اميرعباس رسولي
حمله توام با تخطئه منتقدان هسته اي ، يکي از راهکارهاي ثابت و مستمر دولت و حاميان مذاکرات هستهاي از ابتداي روي کارآمدن دولت تدبير و اميد در سال 92 تا چند ماه پس از برجام بود و اين حمله آرام آرام بعد از مسجل شدن غير سومند – هزينه آور بودن برجام فروکش کرد چرا که بسياري از گفته هاي منتقدان هسته اي که قبل از توافق ژنو 3 ، بيانيه لوزان و برجام در تريبون هاي مختلف عنوان مي شد ، به حقيقت تبديل شد و آمريکايي ها نه بر اساس قوانين حقوق بين الملل يا مفاد برآمده از برجام بلکه باب الطبع خود با برجام برخورد کردند.
از جمله حملاتي که دولتمردان و طيف تجديدنظرطلب عليه منتقدان ترتيب دادن اين مسئله بود که عنوان کنند ، منتقدان کاسبان تحريم ، مخالف بهبود اوضاع اقتصادي و معيشتي جامعه و همراهان رژيم صهيونيستي در داخل کشور بوده و بيشتر از آنکه منافع ملي را مد نظر داشته باشند ، در جهت منافع آمريکا – رژيم صهيونيستي حرکت مي کنند اين در حالي بود که تمام دلايل و استدلال هاي منتقدان هسته اي که عمدتا با نرمي و در قالب يک رويه آرام صورت مي گرفت ، مستند به آنچيزي بود که امروز دامن گير کشور شده و بواسطه آن آمريکايي ها برجام را نقض و منافع ملي جمهوري اسلامي ايران را به خطر انداخته اند.
6ماه دوره زماني ميان روز امضا و اجراي توافق هسته اي ، مقطع زماني بود که دولتمردان بواسطه تريبون هاي متعدد و رسانه هاي گسترده اي که در اختيار داشتند تلاش مي کردند ، توافق هسته اي را فتح الفتوح نشان داده و جامعه را به اين باور برسانند که مذاکره مستقيم و بدون واسطه با آمريکايي و توافق با اين کشور مي تواند مشکلات جامعه ايراني را مرتفع کند و هر کسي در جهت مخالفت با چنين تئوري اي قدم بردارد ،ضد منافع ملي و همگام با رژيم صهيونيستي بايد معرفي شود!
همراه با اين مسئله دولتمردان ادبيات تهاجمي ديگري را براي فشار به منتقدان هسته اي بکار مي گرفتند که از جمله آن اتخاذ مانند : «از همه ميخواهيم با شناسنامه حرف بزنند. بگويند از كجا هستند، وابسته به كدام جناح هستند و با نام جناح خود سخن بگويند»، «يك عده به ظاهر شعار ميدهند ولي بزدل سياسي هستند و تا حرف مذاكره پيش ميآيد ميگويند ما ميلرزيم. به جهنم، برويد يك جاي گرم براي خود پيدا كنيد. خداوند شما را ترسو و لرزان آفريده است»، «فقط يك عده معدود كه از جاي معدود تغذيه ميشوند. آنها بايد حرف بزنند. آنها هم البته حرف بزنند اشكال ندارد، نقد كنند اشكال ندارد، چرا يك عده كمسواد بيايند حرف بزنند؟» بود.
اغواي افکار عمومي
در همان مقطع زماني که دولتمردان در جهت اغوا سازي افکار عمومي جهت «پايان عصر دشمني آمريکا با ايران» بودند ، منتقدان هسته اي با مجموعه اي از دلايل و مستندات طرد و با ادبياتي ناجوانمردانه مورد تخطئه قرار مي گرفتند ؛ به عنوان نمونه مجيد انصاري عضو مجمع روحانيون مبارز و معاون رئيس جمهور در آبان 94 با سخنان هتاکانه و تکرار ادعای تکراری هم صدایی منتقدان با اسرائیل عنوان داشت که انتقادات برخی از رسانه ها هم راستا با سازمان منافقین و رسانه های اسرائیلی است : « اگر این کار را سازمان منافقین و رسانه های وابسته به اسرائیل انجام دهند جای تعجب ندارد زیرا کار آنها همین است. اما بعضا با ادعای دین، نهادهای انقلابی و انقلابی گری بدترین گناهان را مرتکب می شوند. در چنین شرایطی نمی توانیم توقع عدم وجود مشکل و تداوم رحمت خدا را داشته باشیم».
در مرداد 95 نيز مرحوم هاشمي رفسنجاني ، نگاه مخالفان صاحب تریبون و رسانهی دولت دکتر روحانی به برجام را نمونهی روشن از کارشکنی و بهانهگیریهای آنان دانسته و بيان مي کند :« ابایی نداشتند و ندارند که در مخالفت با توافقات هستهای، با صهیونیستها هم نوا شوند و دولت به همان مقدار که میبایست در سیاست خارجی مواظب کارشکنیهای لابی صهیونیست باشد، در داخل نیز بجای برنامهریزی برای آیندهی درخشان، وقت و برنامههای خود را برای توضیح اقدامات صرف میکرد تا مخالفان سیاسی دولت باعث ترویج نا امیدی در جامعه نشوند.»
ابزار فشاري براي حاکميت
روزنامه هاي جريان خوش بين به غرب همراه با رهبران و تئوريسين هاي وابسته به خود تلاش کرده تا با توليد اين ادبيات که منتقدان هسته اي در داخل کشور با اهداف رژيم صهيونيستي در قبال برجام همراه و هم گام بوده و ترجيح شان آن است که به هر شکل ممکن توافق هسته اي را متوقف يا بر هم بزنند به همين دليل بسياري از تيترهاي صفحات خود را به سمت القاي « هم نوايي منتقدان هسته اي با رژيم صهيونيستي » جهت داده تا از يکسو باعث به انزوا کشاندن منتقدان شده و از سوي ديگر با قانع سازي افکار عمومي در جهت «توافق با آمريکا همه چيز است»، آن را اهرمي جهت فشار به حاکميت براي تعديل مواضع انقلابي در برابر آمريکايي ها کنند.
عطش صهيونيست براي حفظ برجام
امروز پس از آنکه دولت دونالد ترامپ برجام را همانند دولت باراک اوباما چندين بار نقض کرده و نهايتا با اعلام عدم پايبندي ايران به توافق هسته اي را اعلام کرده ، بارديگر لابي هاي صهيونيست و مقامات رسمي اين رژيم در تريبون هاي رسمي نسبت به کناره گيري آمريکا از توافق هسته اي هشدار داده و خواهان استمرار چنين توافق نامه هستند؛ چرا که پايبندي آمريکا به برجام را مطابق با منافع اين رژيم عنوان مي کنند؛ بر خلاف ادعايي که طي 4سال يک جريان سياسي براي جامعه ايراني القاء کرده اند.
به عنوان نمونه «یوزی ایلیام» مدیر پیشین کمیسیون انرژی اتمی رژیم صهیونیستی در یادداشتی پایگاه لابی یهودی «جی استریت»در حمايت مطلق از برجام مي نويسد:«باورش سخت است، اما یک سال از امضای توافق آمریکا و پنج قدرت دیگر جهانی با ایران برای کندن نیش برنامه هستهایاش گذشته است.در حالی که نخستوزیر (بنیامین) نتانیاهو با صدای بلند و صراحتا نظراتش را در مخالفت با توافق هستهای بیان میکرد، بسیاری از افسران ارشد اطلاعاتی و ارتش اسرائیل بی سر و صدا استدلال میکردند که این توافق توافقی خوب برای اسرائیل بوده و ما را امنتر خواهد کرد.»
افرایم هالوی رئیس سابق موساد با اعلام اينکه توافق هسته ای میان ایران و شش قدرت جهانی به سود رژیم صهیونیستی است در گفتگو با کانال 2 اسرائیل بيان مي کند: «این توافقی نیست که کاملا بد تلقی شود و موارد مثبتی نیز در آن وجود دارد.این توافق شامل مواردی است که برای اسرائیل بسیار مناسب است، مواردی نیز هستند که برای اسرائیل خوب نیستند. خلاء هایی وجود دارد اما به خاطر داشته باشید که مجلس ایران به این دلیل که توافق به سود قدرت های جهانی است از آن انتقاد کرد».
«دن شاپیرو» سفیر سابق آمریکا درسرزمینهای اشغالی نيز هفته اخير در مدح برجام توصيه هاي را به دولت ترامپ کرده و بيان مي کند: « نظر اکثر مقامات فعلی و سابق اسرائیل این است که برجام به نفع تلآویو است .ترامپ غیرقابل پیشبینی است».
جالب تر اينکه «نتانیاهو» در تماسي تلفني با «ترزا می» در هفته اخير، نظر واقعي خود درباره برجام را حفظ اين توافق هسته اي عنوان مي کند؛ سخنگوی دولت انگلیس در اين باره مي گويد:« آنها درباره ایران صحبت کردند و خانم نخست وزیر بر اهمیت توافق هستهای ایران که احتمال دستیابی این کشور به سلاح اتمی را تا بیش از یک دهه خنثی کرد، تاکید نمود.ترزا می گفت بریتانیا کاملا به برجام پایبند است و آن را برای امنیت منطقه حیاتی میداند».
گزارش معنادار نيويورکر در باب شيريني برجام براي صهيونيست ها
جالب تر اينکه در اواخر هفته گذشته نیویورکر رسانه آمریکایی گزارشي از سفر رئیس سابق شورای امنیت ملی اسرائیل به واشنگتن برای حفظ برجام! را منتشر کرده و تاکيد کرده که یوری آراد به طرف آمريکايي بيان داشته، برجام باید تقویت شود: « برای بیست و پنج سال، یوزی آراد یکی از جاسوسان برتر موساد بوده است، وی زمانی به مدیریت بخش اطلاعات موساد ارتقا پیدا کرد و بعدها به عنوان مشاورعالی بنیامین نتانیاهو در رهبری حزب لیکود، بیش از هر رهبر دیگری مبارزه ای طولانی و سخت بر علیه توافق اتمی با ایران داشته است؛ آراد همچنین از سال 2009 تا 2011 رئیس شورای امنیت ملی دولت اسرائیل بوده است. او این هفته به واشنگتن سفر کرد تا در درجه اول با جمهوری خواهان کنگره برای حفظ توافق بحث برانگیز با ایران در مقطع حساس فعلی رایزنی کند.»
تمام اتفاقات پسا برجام نشان مي دهد که رژيم صهيونيستي برخلاف آنچه جماعتي قبل و حين مذاکرات هسته اي براي جامعه ايراني به تصوير مي کشاندند ،خواهان استمرار برجام به قرار کنوني بوده چرا که معتقدند اين توافق بين المللي توانسته بخشي از تهديدات عليه اين رژيم را حذف و يا حداقل تقليل دهد.