پارلمان کردستان عراق بعد از بیش از دو سال تعطیلی، روز جمعه بیستوچهارم شهریورماه به ریاست «جعفر ابراهیم ایمینکی»، معاون رئیس پارلمان تشکیل جلسه داد و علیرغم عدم شرکت 43 نماینده از مجموع 111 نماینده که شامل نمایندگان دو حزب «گوران» و حزب «اتحاد اسلامی» بودند، با اکثریت آراء یعنی با 65 رأی موافق از 68 نماینده حاضر در این جلسه، طرح احزاب سیاسی کُرد عراق را برای برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق در 25 سپتامبر تصویب کرد. اما آنچه که در این میان از اهمیت برجستهای برخوردار است این نکته است که استقلال اقلیم کردستان از عراق، به دلیل ابعاد و مؤلفههای مهم مترتب بر آن، تأثیر شگرفی را در سطوح ملی (عراق) و منطقهای بدنبال خواهد داشت. از همین روست که اکنون این مسئله به یکی از رسانهایترین خبرهای جهان تبدیل شده است.
مبارزه کردهای منطقه خاورمیانه شامل کردهای عراق، کردهای ترکیه، کردهای ایران و همچنین کردهای سنی (البته با تجربهای کمتر از بقیه) برای استقلال تاریخچهای 100 ساله دارد. آنها که در مناطق بسیار سوق الجیشی سکونت دارند، در برهههایی از تاریخ به دنبال تحقق آرمان تشکیل کردستان بزرگ بودهاند. موضوع استقلال کرستان در عراق هم یا به صورت خودمختاری یا به صورت جدایی کامل از خاک عراق از همین پیشینه برخوردار است. اکراد این کشور که پس از سرنگونی رژیمحزب بعث، حکومت اقلیم کردستانرا تشکیل دادند، اکنون دارای دولت خودمختار، پارلمان، نخستوزیر و رهبری اقلیم هستند و با تصمیم پارلمان خود در پی برگزاری همهپرسی استقلال هستند. در این همهپرسی مردم کرد عراق و ساکنان مناطق مورد مناقشه اعلام خواهند نمود که آیا میخواهند در چارچوب عراق بمانند و یا به عنوان کشوری مستقل در وضعیت جدید قرار بگیرند. اگرچه انجام همهپرسی و پیروزی حامیان استقلال به معنای جدایی فوری و کامل این مناطق نیست و طبق اعلام خودِ رهبران کرد عراقی، بعد از همهپرسی فرایند مذاکره در خصوص چگونگی جدایی و تحقق خواست مردم کرد عراق آغاز خواهد شد، اما آنچه در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است تأثیرات بالقوه و بالفعل این اقدام است که میتواند در سه سطح ملی، منطقهای و جهانی چالشهایی بوجود آورد. در این چارچوب، کشورهای عراق، ترکیه، ایران، کشورهای عرب خاورمیانه به ویژه حوزه خلیج فارس، کشورهای فرامنطقهایِ آمریکا و روسیه و همچنین گروهک تکفیری داعش و رژیم اسرائیل، از اولین بازیگران جامعه بینالمللی خواهند بودکه از این روند متأثر خواهند شد و البته در رابطهای دو سویه بر آن تأثیرگذار هم خواهند بود.
در عراق، گروههای مختلف مواضع متفاوتی نسبت به همهپرسی استقلال اقلیم کردستان اتخاذ کردهاند که آنها را میتوان در سه طیف مختلف قرار داد. اولین این طیفها، موافقان برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق در موعد مقرر هستند که شامل حکومت خودمختار این اقلیم به رهبری مسعود بارزانی، بسیاری از اکراد ساکن در این منطقه و استانداری و شورای استانی کرکوک میباشد. این شورا حدود دو هفته پیش طی جلسهای به ریاست نجمالدین کریم، استاندار کرکوک علناً از همهپرسی استقلال کردستان عراق حمایت کرد. البته در این جلسه تنها ۲۴ عضو از ۴۱ عضو شورای استانی کرکوک در رأیگیری شرکت کردند که ۲۳ نفر به شرکت در همه پرسی رای مثبت دادند.
طیف دوم، مخالفان برگزاری همهپرسی و استقلال کردستان است که دولت مرکزی عراق در رأس آن قرار دارد. مقامات دولت عراق همواره بر لزوم احترام به قانون اساسی و حفظ وحدت این کشور پافشاری کرده و مخالفت شدید خود را با برگزاری این همهپرسی عنوان کردهاند. در این چارچوب، نمایندگان پارلمان عراق سهشنبه گذشته در بیانیهای همهپرسی کردستان را نقض قانون اساسی و تهدیدی برای امنیت، استقلال و تمامیت ارضی کشور دانستند. آنان همچنین دولت مرکزی را مأمور کردند تا "تمامی تدابیر لازم" را برای پاسداری از تمامیت ارضی و وحدت عراق اتخاذ کند. در کنار دولت عراق، عربها و ترکمنهای ساکن استان کرکوک که با توجه به شرایط خاص خود، به یکی از نقاط اصلی تنش بین دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان تبدیل شده است، مخالف جدایی از سرزمین عراق هستند. در راستای همین مخالفت، اعضای عرب و ترکمن عضو شورای استانی کرکوک جلسه رأیگیری در مورد تعیین تکلیف شرکت در همهپرسی استقلال را تحریم کردند و در بیانیهای ضمن محکوم کردن این اقدام، این رأیگیری را «غیرقانونی» خواندند. البته صدور این بیانیه در حالی صورت گرفت که بخش اعظم نمایندگان کرد مجلس عراق رأیگیری در این مورد را تحریم کرده بودند. دیوان عالی عراق هم به عنوان عالیترین نهاد قضایی این کشور رأی به تعلیق همهپرسی استقلال اقلیم کردستان عراق داده است.
اما مخالفتهای جدی با همهپرسی تنها محدود به دولت مرکزی عراق، عربها و ترکمنهای کرکوک نمیشود. در این بین برخی کردها هم راه خود را از رهبری اقلیم جدا کردهاند و در طیف سوم موضعگیری نسبت به همهپرسی استقلال کردستان قرار دارند. در این بین حزب گوران (جنبش تغییر) و حزب اتحاد اسلامی از همهپرسی فاصله گرفته و آن را از اولویتهای خود ندانستهاند. آنها اولویت خود را آغاز مجدد فعالیت پارلمان کردستان اعلام کردهاند که در پی اوجگیری اختلافات با بارزانی، در اکتبر ۲۰۱۵ منحل شده بود. البته معنا و مفهوم مخالفت این احزاب، مخالفت با اصل همهپرسی و خواست استقلال نیست، بلکه آنها خواهان تعیین زمان دیگری برای انجام این امر هستند.
در فضای بینالمللی هم موضعگیریهای زیادی نسبت به این مسئله شده است. ترکیه همسایه شمالی عراق که تا پیش از طرح برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان، به منظور جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در این اقلیم و به دلیل مناسبات تجاری خود با اکراد عراقی و مهمتر از همه به دلیل مخالفت با قدرت گرفتن حزب اتحاد دموکراتیک سوریه و حزب کارگران کردستان ترکیه (پ کا کا)، به سوی رابطه نزدیک با اربیل سوق داده شده بود، اکنون به دلیل ترس از بیثباتی بیشتر در جنوب شرقی این کشور و افزایش نفوذ حزب کارگران کردستان ترکیه در میان جوانان و همچنین خودمختاری بیشترِ کردهای سوریه مایل به استقلال اقلیم کردستان عراق نیست. از همین رو، مقامات ترک در موضعگیری خود در مورد همه پرسی استقلال کردستان، این امر را «اشتباهی بزرگ» عنوان کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران هم از ابتدا موضعی روشن نسبت به برگزاری همهپرسی و استقلال کردستان عراق داشته است. طی سالهای اخیر راهبرد اصلی ایران در قبال عراق دارای مؤلفههای چندی بوده است که یکی از مهمترین آن ها تأکید و تلاش برای «حفظ تمامیت ارضی» و مخالفت با تجزیه این کشور است. این موضع همواره توسط رهبری، مقامات کشوری و لشکری جمهوری اسلامی ایران به عنوان خط قرمز خود در رابطه با مسائل عراق یاد شده است که حاکی از مخالفت قاطع ایران با هر گونه اقدام تجزیه طلبانه و استقلال طلبانه در عراق است.
اتحادیه عرب هم دو هفته پیش مخالفت صریح خود را با جدایی کردستان از عراق اعلام نمود. این اتحادیه طی بیانیهای با تأکید بر حمایت از وحدت عراق، یادآور شد هر اقدامی که در راستای از بین بردن این وحدت باشد، خاورمیانه را در معرض خطر قرار خواهد داد. اما علیرغم این موضعگیری، در میان کشورهای عربی صداهای موافقی هم شنیده میشود. در این چارچوب برخی از رسانههای کردی و عربی و برخی شخصیتهای سیاسی جهان عرب، از حمایت عربستان، امارات و اردن از همهپرسی استقلال کردستان خبر دادهاند. گرچه این کشورها تاکنون موضعی رسمی در این مورد نگرفتهاند، اما حمایت یکی از مشاوران پیشین پادشاه عربستان در اوایل سال ۲۰۱۶ به نمایندگی از دولتهای عضو ائتلاف نظامی به رهبری عربستان از تشکیل یک دولت مستقل کردی، مناقشه عربستان و ایران و نارضایتی سعودیها از نفوذ فزاینده جمهوری اسلامی در عراق، در کنار استقبال چشمگیر آنان از مسعود بارزانی در سفرش در اواخر سال ۲۰۱۵ به ریاض، وجود چنین رویکردی را در میان کشورهای عربی مذکور قوت میبخشد.
اتحادیه اروپا هم در مخالفت با انجام همهپرسی، بر اجتناب از «برداشتن گامهای یکجانبه» تأکید کرده است.
ایالات متحده امریکا نیز در بازههای زمانی مختلف موضعگیریهای متفاوتی در این مورد داشته است. آنها که در گذشته موافق این همهپرسی و ایجاد یک کردستان مستقل بودند، در این چند روزه بارها از اقلیم کردستان خواستهاند که همهپرسی را تا شکست کامل گروه تروریستی داعش به حال تعلیق در آورد. به عبارت دیگر ایالات متحده نگران است که برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق در روند مبارزه با گروه داعش اخلال ایجاد کند. در همین راستا، ژنرال ماتیس در ملاقات با مسعود بارزانی از نامناسببودن زمان این همهپرسی سخن گفت. برخی از تحلیلگران هم دلیل مخالفت امریکا را چیز دیگری میدانند. آنها بر این باورند که امریکا معتقد است در فضای کنونی هرقدر در منطقه خاورمیانه بحران گسترش یابد، بهنفع روسها خواهد بود و از این روی آمریکا خواهان ایجاد و گسترش بحران جدیدی از رهگذر برگزاری همهپرسی استقلال کردستان نیست. اما دلیل مخالفت آمریکا هر چه باشد واقعیت ماجرا این است که این کشور با اصل استقلال اقلیم کردستان مخالف نیست، اما در شرایط کنونی تحقق منافع خود را با استقلال کردستان هم سو نمیبیند.
روسیه به عنوان یکی از قدرتهای فرامنطقهای موضعی متناقض و قابل تأمل اتخاذ کرده است. این بازیگر که به عنوان کشوری نزدیک به ایران و ترکیه انتظار میرفت با در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی و سیاسی منطقه رویکردی قاطع برای مخالفت با همهپرسی اقلیم کردستان در پیش گیرد، به صورت ضمنی نیز موافقت خود را با برگزاری این همه پرسی اعلام کرده است. در سخنان مقامات مختلف این کشور در مورد همهپرسی استقلال کردستان عراق نوعی همدلی دیده میشود. در یک مورد سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در مصاحبه با شبکه خبری رووداو همهپرسی را بیان آرمانها و چشماندازهای مردم کردستان و الگویی برای مردم دیگر دانست که باید براساس قوانین بینالمللی محقق شود. البته وی در مصاحبه خود ابراز امیدواری کرد با توجه به اینکه مسأله کردستان از مرزهای کنونی عراق تجاوز کرده و در اوضاع برخی کشورهای همجوار تأثیر میگذارد، اربیل در زمان اتخاذ تصمیمات نهایی، نتایج سیاسی، ژئوسیاسی، دموگرافی و اقتصادی این اقدام را در نظر بگیرد. این رویکرد روسیه با فرضیه غیرقابل انکارِ "کاهش نفوذ آمریکا و افزایش شانس روسیه در منطقه از طریق تشکیل کردستان مستقل و تضعیف دولت مرکزی عراق" و با در نظر گرفتن فعالیتهای اخیر روسیه برای سرمیاهگذاری در پروژههای انرژی اقلیم کردستان سنخیت بالایی دارد.
در بین تمامی کشورها و بازیگران بینالمللی، رژیم اسرائیل صریحترین موافقت را با برگزاری همهپرسی کردستان اعلام کرده است. به همین دلیل است که در تجمعات کُردهای حامی برگزاری همهپرسی همواره پرچم اسرائیل نیز در کنار پرچم اقلیم کردستان عراق دیده شده است. این حمایت که همواره در سالیان گذشته وجود داشته است، چند روز قبل و در جریان سفر نتانیاهو به آرژانتین به اوج خود رسید. نخستوزیر اسرائیل در مراسم یادبود قربانیان دو حمله تروریستی به سفارت این رژیم و مرکز یهودیان آرژانتین "آمیا" در دهه 90، در کنار حمله شدید به ایران و برجام، به موضوع همهپرسی کردستان هم پرداخت و یک بار دیگر حمایت کشورش را از استقلال اقلیم کردستان و تشکیل «دولت کرد» در شمال عراق اعلام کرد. این موضعگیریِ اسرائیل به راهبرد این رژیم در مورد اقلیتهای قومی و مذهبی خاورمیانه برمیگردد. از ديدگاه رهبران اسرائيل، این اقليتها به منزله عقبه استراتژيک سياستهاي اطلاعاتي و امنيتي این رژیم به شمار ميروند. در همین راستا، يكي از پايههاي توانمندي شبكههاي اطلاعاتي و جاسوسي رژيم صهيونيستي، ارتباط و همكاري با اقليتهاي قومي مذهبي در كشورهاي مختلف است، چرا که پراكندگي این اقليتها در سرزمينهاي گوناگون بستري مناسب و عاملي تأثيرگذار برای این رژیم محسوب میشود. رژیم اسرائیل درصدد است تا به بهانه دفاع از اقليتهای قومی و مذهبی، تأسيس اسرائيل را به عنوان كشوري براساس نژاد و مذهب به الگویی براي ايجاد كشورهاي مشابه كوچک تبدیل نماید. حمایت از اکراد عراقی هم برای تشکیل کشور جدید، در جهت حفظ حیات اسرائیل از طریق تقویت حضور خود در شمال عراق و نزديک شدن به مرزهاي ايران قابل توجیه است.
اما علیرغم همه این مواضع مخالفِ داخلی و بینالمللی، دولت خودمختار کردستان عراق همچنان بر قطعیت برگزاری همهپرسی استقلال این منطقه در موعد مقرر تأکید دارد. نتیجه این همهپرسی با فرض برگزاری آن، از هماکنون مشخص است و آن موافقت حداکثری اکراد با خروج از چارچوب سرزمین عراق است. اما مرحله بعدی این فرایند هر چه باشد؛ چه موافقت دولت مرکزی عراق با استقلال اقلیم کرد و چه مخالفت با آن، امنیت، ثبات و آرامش منطقه خاورمیانه و به ویژه منطقه خلیج فارس بار دیگر با چالش بزرگی روبهرو میشود.
برگزاری این همهپرسی با نتیجهای که برای آن قابل تصور است، فارغ از تحقق عملی آن، در وهله اول موجب شکلگیری یک جو فکری در میان کردهای ساکن اقلیم کردستان عراق در مخالفت بیشتر با دولت مرکزی عراق و رشد و گسترش تمایلات استقلال طلبانه در میان اکراد و همچنین در میان سایر قومیتهای کشورهای منطقه خواهد شد. ایجاد این وضعیت را اگر همراه با ملاحظات دیگری مانند حمایت برخی از کشورها و گروهای فرامنطقهای مانند رژیم اسرائیل، امریکا و روسیه از موج جداییطلبی قومیتهای مذکور و همچنین موشدوانی برخی از کشورهای منطقه مانند عربستان بدانیم، باید در آیندهای نه چندان دور منتظر ایجاد درگیریهای دیگری در منطقه باشیم که با توجه به حضور پدیدههای شومِ «تروریسم» و «افراطگراییِ» در منطقه، ابعاد و مقیاسی به مراتب گستردهتر از چالشهایِ کنونی منطقه خواهد داشت.
اما چنانچه همهپرسی مذکور برگزار گردد و در عرصه عملیاتی هم استقلال اقلیم کردستان از سرزمین عراق محقق شود، علاوه بر شرایطی که در سطور بالا ترسیم گردید، بحرانهایی در سطح ملی (عراق) و منطقهای بوجود خواهد آورد.
در سطح ملی، استقلال کردستان با توجه به شرایط موجود در عراق به ویژه نزاع دولت مرکزی با حکومت اقلیم کردستان بر سر کرکوک، اختلافات بین احزاب و اقوام در کرکوک و تهدید مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان بر توسل به زور و اسلحه برای حفظ کرکوک و اهمیت شدید این استان نفتی برای دولت مرکزی، فارغ از تجزیه عراق موجب تشدید شرایط بحرانی و بیثباتی در این کشور و بروز جنگهای داخلیِ خونین بین دو طرف خواهد شد. با بروز این وضعیت در عراق باید در آیندهای نزدیک منتظر جداییطلبی اهل سنت و همچنین شیعیان این کشور باشیم. از سوی دیگر، با توجه به تأکید اردوغان و دولت مرکزی عراق بر پاسخ نظامی این دو کشور در مقابل اقلیم کردستان و معطوف شدن تمرکز قوای دولت عراق به این مسئله، فضا برای نفسکشیدن مجدد داعش در عراق فراهم خواهد شد. مجموع این شرایط در نهایت میتواند شروع یک دومینوی خطرناک باشد که کل منطقه را تحت تأثیر خود قرار دهد.
در سطح منطقهای، استقلال کردستان ابتدا به یک مدل تبدیل خواهد شد؛ مدلی برای جداییطلبی کردها، ترکمنها، عربها، اهل تسنن، شیعیان و ... . از این رهگذر کشورهایی مانند سوریه، یمن، لبنان، اردن و حتی ترکیه، ایران و عربستان و ... دچار چالش خواهند شد. وجود جنگ داخلی در عراق و رشد مجدد داعش و افراطگرایی در این کشور، ابعاد دیگر مثلث بحران جدید خاورمیانه را تشکیل خواهند داد که هر کدام هزینههای گزافی را بر امنیت و ثبات منطقه تحمیل خواهند نمود. اما شاید بتوان گفت که بیشترین تهدید از رهگذر استقلال کردستان متوجه جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. با تحقق این امر، رژیم صهیونیستی با از میان برداشتن اردن، سوریه و عراق و از طریق اقلیم کردستان، به همسایگی ایران خواهد آمد. دلیل حمایت رژیم صهیونیستی از همه پرسی استقلال هم به همین امر یعنی حضور و نزدیکی به مرزهای ایران برمیگردد. مجموع این شرایط موجب خواهد شد خاورمیانهای که در شرایط کنونی به انواع عوامل بیثباتکننده دچار است، به بحرانهای عمیقتری مبتلا شود که خواب آرام را حداقل برای دههها از آن دور خواهد کرد.
بدون شک و با توجه به اهمیت منطقه خاورمیانه در معادلات بینالمللی از یک سو و همچنین پیوستگی سطوح مختلف جامعه بینالملل از سوی دیگر، وجود اینچنین بحران عمیقی در خاورمیانه باید به معنای ایجاد و تشدید بحران در کلیت نظام بینالملل تعبیر شود. از این رو، راهکارهای بازدارندهی پیدایش بحران مذکور و باید و نبایدهای مهم مربوط به این مسئله، خود علامت سؤال مهمی است که پاسخ تحلیلگران و صاحبنظران این حوزه را میطلبد.
کارشناس ارشد روابط بین الملل از دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین