کد خبر: 875086
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۵
تحول در محيط كسب و كار در گرو فهم منافع جمعي
چندي پيش فيلم كوتاهي از سخنراني رئيس مدرسه كسب و كار «هاروارد» به مناسبت آغاز به كار اين مدرسه در سال 2017 را مي‌ديدم كه جالب بود. سخنان او در اين مراسم بسيار كوتاه و در عين حال كاربردي بود
  آيدين تبريزي

چندي پيش فيلم كوتاهي از سخنراني رئيس مدرسه كسب و كار «هاروارد» به مناسبت آغاز به كار اين مدرسه در سال 2017 را مي‌ديدم كه جالب بود. سخنان او در اين مراسم بسيار كوتاه و در عين حال كاربردي بود. او در اين سخنراني گفت: «مي‌خواهم درباره برخي چالش‌هاي امروز جامعه با شما صحبت كنم. به اين منظور نظر شما را به سه مؤلفه كليدي جلب مي‌كنم. مسئوليت‌پذيري، بلند‌پروازي و احترام. شما بعد از فارغ‌التحصيلي وارد دنيايي مي‌شويد كه در آن اعتماد و اعتقاد به كسب و كار به طور قابل توجهي كاهش يافته است. به بيان ساده‌تر به زعم بسياري، سيستم سرمايه‌داري نياز مبرمي به بازبيني و اصلاح دارد. به عنوان گروهي از رهبران جامعه بخشي از مسئوليت شما احياي اين اعتماد بين جامعه و كسب و كار است. راه انجام اين كار با ايجاد رفاه مشترك است. برخي شركت‌ها در حال حاضر پيشتازي خود در مسائلي از قبيل دستمزد، حقوق برابر و پايداري را آغاز كرده‌اند. اگر مي‌خواهيد زندگي شما چنين تأثيري داشته باشد بايد بلندپرواز باشيد. وقتي بلندپروازيم ريسك‌هايي را مي‌پذيريم كه مي‌تواند تغييرات بنيادين در مسير زندگي و سازمان‌ها و زندگي ساير افراد ايجاد كند. در پايان از شما مي‌خواهم سومين عامل حياتي يعني احترام را مدنظر قرار دهيد. در مقام يك رهبر اغلب بيشتر از آنچه لياقت داريد از شما تعريف مي‌شود. هميشه سعي كنيد اين تحسين و تمجيد را با تمام كساني كه در دستيابي به موفقيت به شما كمك مي‌كنند تقسيم كنيد».
اگر در اجزاي اين سخنراني كوتاه دقت كنيد مي‌بينيد هر سه مؤلفه‌اي كه اين فرد متخصص به عنوان كليدهاي موفقيت به دانشجويان كسب و كار گوشزد مي‌كند در خدمت منافع جمعي و كند كردن چاقوي منافع فردي است.

دقت كنيم كه رئيس مدرسه كسب‌وكار «هاروارد» از مسئوليت‌پذيري و احترام و بلندپروازي سخن مي‌گويد. آن دو مؤلفه اول يعني مسئوليت‌پذيري و احترام كاملاً در راستاي روابط بين فردي است چون اساساً مسئوليت و احترام زماني قابل تجسم است كه آن را در ارتباط با ديگري تعريف كنيم. مثلاً تو در برابر ديگري تعهدي داده‌اي و در برابرش مسئول هستي، اين جاست كه مي‌توان مسئوليت‌پذيري را معنا كرد. همين طور احترام هم در همين قاعده مي‌گنجد، اما بلندپروازي ممكن است كمي بوي خودبيني بدهد. اين صاحب‌نظر بلافاصله در خلال سخنراني خود تعريفي ديگربين و ديگرخواه از بلندپروازي مي‌دهد: «وقتي بلندپرواز هستيم ريسك‌هايي را مي‌پذيريم كه مي‌تواند تغييرات بنيادين در مسير زندگي و سازمان‌ها و زندگي ساير افراد ايجاد كند.» به اين ترتيب او بلندپروازي را هم در خدمت منافع جمعي قرار مي‌دهد.
واقعيت آن است كه وقتي امروز به پيشينه كشورهايي كه در كسب و كار رشد كرده‌اند نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم كه آنها باور عميقي به منافع جمعي داشته‌اند و راه تأمين منافع فردي را هم از رهگذر منافع جمعي مي‌بينند، به خاطر همين بهتر مي‌توانند با هم كنار بيايند و كار تيمي و خلاقانه انجام دهند.
روزي با يك كارآفرين صحبت مي‌كردم و او در خلال صحبت‌هاي خود مي‌گفت يكي از مشكلات من اين است كه فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌ها به صرف اينكه مدركي به دست آورده‌اند دچار توهمات عجيب و غريبي مي‌شوند و خودشان را از كارفرما بالاتر تصور مي‌كنند و حرف كارفرما را گوش نمي‌دهند چون مي‌گويند ما خودمان به اندازه كارفرما يا حتي بيشتر از او تحصيلات داريم بنابراين بدون آن كه ريزه‌كاري‌ها و فوت‌هاي كوزه‌گري را ياد بگيرند و مهارت خود را تكميل كنند در سوداي تشكيل كسب و كاري مستقل براي خود برمي‌آيند. آنچه او مي‌گفت اين بود كه آن كارفرما عملاً نمي‌تواند به طور شايسته‌اي از نيروهاي خود استفاده كند چون نيروهاي او دچار يك اشكال فرهنگي هستند و آن اين است كه به محض اينكه حس مي‌كنند كاري را ياد گرفته‌اند مي‌خواهند جدا شوند و دوره شاگردي را نيمه‌تمام رها مي‌كنند. از طرف ديگر خود را از ديگران برتر مي‌دانند، به اين جهت كه مدركي بالاتر را گرفته‌اند در حالي كه با وجود مدركي كه گرفته‌اند نه مهارت قابل توجهي دارند، نه بازار را مي‌شناسند و نه اين روحيه را دارند كه بتوانند شخصيت خود را در قالب يك تيم تعريف و بازسازي كنند. در واقع حتي نخبگان ما به خاطر اينكه در فضا و گفتمان منافع جمعي نبوده‌اند و دركي عميق نسبت به اين موضوع ندارند دچار گرفتاري‌هاي متعددي مي‌شوند.
اين قسمت از سخنراني بالا را باز مرور كنيم: «در پايان از شما مي‌خواهم سومين عامل حياتي يعني احترام را مدنظر قرار دهيد. در مقام يك رهبر اغلب بيشتر از آنچه لياقت داريد از شما تعريف مي‌شود. هميشه سعي كنيد اين تحسين و تمجيد را با تمام كساني كه در دستيابي به موفقيت به شما كمك مي‌كنند تقسيم كنيد.» توجه كنيد كه در اين جا يك مدير چطور آن توهم و غرور نخبگي را در ميان دانشجويان خود مي‌شكند و مي‌گويد حتي اگر شما به افتخاري هم در زندگي رسيده باشيد و قله‌هايي را فتح كرده باشيد آن افتخار و آن فتح را مديون بسياري هستيد كه مسير را براي رسيدن شما هموار كرده‌اند بنابراين بايد با خضوع تمام قدردان كساني باشيد كه در دستيابي به موفقيت در كنار شما بوده‌اند.
از اين زاويه اگر ما بتوانيم در فضاي كسب و كار خود در ميان اعضاي يك تيم اين خصلت احترام را نهادينه كنيم در آن صورت شاهد تحولات بسيار خوبي در محيط‌هاي كسب و كار خود خواهيم بود. ترديدي نداشته باشيد كه محصولاتي كه ما در بازار مي‌بينيم ماحصل صفات انساني ما هستند و صفات انساني ماست كه در قالب آن محصولات خود را نشان مي‌دهد، مثلاً اگر از كودكي به من آموخته باشند كه مسئوليت‌پذيري چيزي نيست كه بتوان آن را براي معامله گذاشت و بر سرش معامله كرد اگر به من آموخته باشند همچنان كه نمي‌توانم بدون نفس كشيدن زنده بمانم و حيات جسمي داشته باشم حيات روحي و رواني هم بدون مسئوليت‌پذيري بي‌معنا خواهد بود در آن صورت رفتارهاي من در حوزه كسب و كار متفاوت‌تر از زماني خواهد بود كه من اين مؤلفه‌ها را در شخصيت و رفتار خود ندارم. اگر كشوري محصولي كيفي توليد مي‌كند در واقع اين محصول ماحصل مسئوليت‌پذيري آن ملت و آن گروهي است كه در آن شركت كار مي‌كنند وگرنه اگر اين احساس مسئوليت در برابر ديگران افت كند و ملتي اين ويژگي را نداشته باشد يا در او كم‌رنگ باشد در آن صورت نمي‌توان انتظار داشت كه بتوان شانه خالي كردن از بار مسئوليت و كالاي خوب و كيفي را در يك جا گرد آورد و جمع كرد. در اين صورت هر قدر هم كه بخواهي نهادهاي نظارتي را زياد كني، دوربين بگذاري و كنترل‌هاي بيروني را تشديد كني نهايتاً باز به جايي نخواهي رسيد چون وقتي فرار از مسئوليت در جامعه‌اي نهادينه شود به همه بخش‌ها سرايت خواهد كرد و همان نهاد نظارتي كه گماشته شده كه في‌المثل كيفيت يك محصول را تأييد كند او خود درگير چالش مسئوليت‌ناپذيري خواهد شد. بنابراين آنچه ما در جامعه خود براي برقراري يك اقتصاد مولد به آن نياز داريم دروني كردن همه آن مؤلفه‌هايي است كه مي‌تواند فضاي كسب و كار را در كشور متحول كند. تا زماني كه اين ويژگي‌ها در ما دروني و نهادينه نشده نمي‌توان اميد چنداني به تغيير وضع موجود داشت.


نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر