محمد صادق دهنادي
يكي از مهمترين مباني شكلگيري هويت هر فردي، توجه به شخصيت او در دوره نونهالي است. استحكامبخشي به شخصيت كودك، وجود او را پر از ارزشهايي ميكند كه در آينده بخش اعظم استواري سرشت او ميشود و خاندان پيامبر يكي از نمونههاي بارز تلاش خانواده براي اين بلوغ معنوي و شخصيتي بوده است.
ط) اولويت كودك نسبت به هر چيزي
گاهي تصور ميشود، خانهداري براي اهلبيت و زنان مؤمن يك وضعيت خاص صرفاً به خاطر رعايت حجاب است، اما واقعيت اين است كه مادر ميتواند بين كارهاي مختلف و حماسه فرزندپروري آنكه را مهمتر است، انتخاب كند.
يكي از اصحاب ارجمند پيامبر اكرم(ص) كه افتخار هميشگي رفت و آمد در خانه وحي را داشته است، نقل ميكند در دوران كودكي اباعبدالله وارد خانه فاطمه (س) شدم.
مشاهده كردم كه زهرا (سلامالله عليه) مشغول آسياب بود. در اين هنگام، فرزندش حسين گريه ميكرد و بيتاب بود. عرض كردم، براي كمك به شما آسياب كنم يا بچه را آرام نمايم؟
ايشان فرمودند: «من به آرام كردن فرزندم اولي هستم، شما آسياب را بچرخانيد.»
ي) ايجاد هويت ديني براي كودك
همه احاديث پر تعدادي كه از سوي پيامبراكرم صلياللهعليهوآله صادر شده است، در وصف كودكي است كه در پايان عمر شريف آن حضرت بيشتر از شش يا هفت سال نداشته است. نبي خاتم بارها در ميان اصحاب به عباراتي درباره حسين خردسال سخن ميگويد كه نهتنها خود او متوجه مأموريت الهياش شود، بلكه سايرين نيز به ايشان احترام بگذارند. فراگيري اين عبارات شگفتانگيز در دوران پيامبر و بعد او تا حدي است كه حتي در دوران خلفا كه اميرمؤمنان تحت سختترين فشارهاي اجتماعي است، تنها حسن و حسين هستند كه در جايگاه سبط رسول ميتوانند به آزادي متعرض غاصبين شده و ظاهراً مورد برخورد هم قرار نگيرند. در اين ايام است كه پيامبر و علي با تفويض نقشهاي عبادي مانند كرامت شفاي بيماران و طلب باران و حتي اظهار كرامت ولادت ايشان ( جريان فطرس ملك) شخصيت شگرف معنوي اين كودك را با عظمتتر اظهار ميكنند.
بالاترين وجهه شخصيتي اين كودك كه در اين ايام در قرآن كريم نيز انعكاس دارد، نقشي است كه پيامبر اعظم(ص) براي حسن و حسين نونهال در جريان مباهله در نظر گرفتهاند. رسول خدا در مقابل لشكري از راهبان و بزرگان دين مسيحيت، حسين را در آغوش و دست حسن را ميگيرد و به محله مباهله ميبرد تا نصارا متوجه شوند كه پيامبر در مسلخ عقيده چنان به راه خود اعتقاد دارد كه عزيزترين متاع خود را آورده است و اين خاندان چنان به صداقت نياي خود ايمان دارد كه داوطلب به جايي ميآيند كه جادوي اين روحانيون ممكن است هر خطري را ايجاد كند.
بيشك حضور در عرصه مباهله، بزرگترين برگ بلوغ معنوي خاندان پيامبر و زمينهاي براي فهم اكتسابيبودن فضيلت آيه تطهير است كه به استشهاد همه علماي فرق اسلامي در وصف خانواده علي و فاطمه يعني سبطين رحمت نازل شده است.
ك) احترام كلامي به كودك
خاندان پيامبر با يكديگر خوب سخن ميگويند و اين زيبايي كلام رشك برانگيز يكي از رموز اعتلاي فكري و فرهنگي اين بزرگواران در عرصه تربيت است. يكي از فرازهاي زيباي اين مطلب، حديث ارجمند كسا است كه از سوي جابربنعبدالله انصاري نقل شده است. خانواده يك به يك وارد ميشوند و مادر خانواده چنان با ادب و اوصاف و تعريف و تمجيد آنها را مورد استقبال قرار ميدهد. اينقدر اين خانواده با هم نيكو سخن ميگويند كه اگر محاورات به درستي ترجمه شود، گويي بين اين افراد مغازله در ميان است و اين الفاظ نوراني اشعاري است كه اين افراد در برخورد با هم ميگويند.
ل) حمايتگري
جامعه اسلامي هميشه در بيانات پيامبر اكرم(ص) و رفتار علي و فاطمه عليهماالسلام به نيكي ديدند كه چگونه در پي احترام و تعظيم به شخصيت امامان و اولاد پس از خود بودند.
از جمله حضرات در محضر مردم گفتند، هركس اينها را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر كس دشمني كند... .
گزارش شده كه يكي از اصحاب، رسول اكرم را ديد در حالي كه حسن و حسين را بر شانههاى خويش نشانده بود و به سوى او ميآمدند. وقتى به ما رسيدند، فرمود:
هركس اين دو فرزندم را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر كه با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى كرده است.
م) تفويض مسئوليتهاي مهم اجتماعي
فرزندان اميرمؤمنان از كودكي تا جواني نقشهاي بسيار مهمي در حوزه اجتماع و عالم سياست داشتند. از جمله آنكه سبطين پيامبر، مسئوليت انتقال اخبار مهم و مسائل اجتماعي را در همان كودكي به مادر بزرگوارشان بر عهده داشتند.
خطبه فدكيه كه يك پيام تقريباً طولاني است، از بيان زينب پنج ساله روايت شده است و نشان ميدهد اين خاندان چه بصيرت و توجه و اعتمادي به فهم كودك داشته اند.