اتخاذ همان رويهاي كه موجب شد دلار امريكا قدرت بينالمللي پيدا كند، سبب ميشود ريال نيز بتواند چنان قدرتي پيدا كند. آن رويه تلاش براي عدمكسري بودجه براي دولت امريكا نبوده است آن رويه چه بود؟ مسئله در آن است كه نحوه سياستهاي مالي يا همان خرج كردن دولتهاست كه ارزش پول ملي يك كشور را تعيين خواهد كرد. مسئله به ميزان پول در يك كشور نيست، مسئله به آن مرتبط است كه پول چگونه خرج ميشود. اگر منابع در اختيار يك كشور زياد باشد هر خرج نادرست ميتواند مانعی براي به نتيجه رسيدن خرجهاي درست باشد و خرجكردنهاي درست زيرسؤال برده ميشود و اينگونه پارادوكس درآمد عملي ميشود (هرچه درآمد بيشتر توسعهنيافتگي بيشتر، نياز به نقدينگي بيشتر). خرج كردن درست با هدفگذاري رشد اقتصادي بالا محقق نميشود.
خرج كردن درست در تحقيق و توسعه است. تحقيق و توسعه ستون فقرات تكنولوژي و خلق پول از توليد و توليد تمام ماجراي ارزش پول يك كشور است. تحقيق و توسعه پول را براي كشورهاي ديگر نهاده توليد قرار ميدهد و حيات دلار در معرض تهديد قرار ميگيرد. زماني كه شما سيستم مالي حاكم بر اقتصاد امريكا براي احيای تحقيق و توسعه را مشاهده ميكنيد، متوجه ميشوید منابع تأمين اين خرج درست لزوماً ماليات نبود. دولت امريكا نه نگاه اقتصادي به اقتصاد امريكا دارد كه با اين نگاه ثمرات خرجهاي درست خود كه عرض شد تحقيق و توسعه را از بين ببرد و نه كسري بودجه را تهديد اقتصاد خود ميداند.
تصور ما اين است كه كسري بودجه به منزله پاشنهآشيل يك ملت ميتواند باشد. اين عدم درست خرجكردن و مانع شدن براي درست خرج كردن است كه پاشنه آشيل يك ملت است. آن زمان كه نهادهاي امريكايي از ايران ميخواستند هزينههاي دولت خود را كاهش دهد با اين تصور كه نگران بازپرداختهاي وامهاي دلاري خود هستند، اين امر حاصل نشد كه اين يك فريب است. تلاش براي كاهش هزينههاي دولت و اهميت جلوه دادن كاهش كسري بودجه يك فريب است. واژه كسري بودجه براي اهداف سياسي خلق شده است. اين تصور كه براي دولت امريكا نگاه درآمدزايي به اقتصاد حاكم است نيز يك فريب است. گاهي انطباق اهداف سياسي با اهداف اقتصادي سبب ميشود علت اهداف اقتصادي دانسته شود ولي علت اهداف اقتصادي نيست، اگر علت اهداف اقتصادي است چرا امریکا اسلحه به هر كسي نميفروشد. اين روسيه است كه اسلحه هم به ايران و هم به عربستان ميفروشد، چون انگيزههاي سياسي بينالمللي را در چارچوب منافع سياسي حفظ حاكميت خود تعريف ميكند.
فريب دادن اينكه امريكا صاحب اهداف اقتصادي است سبب ميشود دلار همچنان در قدرت بينالمللي بماند. زماني دلار جايگزيني خواهد داشت كه نگاه به اقتصاد توسط صاحبان سياست تغيير كند. تحقيق و توسعه معلول اهداف سياسي است و منجر به اينكه پول كشور نهاده توليد براي كشورهاي ديگر شود و اين همان جايگزيني است كه ايجاد ميشود و دقت شود اين همان خرج كردن درست پول است و نياز به وام خارجي ندارد که نحوه مصرف آن به شدت اشتغالزا و ضد بحران است. در ايران تا زماني كه خرج كردنهاي نادرست از ريشه كنده نشود، تا زماني كه بر هزينههاي جاري كنترل صحيحي نداشته باشيم، خرج كردنهاي درست راهساز نخواهد شد. (لغو قانون خصوصي بودن بازار پول و كنترل شديد بر بانكهاي دولتي به طور مثال) مانعسازي براي خرج كردنهاي نادرست و غلبه دادن نگاه سياسي اسلامي بر نگاه و اهداف اقتصادي جهت اجرايي كردن تحقيق و توسعه مسير احيای نسل جوان خواهد بود؛ نسل جوان با تحقيق و توسعه احيا ميشود و اقتصاد با احيای نسل جوان!
بايد توجه داشت آن واحدهايي كه به دريافت حمايتهاي تحقيق و توسعه شناخته خواهند شد به هيچ وجه خروجيای جز كاهش هزينههاي توليد براي شركتهاي بزرگ مقياس يا طراحي و خلق تكنولوژي جديد نخواهند داشت، اينکه خروجي آنها يك فرايند پرسود باشد كه اصل و فرع وام دريافتي را برگردانند به هيچ وجه نبايد براي آنها تعريف شود زيرا اين تعريف به مثابه ذبح تحقيق و توسعه است. حمايتها در قالب تحقيق و توسعه رايگان است چراكه يك واحد تحقيق و توسعه يك واحد كاسبكارانه نيست و موفقيت و تقويت اقتصاد منوط به وجود زنجيرهاي است كه نگاه كاسبكارانه نداشته باشد، اين واحدها را بايد ستون فقرات اقتصاد يك كشور دانست.