مهدي ارجمند
سبد خريدش مملو از انواع كالاها و اجناسي است كه از فروشگاه خريداري كرده است. به سختي چرخدستي مملو از انواع اجناس را ميكشد. به قول خودش اوايل ماهي يك يا دو بار به اين فروشگاه ميآمد اما حالا هفتهاي يك بار به اين فروشگاه بزرگ كه شعبه يكي از فروشگاههاي زنجيرهاي است مراجعه ميكند.
در حقيقت خريد اين روزها بيشتر از هر چيز ديگر براي او تبديل به تفريح شده است و در اين ميان تبليغات رنگارنگ و تخفيفهاي عجيب و غريب فروشگاه باعث شده تا او هفتهاي يك بار به خريد بيايد؛ خريدي كه بيشتر از اينكه براي او يك ضرورت باشد در واقع به يك تفريح تبديل شده است.
ميگويد با مراجعه به اين فروشگاه ميتواند تمام اجناسي كه نياز دارد را يكجا خريد كند. ظاهراً با تخفيفهايي هم كه در نظر ميگيرند قيمت تمامشدهاش براي مشتري كمتر است.
چرخدستياش را كمي جابهجا ميكند. فاكتور خريد را دوباره نگاه ميكند و ليست مندرج در فاكتور را با اجناس داخل چرخدستي سرانگشتي مطابقت ميدهد. بعد در حالي كه ميخندد ميگويد: مثل اينكه معتاد خريد شدهام.
مصرفگرايي و اعتياد خريد
اين جمله آخر اين شهروند شايد به شوخي از زبان او بيان شده باشد اما اگر خوب دقت كنيم يك حقيقت تلخ است؛ حقيقتي به اسم مصرفگرايي و اعتياد به خريد كه بيشتر از هرچيز ديگر تفريحي است كه از نظر ذهني و رواني افراد را ارضا ميكند.
تب خريد از فروشگاههاي زنجيرهاي در حالي در برخي از مردم و شهروندان بالا رفته است كه در كنار نگراني از تأثيرات فعاليت اين فروشگاهها در تغيير سبك زندگي ايراني- اسلامي انتقاداتي نيز به فعاليت اين فروشگاههاي بزرگ و تأثير آنها بر كار و كاسبي فروشگاههاي خرد وجود دارد.
فروشگاههاي زنجيرهاي كه اين روزها تنوع و تعدادشان بسيار زياد است و علاوه بر مناطق شمال شهر در جنوب شهر و حتي مناطق كمبرخوردار نيز شعبات گوناگوني دارند باعث شده تا جامعهشناسان نسبت به تأثيرات منفي فعاليت اين گونه فروشگاهها روي سبك زندگي ايراني- اسلامي هشدار دهند.
فعاليت فروشگاههاي بزرگ و زنجيرهاي و شيوه تبليغات آنها به گونهاي است كه باعث ترغيب بيش از حد افراد براي خريد ميشود و در نظر گرفتن تخفيفهاي مختلف باعث ميشود تا افراد از نظر ذهني و رواني براي خريد بيش از پيش ترغيب شوند و ناخواسته به جاي خريد اقلام ضروري زندگي و به اندازه نياز، اجناس و اقلام بيش از حد يا گاه غيرضروري خريداري كنند. موضوعي كه در تضاد كامل با اهداف اقتصاد مقاومتي و استقلال اقتصادي كشور ماست.
فروشگاههاي زنجيرهاي از كجا آمدهاند؟
ايده فروشگاههاي زنجيرهاي و به عبارتي هايپرماركتها براي اولين بار در امريكا و در سال1962 مطرح شد. اولين فروشگاه زنجيرهاي جهان به نام وال مارت در همان سال در امريكا شكل گرفت و به سرعت در بسياري از كشورهاي ديگر نظير كانادا، مكزيك، هند، چين و بسياري از نقاط جهان گسترش يافت.
اولين دسته از فروشگاههاي زنجيرهاي ايران نيز در سال ۱۳۴۰ توسط برادران كاشاني اخوان تأسيس شد. ورود اين فروشگاهها در ايران همانند هر پديده ديگري كه فرهنگسازي براي آن از قبل انجام نشده بود باعث اثرگذاري منفي بر سبك زندگي صميمانه ايرانيها شد.
در دهههاي بعد و خصوصاً در يك دهه اخير شاهد رشد قارچگونه فروشگاههاي زنجيرهاي و هايپرماركتها در نقاط مختلف شهرها هستيم و هماكنون علاوه بر تهران در صدها شهر كشور فروشگاههاي زنجيرهاي فعال هستند. اين فروشگاهها گاه حتي در مناطق محروم و حاشيه شهر نيز فعاليت دارند كه فعاليت اين فروشگاه در مناطق جنوب شهر نيازمند آسيبشناسي بيشتري است.
هايپرماركتها آمدند، صفا و صميميت از محلهها رفت
يكي از مهمترين تهديدهاي گسترش فروشگاههاي زنجيرهاي در ايران در يكي دو دهه اخير كاهش سطح روابط اجتماعي در محلات است، به گونهاي كه با آمدن اين فروشگاهها سبك خريد سنتي كه خود نوعي از روابط اجتماعي در بين اهل محل خصوصاً بانوان بود كاهش يافته است و همين مسئله ميتواند در كاهش روابط صميمانه همسايهها تأثيرگذار باشد.
صفا و صميميت در محلههاي قديمي و خريد از بازار يكي از مهمترين بخش روابط اجتماعي در بين محلات و مناطق مختلف در هر شهر است كه با گسترش فعاليت فروشگاههاي زنجيرهاي و هايپرماركتها در يكي دو دهه اخير شاهد اثرگذاري منفي فعاليت اين فروشگاهها در اين نوع از روابط اجتماعي هستيم.
اين همه در حالي است كه عرضه كالاهاي غير ايراني و خارجي و حتي بنجل يكي ديگر از انتقاداتي است كه به فروشگاههاي زنجيرهاي و هايپرماركتها وارد ميشود.
اما در كنار همه اين انتقادات، ترويج مصرفگرايي مهمترين انتقادي است كه به فعاليت اين نوع از فروشگاهها ميشود. نكتهاي كه اين فروشگاههاي عمده و هايپرها به ارمغان آورده مصرفگرايي شديد است. گشتي كوتاه در اين فروشگاهها و مشاهده مردمي با سبدهايي پر از كالاهاي غيرضروري نشان ميدهد كه مردم خواسته يا ناخواسته تشنه خريد گسترده و وسيع هستند كه اين موضوع در كنار مشكلاتي كه به لحاظ اقتصادي دارد، داراي عوارض فرهنگي جبرانناپذيري است. اين همه در حالي است كه مقام معظم رهبري به عنوان ديدهبان انقلاب اسلامي درباره مصرفگرايي كه يكي از تهديدات مهم سبك زندگي ايراني- اسلامي است بارها و بارها هشدار دادهاند. ايشان درباره تهديد مصرفگرايي و تأثيرات اين پديده در سبك زندگي ايراني- اسلامی ميفرمايند: «مصرفگرايي، جامعه را از پاي درميآورد. جامعهاي كه مصرف آن از توليدش بيشتر باشد، در ميدانهاي مختلف شكست خواهد خورد. ما بايد عادت كنيم مصرف خود را تعديل و كم كنيم و از زياديها بزنيم».
اين هشدارها از سوي ايشان كه همواره نگران سبك زندگي هستند در سالهاي بعد هم ادامه داشت و با مرور بيانات ايشان متوجه خواهيم شد كه معظمله بارها و بارها در اين باره هشدار دادهاند اما از آنجايي كه خواب متوليان فرهنگ در جامعه ما مثل هميشه سنگين است هشدارهاي مقام معظم رهبري در اين حوزه مانند ساير هشدارهاي دلسوزانه ايشان در حوزههاي مختلف بدون پاسخ باقي مانده است.
محمد پيرهادي، جامعهشناس و استاد دانشگاه در اين باره ميگويد: «واقعيت اين است كه فروشگاههاي بزرگ سطح نياز و تعاريف ذهني افراد را تحتتأثير قرار ميدهند. اين فروشگاهها با ارائه قيمت پايين براي اجناس خود، مشتريها را تحريك به خريد بيشتر ميكنند. مكانيسم كلي اين مراكز بر اين اساس است كه سودي را كه از فروش هر كالا به دست خواهند آورد، كاهش ميدهند؛ ولي در عوض تعداد بسيار بيشتري از آن را به فروش ميرسانند».
او ميافزايد: «مراكز خريد بزرگ با پايين آوردن قيمت خود مردم را از نظر ذهني تحتتأثير قرار داده و ميزان مصرف آنها را زياد ميكنند».
اين استاد دانشگاه ادامه ميدهد: «گذشته از اين مسئله، ارائه كالاهاي رنگارنگ توسط اين مراكز نيز مردم را به سمت مصرف بيشتر سوق داده و تركيب سبد كالايي آنها را تغيير ميدهد. مشاهده ميشود كه هرچند كالاها در مراكز خريد بزرگ با قيمت مناسبتري عرضه ميشوند ولي افزايش سطح مصرف مردم توسط اين فروشگاهها در نهايت باعث ميشود مردم پول بيشتري خرج كرده و سود بيشتري را براي فروشگاه به ارمغان بياورند.»
پيرهادي خاطرنشان ميكند: «ارائه تخفيف كالاها در فروشگاههاي زنجيرهاي و درنهايت فروش به قيمت پايينتر از قيمت مصرفكننده اين شائبه را در ميان مردم ايجاد كرده است كه اين فروشگاهها براي عرضه محصولات خود از كيفيت و وزن كالا ميكاهند.»
تخفيف يا خالي كردن جيب مردم
اين در حالي است كه در كنار انتقادات فراوان از تأثيرگذاري فعاليت اين نوع از فروشگاهها در سبك زندگي ايراني– اسلامي يكي ديگر از انتقادات از اين فروشگاهها نحوه قيمت گذاري كالاها و تخفيفهايي است كه اين فروشگاهها ارائه ميدهند.
بر اساس تبليغات فروشگاههاي بزرگ، اين فروشگاهها از 5 تا گاهي 40 درصد تخفيف براي مشتريان خود در نظر ميگيرند و اين درحالي است كه به نظر نميرسد سود فروش مواد غذايي به اندازهاي باشد كه تا 40 درصد تخفيف را شامل شود مگر اينكه فروشگاهها بخواهند اقلام خود را با ضرر ارائه دهند كه قطعاً كار عاقلانهاي نيست.
اما به نظر شما فكر ميكنيد پشتپرده اين تخفيفهاي عجيب و غريب و تبليغات رنگارنگ چيست؟ پاسخ كاملاً واضح است. بله درست حدس زديد، قيمت مندرج بر روي كالاها در برخي از فروشگاههاي زنجيرهاي و هايپرماركتها قيمت واقعي نيست.
به عنوان مثال قيمت درج شده روي روغن مايع يك ليتري در حالي 5700 تومن درج شده و شامل 10 درصد تخفيف ميشود كه قيمت همين روغن در يك فروشگاه كوچك در محله شما 4750 تومان است.
اين تنها يك نمونه است و وقتي قرار باشد قيمت مندرج روي ساير اقلام را نيز بررسي كنيم به راحتي ميتوان متوجه اين تناقض شده و خيلي راحت مچ مديران فروشگاههاي بزرگ و زنجيرهاي را گرفت.
بررسيهاي ميداني ما در سطح شهر نشان ميدهد قيمت مندرج روي برخي از كالاها بيشتر از قيمتي است كه روي همان كالا در فروشگاههاي ديگر ميتوان يافت.
واقعيت اين است كه برخي از مديران فروشگاههاي بزرگ و زنجيرهاي بر اساس قراردادي نانوشته با شركتها و كارخانجات توليدي از آنها ميخواهند قيمت كالا را چند درصد بيشتر از قيمت واقعي روي كالا درج كنند تا فروشگاهها نيز بتوانند در خصوص ارائه تخفيفهاي گوناگون و عجيب و غريب و گاه تا 40 درصد مانور دهند.
تخفيفهايي كه به هيچ وجه واقعي نيست
اين موضوع را وقتي با مدير داخلي يكي از فروشگاههاي بزرگ و زنجيرهاي در ميان ميگذارم با تأييد اين موضوع ميگويد: واقعيت اين است كه تخفيفهاي بزرگ به عنوان مثال تا 40 درصد گاهي اوقات مشمول كالاهايي ميشود كه تاريخ انقضاي آنها نزديك است. به عنوان مثال برخي از كالاها مانند رب يا كنسرو ماهي و گوشت و مرغ و... كه بعد از تاريخ انقضا بايد معدوم شوند وقتي چند هفته به تاريخ انقضا باقي مانده است مشمول تخفيفهاي بسيار زياد ميشوند تا اين اقلام قبل از پايان انقضا و فاسد شدن وارد چرخه مصرف شوند.
او درباره قيمت مندرج بالاتر روي برخي از اقلام از سوي كارخانه توليدي نيز ميگويد: از ما نشنيده بگيريد اما واقعيت اين است كه اين كار انجام ميشود.
صحت نتايج گشت و گذار در سطح شهر و بررسيهاي ميداني و مقايسه قيمتها در فروشگاههاي بزرگ و زنجيرهاي با فروشگاههاي خرد و كوچك را صحبتهاي چند ماه پيش مسيح انصاري، مديرعامل انجمن حمايت از مصرفكننده نيز تأييد ميكند كه گفته بود يا قيمت مندرج بر كالاهاي فروشگاههاي زنجيرهاي غير واقعي است كه اينهمه تخفيف ميخورد يا مغازههاي خرد كالا را خيلي گران ميدهند كه در هر دو صورت به ضرر مصرفكننده است. وي با اين صحبتهاي خود در واقع اين پيام را منتقل ميكند كه نبايد به تخفيفهاي فروشگاههاي بزرگ و زنجيرهاي خوشبين بود و اين مسئله خود به يك انتقاد جدي ديگر در كنار انتقادات فراوان از فروشگاههاي زنجيرهاي و هايپرماركتها اضافه كرد.
فروشگاههايي كه رشد قارچگونه آنها اين روزها دارد به يك معضل فرهنگي و اجتماعي و صد البته اقتصادي تبديل ميشود و بدون شك تأثيرات منفي بسيار بر سبك زندگي شهروندان دارد.