مثال اسلامي كردن متون دانشگاهي در علوم انساني از اين قبيل مي‌تواند باشد، ولي به نظر مي‌رسد جهاد دانشگاهي نتوانسته آن‌طور كه بايد در اين زمينه موفق عمل كند.
ايده شكل‌گيري جهاد دانشگاهي پس از تأسيس جهاد سازندگي عمدتاً ميان بچه‌هايي كه علاقه‌مند و معتقد به انقلاب اسلامي و آرمان‌هاي آن بودند بسيار ايده جذابي بود، بايد نهادي ايجاد مي‌شد كه در زمينه ساختارهاي اصلي پيشرفت كشور ايده‌پرداز بوده و منشأ اثر باشد و نيز الگوپردازي نمايد، پس از اعلام نارضايتي امام از وضعيت دانشگاه‌ها و تعطيلي مراكز آموش عالي اين ايده سرعت گرفت و پس از تشكيل شورايي به منظور انقلاب فرهنگي ايده جهاد دانشگاهي به عنوان بازوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي شكل گرفت. به منظور اسلامي شدن دانشگاه‌ها، تعريف اسلامي شدن در اساسنامه اين‌گونه ذكر شده كه انجام فعاليت‌هاي علمي و به ويژه فناورانه براي ايجاد روحيه خودباوري و خوداتكايي در نسل جوان و انجام فعاليت‌هاي فرهنگي و آموزشي، توسعه فعاليت‌هاي پژوهشي براي كاربردي شدن آنها، انجام فعاليت‌هاي انتشاراتي به منظور كمك به مستند‌سازي علمي و فعاليت‌هايي از اين دست كه نگاهي كاملاً كاربردي دارد پيش‌بيني شده است، به طور طبيعي كشور ما كشوري مذهبي است ولي آنچه پيش از انقلاب ما را آزار مي‌داد اين مسئله بود كه ظاهراً دست‌هايي در كار است كه ما را عقب نگه مي‌دارند، پيش از انقلاب در صنايع مونتاژ اجازه داده بودند در كشور كارهايي انجام شود، اگر به انتظارات بزرگان نظام به ويژه رهبر معظم انقلاب كه مدام فعاليت‌هاي جهاد را مونيتور مي‌كنند نگاه كنيم متوجه مي‌شويم كه نوع نگاه بيشتر گرايش به توسعه فناورانه و پيشرفت علمي در كشور دارد ولي از آن‌طرف خود ما هم متوجه شده بوديم كه وقتي در اين حوزه حركت مي‌كنيم با موانع فرهنگي مواجه مي‌شويم مثل عدم خودباوري برخي مديران، يعني با اينكه در اين كشور انقلاب شده و قاعدتاً بايد افكار انقلابي به معناي اتكا بر ظرفيت‌هاي داخلي غلبه داشته باشد با انبوهي مدير در بخش‌هاي مختلف مواجه مي‌شديم كه اينگونه نگاه نمي‌كردند و البته تأثيرگذار هم بودند چون توجيه كردن آنها كار سختي بود، گويا ذهنيت اين مديران به گونه‌اي شكل گرفته بود كه نمي‌شد آن را تغيير داد.
نكته ديگر فساد مالي در ميان بخش‌هاي مختلف است كه ناشي از نظام مالي نفتي و رانتي در كشور است، وقتي درآمد آسان و مجاني نفت وجود دارد علاقه به خريد از خارج هم افزايش پيدا مي‌كند، اين علاقه به خرج كردن دلارهاي نفتي انگيزه توليد را در ميان مديراني كه به همه چيز سطحي نگاه مي‌كنند پايين مي‌آورد، در واقع جهاد دانشگاهي كه يكي از اهدافش ايجاد پل ارتباطي ميان صنعت و دانشگاه است نمي‌تواند مديران صنعتي را به اعتماد به جوانان جلب كند يا در اين زمينه با مشكل مواجه مي‌شود. بنابراين مشكل اصلي فرهنگي است كه مانع جهاد دانشگاهي شده است.
ظاهراً وظايف و اهداف جهاد دانشگاهي دامنه وسيعي را تشكيل مي‌دهد، احساس مي‌شود اين وسعت دامنه موجب موازي‌كاري با دستگاه‌هاي ديگر مي‌شود، يعني روي موضوع فرهنگ تأكيد شده، روي توليد دانش هم همين‌طور، جهاد قرار است پلي ميان دانشگاه و صنعت هم باشد، اسلامي كردن دانشگاه هم از جمله اين وظايف است، درواقع ما با انبوهي از اهداف مواجه‌ايم كه در برخي موارد تعريف ثابت و جامعي هم ممكن است روي آن وجود نداشته باشد.
البته امروز شايد اين‌طور به نظر برسد، نه مي‌شود اين حرف شما را كامل نفي كرد و نه كامل تأييد كرد، جهاد در سال 59 شكل گرفت، من خودم جزو كساني بودم كه آن سال جهاد دانشگاهي صنايع را ايجاد كردم و به انگيزه نفي وابستگي اين ايده شكل گرفته بود. آن‌زمان از طيف وسيعي از دانشجويان انقلابي برخوردار بوديم كه معتقد بودند براي نفي وابستگي بايد تغيير ايجاد شود، اين تفكر آن زمان تفكر پيشرويي محسوب مي‌شد. الان ديگر بايد پس از نزديك به 40 سال نظام سياست‌هاي دقيق و درستي درباره علم و پژوهش داشته باشد و مأموريت‌هاي خاص از نهاد‌ها بخواهد. ما در اين زمينه حرف داريم ولي هنوز در كشور ساختارمند نشده است، در واقع هنوز ساختارها از ابتداي انقلاب تا الان تغيير زيادي نكرده است.
چه نمره‌اي به جهاد دانشگاهي مي‌دهيد؟
معتقدم ما به عنوان يك نهاد كم‌خرج در مقايسه با بسياري از نهادهاي ديگر در كشور ارزش افزوده بهتري داريم. ما معتقديم در همه حوزه‌ها بايد صاحب دانش باشيم، ما به «دانش بنيان» بودن علم در كشور اعتقاد راسخ داريم؛ ما معتقديم اقتصاد ما بايد دانش بنيان باشد، ما روي كسب دانش كار مي‌كنيم.
چقدر فكر مي‌كنيد فعاليت‌هاي اين نهاد با واژه جهاد نسبت درستي پيدا مي‌كند؟ برخي دليل اصلي ضعف بخش‌هاي مختلف كشور را اسلامي نشدن دانشگاه‌ها مي‌دانند، همين روحيه خودناباوري در ميان مديران صنعتي و اقتصادي را مي‌توان در ميان اساتيد دانشگاه به وفور ملاحظه كرد، مي‌توان گفت تفكراتي كه موجب وابسته شدن كشور مي‌شود همچنان وجود دارد.
بله ايراداتي وجود دارد ولي خود جهاد دانشگاهي الگوسازي‌هاي خوبي انجام داده، براي مثال به محض اينكه مشخص شد سلايق سياسي مختلفي براي اداره امور كشور وجود دارد و خود حضرت امام(ره) هم قبول كرد كه يك جامعه و يك مجمع روحانيتي باشد و اينها جدا از هم فعاليت بكنند، جهاد سعي كرد سياسي حركت نكند اگرچه بدنه جهاد از بدنه دانشجويي دانشگاه‌ها شكل گرفت و در ابتدا آنها به انديشه سياسي خاصي گرايش داشتند كه آن زمان با عنوان چپ از آن ياد مي‌شد، اما فعالان جهاد تصميم قاطع گرفتند سياست را وارد فعاليت‌هاي اين مجموعه نكنند، بايد با همه دولت‌ها كار كنند، الگوسازي‌هاي بدي هم شكل نگرفت. زماني كه ما سلول‌هاي بنيادي را شروع كرديم، تازه چند سال بود در دنيا آغاز شده بود و همزمان جلو رفتيم و رسيديم به مرزي كه بگوييم الان در مرز علم جهان هستيم.
پيشرفت در سلول‌هاي بنيادي را افتخار جهاد دانشگاهي قلمداد مي‌كنيد؟
چيزي كه در جوان ما ايجاد خودباوري مي‌كند انجام همين كارهاست، در دنيا سازمان‌هايي تأسيس مي‌كنند براي همين كارها كه مثلاً فرانهوفر در آلمان بخشي از بودجه تحقيقات در كشورهاي ديگر را هم مي‌پردازد، آيا از كارهايي كه رويان انجام مي‌داد مردم احساس شعف و افتخار نمي‌كردند؟
آقاي دكتر به نظرم نگاهتان به سمت امور صنعتي سنگيني دارد و از امور فرهنگي قدري غفلت شده است، يعني توليد علم در حوزه علوم انساني اصلاً در جهاد دانشگاهي جدي گرفته نشده و همين مسئله سبب شده ما امروز چه در دانشگاه و چه در جامعه با مشكلات فرهنگي عديده‌اي دست و پنجه نرم كنيم. خود شما هم تحصيلات فني مهندسي داريد ظاهراً ؟
بله، اين درست است، مهم اين است كه رئيس جهاد اهميت فرهنگ را درك كند، يك موقع است كه ما كار فرهنگي را خيلي شاذ مي‌دانيم، برخي از كارهايي كه در دانشگاه تحت نام فرهنگي انجام مي‌شود دانشجوها را بدبين كرده است. ما را از يك مقطعي از فعاليت‌هاي فرهنگي كنار گذاشتند، اين سياسي‌كاري‌هايي كه در دانشگاه حاكم شد دامنه عمل ما را در امور فرهنگي كاهش داد.
يعني جهاد به نوعي انفعال رسيد؟
نه، بحث اين است كه گروه‌هاي مختلفي آمدند و از يك جناح شد، خود ما هم ديديدم قرار نيست ما هم همان كارها را ادامه بدهيم.
احتمالاً علت اين بوده كه جهاد در بحث فرهنگي ايده‌اي نداشته است.
خير، نگاه‌هاي تندي وجود داشت كه به ديگران اجازه عرض اندام نمي‌داد، من خودم مدتي عضو شوراي فرهنگي بودم، بحث ما اين بود كه بياييم روي موضوعات عميق كار كنيم، ما دوست داشتيم روي اين موضوع كه چرا دانشجوي ما دارد روز به روز از فرهنگ فاصله مي‌گيرد پژوهش صورت بگيرد. حاضر نشدند اين تحقيق انجام شود، چرا؟ چون خودمان زير سؤال مي‌رويم، عملكرد ما اين وضعيت را به وجود آورده است. جوان ما چرا اين‌قدر گرايش به رفتن به غرب دارد؟
مشكل ظاهراً فرهنگي است.
بايد ببينيم چرا بي‌بندوباري غرب براي جوان ما جذاب است.
نه منظورم بي‌بندوباري نيست، عرضم اين است كه نابساماني‌هاي فرهنگي و تناقض‌هايي كه وجود دارد جوانان را فراري مي‌دهد. ظاهراً دانشجويان ما قدري نسبت به جامعه خود بي‌تفاوت شده‌اند.
ما كه در محيط پيش از انقلاب بوديم، دانشجوها قدري دلسوزانه‌تر به جامعه نگاه مي‌كردند، بايد پرسيد چرا دانشجوهاي ما به اين بي‌تفاوتي رسيده‌اند. اتفاقاً فرهنگ و هنر بستري شده براي نفوذ در جامعه. ما ابتدا بايد يك جامعه الگوي فرهنگي بسازيم تا در بستر آن دانش‌افزايي كنيم.
حرف من هم همين است، مشكلي كه در آموزش عالي وجود دارد اين است كه علوم انساني مظلوم است، نگاه تحقيرآميز است اما در غرب بهترين دانشگاه‌هايشان مراكز علوم انساني است، قبول داريد ضعف فرهنگي ناشي از همين نگاه مي‌شود كه در مديران ما وجود دارد چون فرهنگ در قالب علوم انساني قابل تعريف است و ما در توليد علوم انساني مشكل اساسي داريم. اين غلبه علوم مهندسي، فني در كشور ما از ابتداي انقلاب وجود داشته است، حتي سمت‌هايي كه بيشتر جنبه فرهنگي دارد را به آدم‌هايي مي‌دهند كه فني مهندسي خوانده‌اند.
ما اگر تصميم بگيريم جامعه را دانش‌‌بنيان اداره كنيم و نگاهمان به همه مسائل نگاه علمي باشد، ريشه مشكلات اصلي ما اغلب برمي‌گردد به ضعف علوم انساني، ما اين نگاه را در اداره جامعه نداريم.
اصلاً نخبگان ما تمايلي به تحصيل در علوم انساني ندارند.
بله، مطالعات اقتصادي ما پيوست فرهنگي ندارد، جسارت در تصميم‌گيري درباره يكي از مديران ارشد سابق كشور وجود داشت اما ما به نبود مطالعات كارشناسي انتقاد داشتيم، جهاد دانشگاهي مي‌تواند به عنوان اتاق فكر عمل كند، مبناي جهاد دانشگاهي علوم انساني بود ولي انجام نشد، به نظرم مشكل اساسي ما كه فرهنگي هم است اين است كه به نظرم هنوز اراده پيشرفت در جامعه ما شكل نگرفته است.
ولي ما سند چشم‌انداز تدوين كرديم.
بله ولي اين سند كه بايد در چهار برنامه پنج ساله تحقق پيدا كند، وقتي سند مي‌نويسيم سناريوي تعامل با دنياي ما هم بايد مشخص و شفاف باشد ديگر، يا در نظام فعلي بايد هضم بشويم يا هوشمندانه در كنار نظام بمانيم و از تجربيات آن استفاده كنيم يا اينكه بگوييم نه روحيه انقلابي من ايجاب مي‌كند بر اساس قانون اساسي از نهضت‌هاي آزادي‌بخش حمايت كنم و اين يعني تحريم و ارتباط با دنياي ما قطع مي‌شود.
به نظر شما اين موضوع در سند چشم‌انداز شفاف نشده است؟
به نظرم نشده.
يعني در اسناد بالادستي ما نوع تعامل با دنياي مشخص نيست؟
رهبر معظم انقلاب سال 86 به شوراي عالي انقلاب فرهنگي فرمودند كه سند نقشه جامع علمي را بنويسيد، وقتي سند را مي‌نويسيم به طور طبيعي وقتي قصد داريم در يك افق مشخص به اهدافي خاص برسيم، نمي‌توانيم سند توسعه فرهنگي و اجتماعي را ننويسيم، ايشان به درستي مأموريت دادند به شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه هم سند نقشه جامع علمي تهيه شود و هم سند نقشه جامع فرهنگي تحت عنوان سند مهندسي فرهنگي تدوين شود. بنده هم به عنوان رئيس جهاد دانشگاهي و عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي مسئول بخش فناوري نقشه جامع شدم، آن زمان با دوستاني كه سند را تهيه كرده بودند كه صحبت مي‌كردند مي‌گفتند ما اين سند را در تعامل با دنيا نوشته‌ايم.
يعني شوراي عالي انقلاب فرهنگي؟
خير، منظورم سند توسعه علمي و فناوري است، افرادي كه سند چشم‌انداز را در دولت آقاي خاتمي نوشته بودند اذعان داشتند كه سند در تعامل با دنيا نوشته شده است. وقتي اين سند نوشته شده بنابراين نبايد تن به رئيس‌جمهوري بدهيم كه يك‌دفعه لحن بيانش با دنيا غيردوستانه مي‌شود.
مراد شما از دنيا قدرت‌هاي غربي است؟
بالاخره آنها بخش غيرقابل انكاري از دنيا هستند. من كاري به غلط يا درستي اين سند ندارم، حرفم اين است اگر سند چشم‌انداز تعامل‌گونه نوشته شده بايد رئيس‌جمهوري روي كار بيايد كه اهل تعامل باشد. همه كارهاي ما بايد بر اساس سند چشم‌انداز شكل بگيرد حتي انتخاب رئيس‌جمهور ما، پيشرفت الزاماتي دارد، بايد همه جوانب را در نظر بگيريم، اگر قرار است به استقبال تحريم‌ها برويم پس بايد پيش از آن سند چشم‌انداز را به گونه‌اي ديگر بنويسيم.
مطالبه رهبر معظم انقلاب درباره سند جامع فرهنگي به كجا رسيد؟
اين سند در دولت دهم تدوين و تصويب شد، شوراي عالي انقلاب فرهنگي به درستي متولي سياستگذار توسعه فرهنگي كشور باشد، خيلي طبيعي است كه شوراي عالي بايد خارج از بدنه دولت باشد كه سياست‌ها تغيير نكند، اما اين بايد در هماهنگي با دولت باشد و نبايد اصطكاكي ميان شورا و دولت وجود داشته باشد.
الان مي‌فرماييد كه تعارض وجود دارد؟
بله، الان نرمي كه بايد در شوراي عالي انقلاب فرهنگي وجود داشته باشد وجود ندارد، زحمت مي‌كشند و خودم حضور فعال دارم، قلب دولت با شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيست.
من از فرمايشات شما اين‌طور مي‌فهمم كه اصطكاك ميان دو جناح، كشور را در امر توليد علم معطل نگه داشته است، يك تفكر اعتقاد به مبنا قرار دادن ظرفيت‌هاي داخلي براي پيشرفت دارد و يك تفكر كليد حل مشكلات كشور را در وراي مرزها مي‌داند. ظاهراً جنابعالي يك مقدار به تفكر دوم گرايش داريد.
ببينيد حرف من اين است كه كشور بايد با يك گرايش ثابت به جلو برود وگرنه دچار اصطكاك مي‌شود و همين اصطكاك مانع پيشرفت است. روي اصول بايد به توافق برسيم، در امريكا و انگليس راهبردهاي سياست خارجي ثابت است و تاكتيك‌ها با عوض شدن دولت‌ها تغيير مي‌كند. من دارم از راهبردهاي كشور در توليد علم صحبت مي‌كنم. دعواي سياسي در غرب روي 10درصد امور است و روي 90 درصد به توافق رسيده‌اند و همين توافق منجر به جلو رفتن كشور مي‌شود، ولي جناح‌هاي سياسي ما هنوز روي برخي اصول اختلاف نظرهاي جدي دارند.
به نظر مي‌رسد جاهايي كه ما در توليد علم و فناوري موفق بوديم اتفاقاً افرادي در مركز و محور كار قرار گرفته‌اند كه تكيه بر ظرفيت‌هاي داخلي داشته‌اند مثل شهيد كاظمي در بحث سلول‌هاي بنيادي.
ما اگر به دنبال اقتدار علمي و فرهنگي هستيم بايد به اين توجه كنيم كه اينها بايد دانش بنيان باشند، فرهنگ را بايد توليد كنيم، يك راه دانش بنيان شدن اين است كه از دنيا اين را بگيريم و يك راه هم اين است كه خودمان ايجاد كنيم، ما مي‌گوييم هر دو راه را برويم، ولي وقتي مديران اصولگرا و اصلاح‌طلب ما نگاه خودباورانه به ظرفيت‌هاي داخلي ندارند چه بايد بكنيم؟ چشم اغلب مديران ما به خارج است، آزمايشگاه مرجع ملي ما كجاست؟ مديري كه باور به توليد ملي ندارد بايد جايي باشد كه من به او ثابت كنم محصولم توان رقابت با مشابه خارجي را دارد، وقتي گواهي صادر شد او با اطمينان كامل محصول را خريداري كند، اگر من همراه با يك خارجي بيايم مدير راحت‌تر من را قبول مي‌كند، به علت وضعيت فرهنگي و فسادي كه بر كشور حاكم است بايد اين نگاه‌ها ترميم شود.
مركزي مانند رويان چقدر با خارج ارتباط داشته است؟
خيلي زياد، بيشترين سفر خارجي ما را بچه‌هاي رويان دارند، آنها اگر نتوانند مواد اوليه خود را تأمين كنند دچار مشكل مي‌شوند، ما نمي‌توانيم همزمان پيشرفته‌ترين تجهيزات و مواد را بسازيم، اصلاً اقتصادي نيست، فناوري پيشرفته قطعه پيشرفته را هم مي‌خواهد، اگر سناريوي تحريم را انتخاب مي‌كنيم برنامه تحريم را هم بايد داشته باشيم.
فكر نمي‌كنيد اول و آخر مجبوريم سناريوي تحريم را انتخاب كنيم؟ مرگ يك‌بار، شيون هم يك‌بار، غربي‌ها دنبال سود خودشان هستند، تجربه نشان داده وقتي ببينند ما در داخل مصمم هستيم كوتاه مي‌آيند مگر اينكه پالس‌هاي اشتباه از داخل كشور دريافت كنند.
عيبي ندارد، ما كه مي‌گوييم مي‌شود، بله ما با امريكا آبمان در يك جوي نخواهد رفت، ولي اگر بتوانيم با بخش‌هاي ديگر دنيا كار كنيم خوب است، اگر هم كار نمي‌كنيم بپذيريم و جامعه را آماده كنيم، تحريم به گونه‌اي نباشد كه فقط عده‌اي از آن بهره‌مند شوند. همه سياسيون اين را قبول كنند و جلو برويم. نمي‌شود كه عده‌اي اين راه را بروند و اكثريت اين راه را دنبال نكنند.
پس تأييد مي‌فرماييد كه مشكل بيشتر فرهنگي است.
بله فرهنگي است، اگر در اين تحريم يك آقاي واسطه‌اي روز به روز وضعيت مالي‌اش بهتر مي‌شود، افرادي كه پول انتقال مي‌دهند به همين شكل كه نمي‌شود، بله در تحريم هم مي‌شود پيشرفت كرد به شرطي كه برنامه مشخصي بنويسيم به نام پيشرفت در تحريم و اگر كسي عدول كرد با شدت با او برخورد كنيم ولي اگر به واقعيات كشور توجه نكنيم از آن فساد بيرون مي‌آيد. ما به شدت به آينده خوشبين هستيم، اگر درست برنامه‌ريزي كنيم در يك بازه 10ساله مي‌توانيم به بسياري از اهدافمان برسيم، مسئولان در برنامه پيشرفت بايد به توافق برسند. تقاضاي ما اين است كه مأموريت‌هاي كلان را به جهاد دانشگاهي واگذار كنند، رهبر معظم انقلاب به ما گفتند شما نقش خودتان را در نقشه جامع علمي كشور مشخص كنيد، در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب برسد و از دولت مطالبه كنيد كه نقش‌ها را به شما واگذار كند. الان هفت مأموريت براي جهاد تصويب شده است.
يعني ادعا داريد كار جهادي دارد انجام مي‌شود؟
ممكن است تعريف شما از كار جهادي با توجه به نگاه سياسي‌تان متفاوت باشد.
نگاه من به اين موضوعات ملي است.
كار جهادي همان‌طور كه رهبر معظم انقلاب گفتند اين است كه نيل به هدف بكند، دشمن از آن كار ناراحت باشد، شركت‌هاي خارجي به ما مي‌گويند شما نفت داريد و نبايد وارد كار توليد شويد.
به همين صراحت؟
بله به همين صراحت به ما مي‌گويند. مي‌گويند حق نداريد طراحي كنيد، ما يكي از محصولات را توليد كرديم، بخشي را به صنعت فروختيم، مرتب ايجاد اشكال مي‌كردند كه اين خيلي «هاي‌تك» است، مدير مربوطه ايراني هم مي‌گويد تو برو اسم يك خارجي را بيار و بگذار كنار اسمت، آنها مي‌دانند كه مديران ايراني دوست دارند ما در صنعت سيمان تجهيزاتي را ساختيم براي غبارروبي كارخانجات سيمان، دانش پايلوت را به دست آورديم، به ما اجازه نمي‌دادند به پروژه‌هاي اصلي كشور ورود كنيم، در واقع مديران ايراني اجازه نمي‌دادند، ما با آقاي نعمت‌زاده وزير وقت صنعت نشستيم و گفتيم شما كه مارا مي‌شناسيد، ما توان كار داريم، گفتيم 400 ميليون به ما پول بده يك نمونه در مقياس اصلي بسازيم و اگر خوب بود، شما از ما بخر، وامت را بردار و به ما وام بده، اگر هم خوب نبود ما وام شما را پس مي‌دهيم، آقاي نعمت‌زاده قبول كرد ولي مدير زيردست او زيربار نرفت، ايشان هم نمي‌توانست زياد اصرار كند، گفتيم پس ما را به عنوان پيمانكار اصلي قبول كن، بگو يك شركت صاحبنام خارجي بايد كنار شما باشد، تا در مناقصه قبولتان كنند، وقتي اين را قبول كرد خارجي كه حتي حاضر نبود با ما حرف بزند، سه شركت معتبر اروپايي حاضر به همكاري با ما شدند، چون گفتند راهبرد دولت‌تان اين است كه ما بايد همراه باشيم، خب ما در مناقصه برنده شديم، كارمان را شروع كرديم، در حين كار هم روي تكميل كردن دانشمان كار مي‌كرديم، يك روز ديديم يكي از مهندسان شركت خارجي عصباني آمد پيش من كه من مي‌دانيم داريد چه كار مي‌كنيد، نبايد اين كار را مي‌كرديد، رفتيم عراق ديديم اتفاقاً ما هفت ماه پس از سرنگوني صدام پس از شركت‌هاي غربي به عراق آمده‌ايم، ما آخرين گروهي بوديم كه رفتيم، در آنجا رقابت كرديم با همين شركت اروپايي كه همكار ما بود و دعوايمان هم شد، متأسفانه شركت‌هاي ايراني هم به رغم اينكه اين‌همه با هم كار كرده بوديم، مدام مي‌گفتند بايد آن خارجي هم همراه شما باشد.
چرا؟
عدم خودباوري، بعد هم اينكه ارز از خارج مي‌گيرند بيشتر گيرشان بيايد، هم پورسانت مي‌گيرند و هم زيادي ارزشان را مي‌آورند و تبديل مي‌كنند به ريال. همين بازي‌هايي كه متأسفانه وجود دارد.
يعني مديران صنعت در ايران تا اين حد انگيزه‌هاي پست و شخصي دارند؟
متأسفانه نگاه در صنعت ملي نيست. به خارجي مي‌گوييم بيا در عراق پروژه بگير و با ما رقابت كن، مي‌گويد ببين، طيبي تو پول نفت داري بايد بيايي از ما بخري، براي چي در طراحي ورود پيدا مي‌كني، براي ما راهبرد تعيين مي‌كنند، همان‌طور كه حق نداريد غني‌سازي كنيد حق طراحي هم نداريد. همين نظام اسلامي حاضر نبود در مقطعي به ما وام بدهد تا لياقت خود را نشان بدهيم.
اين تفكرات هنوز هم وجود دارد؟
بله هنوز هم هست. هم از اصولگراها و هم از اصلاح‌طلب‌ها هستند، اتفاق ديگري كه در يك صنعت افتاد اين بود كه ما يكي از محصولات «هاي‌تك» را توليد كرديم و بخشي را به صنعت فروختيم، مرتب ايجاد اشغال مي‌كردند كه چون اين خيلي «هاي‌تك» است و سيستم‌هاي كنترل ما را پشتيباني مي‌كند و ما نمي‌توانيم اعتماد كنيم، مدير مربوطه مي‌گويد شما برو اسم يك خارجي را بيار و كنار اسمت بگذار. رفتيم ديديم ما تكنولوژي را خودمان داريم، به ما گفتند اگر شما در ايران اين تكنولوژي را داريد ما مي‌آييم آن را از شما مي‌خريم و مدير فني شركت را فرستاد ايران و مدير فني گزارش تهيه كرد كه بله ايراني‌ها اين تكنولوژي را دارند، مي‌توانيم بخريم، ما خوشحال و خندان رفتيم با مدير ايراني صحبت كنيم، به ما گفت مثل اينكه شما نمي‌گيريد من چه مي‌گويم، تو بايد بروي و اسم شركت خارجي را بياوري كنار اسم خودت، بعداً آن شركت خارجي به ما گفت ايراني‌ها دوست دارند خريد خارجي بكنند به خاطر همان طمع‌ورزي‌هايي كه عرض كردم. همان تكنولوژي قديم را آورد مجدد به ما فروخت. چرا بايد در صنعت، مديران شركت‌ها تا اين اندازه قدرت و نفوذ داشته باشند كه حرف وزير را هم نخرند.
اين نفوذ متأسفانه وجود دارد.
اين يك نگاه سوداگرانه و سودمحورانه است كه در واقع مشكل فرهنگي است.
ما ساختارها را درست نچيديم، شركت ايراني كه اين‌همه از مواهب دولتي استفاده مي‌كند وقتي دولت به او مي‌گويد از شركت ايراني بخر، مي‌گويد من ريسك نمي‌كنم. فقط سود لحظه‌اي خود را مي‌بيند. اگر خارجي خطا كند حرفي نمي‌زند ولي اگر ايراني خطا كند مي‌گويد ديديد گفتم، اگر ما يك آزمايشگاه مرجع ملي داشتيم كه توليدات صنعتي را تست مي‌كرد و بعد گواهي مورد قبول ارائه مي‌داد و ضمانت اجرا مي‌شد شرايط بهتري داشتيم. در دولت اصولگرا و اصلاح‌طلب همين آدم‌ها مدير بودند و جلوي كار جوان‌هاي ما را مي‌گرفتند. واقعيت اين است كه همه چيز را گذاشتيم كنار، داريم دعواي سياسي مي‌كنيم.
پس فكر نمي‌كنيد جهاد دانشگاهي بيش از همه بايد در توليد و ارتقاي فرهنگ و علوم انساني تمركز داشته باشد، چون اين آسيب‌هايي كه مي‌فرماييد ريشه فرهنگي دارند.
ببينيد سيستم آموزشي ما از مقاطع پايين بايد تغيير كند. در چين سياستگذاري‌ها در توليد است، رانت را به توليد مي‌دهند اما در ايران با رشوه مي‌توان رانت در واردات گرفت، بازارها را تسخير كرده‌اند. در چين براي مسئله توليد با كسي شوخي ندارند، با واردكننده‌اي كه به توليد ملي لطمه بزند برخوردهاي شديد مي‌شود. تمركز روي ايجاد كار و توليد ملي است نه واردات. اما در ايران متأسفانه واردكننده جولان مي‌دهد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مهرناز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۹/۰۹
0
0
رئیس محترم جهاد دانشگاهی " سخنان شما در باره مدیران بخش صنعت در نگاه به فروش نفت و واردات کالا " بسیار درست ست " وقتی دولتی تشکیل می شود " که همه وزرای ان سرمایه دار هستند " و تمامی عملکرد 8سال دولت قبل را زیر سوال می برد " وهمه مدیران قبل را برکنار می کند " زیر مجموعه ای از مدیرانی قرارمی گیرد " که خود باخته و خود فروخته به افکار غربی در راس امور قرارمی گبرند " که اعتقادشان بر اینستکه با وجود فروش نفت " چه لزومی برای ورود به طراحی برای تولیدات داخلی می باشد " مانع و اجاره رشد به نواوری و تولیدات داخلی را نمی دهند چرا؟ سود در جیب انان با فروش نفت و واردات می باشد " و زنجیره معیوبی را راه اندازی کرده " وعده ای خاص بر سر سفره ان نشسته اند "
بنابراین تا مدیرانی در بخش صنعت " با اعتقاد به خودیاوری جهت نواوری و رشد در تولیدات داخلی بر سر کار نباشد " مرز اقتصاد مقاومتی وصادرات بیشتر از واردات درکشور " طی نخواهد شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار