کد خبر: 876335
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
مرد افغان كه هموطنش را به خاطر تعرض به همسرش به قتل رسانده‌است، براي دومين بار پاي ميز محاكمه ايستاد.
به گزارش خبرنگار ما، چهارم دي‌ماه سال90 زن جواني مأموران پليس شهريار را از ناپديد شدن ناگهاني برادر 30 ساله‌اش به نام غلام باخبر كرد و گفت: «روز گذشته برادرم پس از تماس زني به اسم اعظم از خانه بيرون رفت، اما هرچه منتظرش شديم بازنگشت و هر جايي كه سراغش رفتيم از او خبري نبود. نگرانم اتفاق بدي افتاده باشد چون تلفن همراهش نيز خاموش است.»
بعد از طرح شكايت مأموران پليس در بررسي تماس‌هاي غلام، زن 28‌ساله‌اي كه اعظم نام داشت و تبعه افغان بود را شناسايي و بازداشت كردند. او در اولين بازجويي‌ها به قتل غلام اعتراف كرد و گفت كه شوهرش مرتكب قتل شده است.‌‌ او در شرح ماجرا گفت: «غلام و خواهرش از دوستان ما و از تبعه افغان بودند. مدتي قبل براي اينكه مبلغي را از آنها قرض بگيرم به خانه آنها رفتم. غلام تنها بود و خواهرش براي خريد بيرون رفته بود. با دعوت غلام وارد خانه شدم و منتظر بودم برايم پول بياورد كه ناگهان به سمتم حمله كرد و با اصرار مرا مورد نيت شوم خود قرار داد و از آن صحنه‌ها فيلم گرفت. من هم ماجرا را براي شوهرم شرح دادم. آنجا بود كه شوهرم – ‌فؤاد – تصميم به انتقام گرفت. او از من خواست براي تنبيه كردن غلام با او در باغ قرار بگذارم.

قبول كردم و روز قرار همراه شوهرم به باغ رفتيم. او كمين كرد و در لحظه ورود غلام به باغ به او حمله كرد و با دستش گلوي او را فشار داد تا اينكه مقتول روي زمين افتاد. پس از آن هر دو به خانه برگشتيم، اما بعد متوجه شدم فرداي آن روز شوهرم همراه دوستش جسد غلام را در همان باغ دفن كرده‌اند.» بعد از اين اظهارات، مأموران به آدرس باغ محل جنايت رفتند، اما با گودالي روبه‌رو شدند كه جسدي در آن نبود. به اين ترتيب ‌فؤاد 32‌ساله بازداشت شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او به مأموران گفت: «‌غلام را كشتم چون مزاحم همسرم مي‌شد و به او تجاوز كرده بود.»

متهم در توضيح ماجرا با تأييد اظهارات همسرش گفت: «‌زن اولم در افغانستان است و از او دو فرزند دارم. وقتي به ايران آمدم با اعظم آشنا شدم. به او علاقه داشتم و براي اينكه با او ازدواج كنم يكصد ميليون تومان خرج كردم. چهار ماه بعد از عقد بود كه فهميدم غلام به صورت پيامكي مزاحم همسرم هست. از او شكايت كردم، اما بي‌فايده بود و او با تهديد به كارش ادامه مي‌داد تا اينكه آن روز اتفاق افتاد و مقتول تهديد كرده بود كه عكس‌ها را پخش خواهد كرد.» او در خصوص قتل و جنايت بر ميت گفت: «آن روز براي تنبيه كردن مقتول رفته بودم. براي تلافي كارش او را عريان كردم و از او فيلم و عكس گرفتم. اين باعث عصبانيت مقتول شد و با هم درگير شديم. لحظه درگيري دستم را روي گلوي مقتول فشار دادم كه بي‌حال روي زمين افتاد. اهميت ندادم و با همسرم باغ را ترك كرديم. فرداي روز حادثه بود كه با دوستم سعيد به باغ رفتيم و ديدم غلام نيست. دنبالش گشتم، ديدم داخل دستشويي افتاده و سرش زخمي شده است. با دوستم او را كشان كشان به پاي درختي كشانديم و دفن كرديم. اين گذشت تا بعد از دستگيري همسرم، همراه سعيد بار ديگر به باغ رفتيم و جسد را از گودال خارج كرده و سپس با چاقو او را مثله كرديم و در چند نقطه از شهر رها كرديم.»

با اين اقرارها، ‌فؤاد به اتهام قتل عمد، اعظم به اتهام معاونت در قتل و سعيد به اتهام جنايت بر ميت روانه زندان شدند و پرونده با كامل شدن تحقيقات به شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در آن جلسه خواهر مقتول درخواست قصاص كرد. در ادامه اعظم در جايگاه با انكار جرمش گفت: «باور كنيد قصد تنبيه كردن مقتول را داشتيم. اگر به انگيزه قتل بود هرگز قرار نمي‌گذاشتم.‌» در ادامه ‌فؤاد نيز با انكار جرمش گفت: «قصد قتل نداشتم، اما با كشته شدن مقتول فكر مي‌كردم مقتول مهدورالدم بوده است. چون در افغانستان اگر اين اتفاق براي همسر كسي بيفتد او آزاد است فرد متجاوز را بكشد. من هم فكر مي‌كردم قانون ايران همين‌طور است.‌» در آخر سعيد نيز در دفاع از خود گفت: «تحت تأثير حرف‌هاي ‌فؤاد خواستم كمكي به او كرده باشم. حالا مي‌گويم پشيمانم.»
در پايان هيئت قضايي ‌فؤاد را از قصاص تبرئه و به پرداخت ديه و 10‌سال حبس، اعظم را به دو سال حبس و سعيد را نيز به حبس محكوم كرد. اين حكم به ديوان عالي كشور فرستاده شد و با تأييد حكم اعظم و سعيد، اما حكم ‌فؤاد از سوي قضات يكي از شعبات ديوان نقض و پرونده به شعبه همعرض فرستاده شد. 

به اين ترتيب روز گذشته پرونده روي ميز هيئت قضايي شعبه دوم به رياست قاضي زالي قرار گرفت. پس از اعلام رسميت جلسه ‌فؤاد در جايگاه حاضر شد و بار ديگر ماجرا را شرح داد. در پايان، رياست دادگاه به دليل عدم ارائه برگه هويت از سوي اولياي دم و عدم پيگيري از سوي آنها نظر رياست قوه قضائيه را مبني بر مسالحه با خانواده مقتول و پرداخت ديه قرائت كرد. ‌فؤاد در جواب گفت: «حاضرم با خانواده اولياي دم مسالحه كنم و ديه را پرداخت كنم.» پس از آن همسر متهم كه به خاطر شكستگي كمر در زندان با ويلچر به دادگاه منتقل شده بود، اشك ريخت و گفت: «شوهرم براي دفاع از ناموسش مرتكب اين جنايت شد. خدا را شكر كه طناب دار از او دور شد.»
در پايان هيئت قضايي وارد شور شد. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار