کد خبر: 878270
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
برگ‌هايي از زندگي استاد سيدمحمد سعيد جعفري، شهيد شاخص سال بسيج مستضعفين به مناسبت چهارم آبان سالروز شهادتش
چهارم آبان ماه سالروز شهادت استاد سيدمحمد سعيد جعفري است كه امسال به عنوان شهيد شاخص سال سازمان بسيج مستضعفين برگزيده شده است. شهيدي كه اگر زندگينامه‌اش را مروري كوتاه كنيد...
 غلامحسين بهبودي
چهارم آبان ماه سالروز شهادت استاد سيدمحمد سعيد جعفري است كه امسال به عنوان شهيد شاخص سال سازمان بسيج مستضعفين برگزيده شده است. شهيدي كه اگر زندگينامه‌اش را مروري كوتاه كنيد، با رزمنده خستگي‌ناپذيري آشنا مي‌شويد كه معلوم نيست چرا با اين همه خدمات ارزشمند در جريان انقلاب و دفاع مقدس، تا اين حد گمنام مانده است. سيدسعيد همان انقلابي مبارزي است كه با ساماندهي جوانان كرمانشاهي باعث شد راديو مسكو دو ماه مانده به پيروزي انقلاب اسلامي اعلام كند:«كرمانشاه به لحاظ انتظامي براي رژيم پهلوي سقوط كرده است.» سيدسعيد با روشنگري‌هاي خود عليه رژيم طاغوت چنان مركز ثقلي براي انقلاب در نواحي غربي كشور ايجاد كرده بود كه حتي شهيد صياد شيرازي نيز گفته بود كه آشنايي با استاد سيدسعيد جعفري نقطه عطفي در زندگي‌اش به شمار مي‌رود. به مناسبت چهارم آبان سالروز شهادت اين شهيد بزرگوار، مروري بر بخش‌هايي از زندگي، منش و مبارزاتش خواهيم انداخت. شهيدي كه مقام معظم رهبري نيز در خصوص او فرموده است: «شهيد سيدمحمد سعيد جعفري، شهيد پيشرو و پيشتاز با جمع رفقاي خود رفتند از پادگان لشكر سنندج دفاع كردند، فهميدند كه معناي اين دفاع چيست.»
 خطيب 16 ساله
سيدسعيد متولد 18 بهمن ماه 1331 در كرمانشاه بود. در خانواده‌اي اصيل و قديمي كه سلسله نسبشان با 40 واسطه به امام حسن مجتبي(ع) مي‌رسيد. سعيد در هفت سالگي همراه خانواده به كرمانشاه رفت و تحصيلاتش را در همين شهر آغاز كرد. همراه با تحصيل در مدرسه، قرآن مي‌آموخت و توانست در سنين خردسالي دو الي سه بار كل قرآن را ختم كند.
آموزش‌هاي عقيدتي و مذهبي شهيد جعفري به گونه‌اي بود كه توانست از 16 سالگي رسماً در مساجد و جلسات ديني سخنراني كند. هرچند اولين سخنراني او در سن 12 سالگي و در روز ولادت امام علي(ع) روي منبر مسجد آيت‌الله بروجردي با موضوع شرح يكي از خطبه‌هاي نهج‌البلاغه صورت گرفته بود. توجه سعيد به آموزش دروس ديني باعث شد تا از سنين نوجواني از محضر علمايي چون شهيد محراب آيت‌الله عطاءالله اشرفي، شهيد آيت‌الله بهاءالدين كنگاوري، آيت‌الله مجتبي حاج آخوند و آخوند ملاعلي معصومي همداني و.... بهره ببرد و در علوم حوزوي تا آغاز دروس خارج پيش برود.
 انقلابي 11 ساله
فعاليت‌هاي شهيد جعفري به گونه‌اي بود كه اگر بگوييم او از هدايتي الهي برخوردار بود، بيراه نگفته‌ايم. سيدسعيد به جهت اينكه از سال 42 و در 11 سالگي اقدام به پخش اعلاميه‌ها و سخنراني مكتوب حضرت امام(ره) مي‌كرد، يكي از جوان‌ترين و در عين حال قديمي‌ترين انقلابي‌هاي كشور ناميده مي‌شود. شهيد جعفري در مسير مبارزه به سال 1350 فراخواني را به جهت اجتماع نيروهاي مذهبي اعلام مي‌كند. شهيد صياد شيرازي كه بر اساس دعوت شهيد جعفري با او آشنا شده بود، مي‌گويد:« آشنايي من با سعيد آغاز آشنايي من با مربيان ديني بود؛ سعيد براي من همچون پلي بود به جهان معرفت و معنويت.» فعاليت‌هاي انقلابي سيدسعيد باعث شد كه از سال 1352 تحت نظر ساواك قرار بگيرد.
 اداره انتظامي كرمانشاه
شايد خيلي از ما شنيده باشيم كه اولين كميته‌هاي انقلاب در شهر كرمانشاه تشكيل شدند،اما به حتم بسياري از ما نمي‌دانيم كه اين مهم بر اثر تلاش‌هاي مردي به نام سيدسعيد جعفري صورت گرفت كه از آذرماه 1357 علناً كنترل كرمانشاه را در اختيار انقلابيون درآورده بود. شهيد جعفري در سال ۱۳۵۶فاز نظامي فعاليت‌هاي خويش را آغاز كرد و هفت گروه مخفي براي فعاليت‌هاي تهاجمي و آموزش استفاده از تسليحات نظامي تشكيل داد. شبكه هفتگانه تحت امر او اكثر مراكز فساد و مشروب‌فروشي‌ها را در منطقه به تعطيلي مي‌كشاند. با اقدامات اين شبكه رشد انقلاب در منطقه غرب سيري صعودي گرفت. در جريان فتنه سالار جاف و تعرض چماقداران او به مردم نيز شهيد جعفري به تدارك تحصن بزرگي از علما و بزرگان منطقه در كرمانشاه پرداخت كه منجر به دستگيري‌اش شد. در زندان پيشنهاد بورس تحصيلي خارج از كشور را نپذيرفت و نهايتاً بعد از آزادي زندانيان سياسي، سيدسعيد هم آزاد شد.
شهيد جعفري به محض آزادي با متشكل كردن جوانان انقلابي، كميته حفاظت شهري كرمانشاه را در اول آذر ماه ۵۷ راه اندازي كرد. شهر را به ۱۴ منطقه حفاظتي تقسيم و براي هر يك از گروه‌ها يك مسئول انتخاب كرد. مقر و پايگاه هر يك از حوزه‌هاي استحفاظي نيز مسجد آن منطقه تعيين شد. پايگاه مركزي كميته‌ها تحت نظر آيت‌الله جليلي در مسجد آيت‌الله بروجردي مستقر شد. بر همين اساس راديو مسكو سقوط انتظامي كرمانشاه و تشكيل نخستين كميته حفاظت شهري به وسيله جوانان شهر را گزارش كرد.
 بنيان هسته اوليه سپاه
يكي از اقداماتي كه به سيدسعيد نسبت مي‌دهند، تشكيل هسته اوليه سپاه قبل از پيروزي انقلاب و همين طور ارائه پيشنهاد تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به حضرت امام در اولين ماه پيروزي انقلاب است. سيد سعيد در نيمه دوم آذرماه 1357 اقدام به تشكيل پايگاهي مخفي در ارتفاعات برفگير«خورين» حد فاصل كرمانشاه- كامياران مي‌كند. در اين پايگاه نخستين آموزش متمركز نظامي نيروهاي انقلاب و هسته اوليه مجموعه‌اي كه بعدها آن راسپاه پاسداران ناميدند تحت آموزش‌هاي سرگرد عليداد همتي شكل مي‌گيرد. چنين پيش زمينه‌اي است كه باعث مي‌شود بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب، شهيد جعفري اردوگاه پيشاهنگي خضر زنده را به پادگان آموزش نظامي تبديل كرده و نيروهاي پادگان خورين و پادگان چغانرگس را در آنجا مستقر كند. اين نيروها با عنوان «پاسداران انقلاب اسلامي» فعاليت‌هايي را آغاز مي‌كنند.
در اوايل اسفند ماه ۵۷ شهيد جعفري به خدمت امام(ره) مي‌رسد و گزارشي از نيروهاي آموزش ديده در پادگان‌هاي خورين، چغانرگس و خضرزنده ارائه مي‌كند. او همچنين نظر امام (ره) براي تجهيز تسليحاتي اين نيروها و راه‌اندازي يك نيروي نظامي مستقل كه در واقع همان پيشنهاد تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است را خدمت ايشان ارائه مي‌دهد.
 پيشقراول جهاد در كردستان
از شهيد جعفري مي‌توان به عنوان اولين فرمانده شهيد ورود يافته به فتنه كردستان نام برد. او در 28 اسفندماه 1357 در حالي كه تنها يك ماه و شش روز از پيروزي انقلاب مي‌گذشت، نيروهاي آموزش ديده خود را در خضرزنده به پادگان تحت محاصره سنندج اعزام مي‌كند و آنجا را از خطر سقوط نجات مي‌دهد. از همين زمان دوران رزمندگي شهيد جعفري شروع مي‌شود كه تا زمان شهادتش در چهارم آبان ماه ادامه مي‌يابد. در فروردين ۵۸ نيز پس از آزادي و تأمين سنندج شهيد جعفري نيروهاي مبارز سنندج را همراه با گروه ميثم به سمت مهاباد گسيل مي‌كند.
در اوايل تيرماه ۵۸ در پي سقوط پايگاه سپاه در مريوان به دست گروهك‌ها و قتل عام خانواده پاسداران منطقه، شهيد سيدمحمد سعيد جعفري با تقويت سران محلي مدافع انقلاب و ايجاد حركت از روستا به شهر، باعث محاصره شهر و قطع ارتباط گروهك‌ها با نيروهاي خارج مي‌شود. با ورود شهيد دكتر مصطفي چمران به منطقه به نمايندگي از دولت و مذاكره ايشان با سران گروهك‌ها نيروهاي متهاجم، مريوان را به سمت پاوه ترك مي‌كنند. در ماجراي پاوه نيز شهيد جعفري در حقيقت متصدي امر پاوه و حلقه  ارتباطي نظام با اين شهر بود كه با پيگيري‌هاي اين شهيد حضرت امام خميني(ره) پيام تاريخي خودشان براي آزادسازي پاوه را صادر مي‌كنند.
در شهريور ۵۸ شهيد جعفري با اعزام نيروهاي سپاه به روانسر، دشمنان انقلاب را بدون درگيري به عقب‌نشيني از آن شهر وادار مي‌كند. اين شهيد بزرگوار در دي ماه ۵۸ با تشكيل گروه سلمان و تدوين طرح يك عمليات چريكي و پارتيزاني پيچيده به فرماندهي شهيد ابوالحسن ياري، كامياران را در اوج نااميدي‌ها بدون تلفات شهري و با تقديم كمتر از ۱۲ شهيد آزاد مي‌كند. همين اقدامات ارزشمند سيدسعيد در كردستان آشوب‌زده است كه باعث مي‌شود مقام معظم رهبري در خصوص اين شهيد بگويند:«شهيد سيدمحمد سعيد جعفري، شهيد پيشرو و پيشتاز با جمع رفقاي خود رفتند از پادگان لشكر سنندج دفاع كردند، فهميدند كه معناي اين دفاع چيست.»
 پيش‌بيني جنگ
استاد شهيد سيدمحمد سعيد جعفري با دورانديشي و بصيرتي كه داشت، يك‌سال پيش از آغاز جنگ تحميلي با نگاشتن نامه‌اي تحركات جبهه عراق و خطر حمله قريب‌الوقوع آنها را به رئيس‌جمهور وقت گوشزد ‌مي‌كند ولي با بي‌توجهي او روبه‌رو مي‌شود. پيرو اين روشنگري‌ها نيروهاي مردمي كرمانشاه در آذر ماه ۵۸ كنسولگري عراق را كه مشغول نقشه‌برداري و جمع‌آوري اطلاعات از منطقه بود را تصرف مي‌كنند و اسنادي را در اختيار شهيد جعفري قرار مي‌دهند. سيدسعيد در مصاحبه‌اي با روزنامه اطلاعات در اسفند ۵۸ بار ديگر بر خطر حمله عراق تصريح مي‌كند. اين امر در حالي بود كه او در اين زمان هيچ گونه مسئوليت رسمي در كشور نداشت و تنها از روي احساس تكليف اين كار را انجام مي‌داد.
سيدسعيد از تابستان ۵۹ دو مجموعه را به سركردگي شهيدان مفقودالاثر امير سالمي و داوود رضواني در مرزهاي خسروي و گيلانغرب مستقر مي‌كند تا آخرين تحركات دشمن را به صورت روزانه به او گزارش كنند، اما با هجوم ارتش عراق به ايران اين دو گروه كه در نزديك‌ترين خط مرزي ايران با عراق مستقر بودند با مقاومت محدودي متلاشي و دو فرمانده آن به شهادت مي‌رسند. استاد شهيد با سخنراني‌هاي متعدد در كرمانشاه به دعوت عمومي و بسيج نيروهاي مردمي براي مقابله با جنگي قريب‌الوقوع با عراق مي‌پردازد. خودش نيز شخصاً با جمعي از ياران و شاگردانش به عنوان نخستين گروه پيشتاز در مبارزه و جهاد به مناطق مرزي مي‌روند.  
 عمليات چريكي در جبهه‌ها
وقتي جنگ رسماً آغاز مي‌شود، در حالي كه دشمن از سرپل ذهاب گذشته بود شهيد جعفري و نيروهايش به مصاف دشمن مي‌روند. راهبرد سيدسعيد در نبرد نابرابر با دشمن، اجراي عمليات چريكي و وارد كردن ضربات متعدد به پايگاه‌ها و مراكز نظامي و ماشين‌هاي زرهي دشمن در طول شب به منظور افزايش خسارت و تلفات مهاجمان و عدم امكان پيشروي و زمينگيري ماشين جنگي آنها بود. يك‌ماه مقاومت سرسختانه اين گروه اندك كه با حمايت هوانيروز كرمانشاه خصوصاً شهيدان علي اكبر شيرودي ، احمد كشوري و يحيي شمشاديان پشتيباني مي‌شد، منجر به زمينگير شدن سپاه سوم عراق در دشت ذهاب و نهايتاً تخليه و عقب‌نشيني آنها از منطقه شهري سرپل ذهاب و انتقال جبهه مقاومت ايران به ارتفاعات قراويز در غرب سرپل ذهاب مي‌شود.
در تمام اين مدت درس‌هاي نهج‌البلاغه شهيد در خط مقدم نيز ادامه ‌يافت. او كه پاسدار توأم جبهه‌هاي جنگ و فرهنگ بود عاقبت در ۴ آبان ۱۳۵۹ در شب خجسته عيد غدير در خط مقدم جنگ و ارتفاعات قراويز به شهادت رسيد. علماي كرمانشاه بر پيكر او چندين نماز مي‌گذارند و مردم كرمانشاه با شكوه‌ترين تشييع را در خاطره اين شهر براي او بر پا مي‌كنند. در بيان شأن و منزلت شهيد جعفري همين قدر كافي است كه مزاري كه امروز شهيد جعفري در آن آرميده است در حقيقت مزاري است كه آيت‌الله نجومي 18 ماه قبل از شهادت شهيد جعفري براي خودش آماده كرده بود، ولي بعد از شهادت شهيد جعفري بر اساس علاقه‌اي كه به اين شهيد والامقام داشت مزار خود را به اين شهيد تقديم كرد. روي سنگ مزارش هم شخصاً نوشت:« درود بر تو ‌اي عزيز روزگار و ‌اي اباصالح؛ لَقَد عَشتَ سعيداً و متَّ سعيداً و سَتَبعَثَ بعداً حَياً سعيداً.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار