کد خبر: 873359
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
در صورت ادامه بي‌تعهدي سينماي ايران به مصالح جامعه اصرار بر ادامه انحصار فيلم ايراني، منطقي ندارد
سينماي ايران اگر محتواي آثارش را به سود اميدواري دادن به جامعه و ارتقاي نشاط و اخلاق اجتماعي اصلاح نكند، لازم است كه هر چه زودتر زنگ خطر از دست دادن انحصار فيلم ايراني را بشنود و حوزه هنري مي‌تواند در خط مقدم پايان دادن به اين انحصار‌طلبي قدم بردارد.
   جواد محرمي
سينماي ايران اگر محتواي آثارش را به سود اميدواري دادن به جامعه و ارتقاي نشاط و اخلاق اجتماعي اصلاح نكند، لازم است كه هر چه زودتر زنگ خطر از دست دادن انحصار فيلم ايراني را بشنود و حوزه هنري مي‌تواند در خط مقدم پايان دادن به اين انحصار‌طلبي قدم بردارد.  
رئيس حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي مي‌گويد كه اين نهاد تا پايان سال آينده ۱۴ هزار صندلي به سينماهاي كشور اضافه مي‌كند. محسن مومني شريف اين سخنان را در جريان افتتاح رسمي سينما آزادي شهر بيجار بر زبان آورده است. حوزه هنري چند صباحي است كه نشان مي‌دهد قصد كرده تا از انفعال سال‌هاي پيش از اين قدري بيرون بيايد و حضوري فعالانه‌تر در عرصه سينماي كشور از خود نشان دهد. در فضاي ولنگاري فرهنگي كه دامن سينما را هم گرفته و بخش عمده‌اي از آثار سينماي كشور را درنورديده از حوزه هنري به عنوان نهادي انقلابي انتظار مي‌رود كه هوشمندانه‌تر در وسط ميدان هنر و فرهنگ كشور عرض اندام كند و منشأ اثر باشد.
  جنبش سالن‌سازي
تحولات نشان مي‌دهد كه اگر حوزه هنري به اصطلاح دست نجنباند و از خود تحرك نشان ندهد، احتمالاً تا چند سال ديگر نقشي در مناسبات سينمايي كشور نخواهد داشت. رشد چشمگير سالن‌سازي از سوي بخش خصوصي اتفاقي است كه به سرعت در اقصي نقاط كشور در حال رقم خوردن است و مردم هم از سالن‌هاي نو رسيده سينمايي تا حدودي استقبال كرده‌اند و آمارها نشان مي‌دهد كه رغبت براي تماشاي فيلم در سالن‌هاي فرسوده در مقايسه با سالن‌هاي مدرن كفه ترازو را به نفع سالن‌هاي تازه ساخت سنگين‌تر كرده است. اين در حالي است كه حوزه هنري سال‌ها از عرصه سالن‌سازي عقب مانده است.  رقابت در جهان امروز حرف اول را مي‌زند، احتمالاً احساس خطر از رقيب باعث شده تا تحرك حوزه هنري بيش از گذشته شود و بيش از پيش به فكر سامان دادن به سالن‌هاي قديمي خود باشد. هر چند اين كافي نيست و در شهر‌هاي بزرگ سالن‌هاي قديمي به جهت موقعيت مكاني‌شان ديگر براي مردم جذابيت سابق را ندارند. با اين‌حال حوزه هنري ظرفيت‌هاي زيادي در كشور دارد و اگر از مديريت آگاه و هوشمندي برخوردار باشد مي‌تواند دست به تغييراتي در اين باره بزند و همچنان به عنوان يكي از قطب‌هاي سينمايي كشور در عرصه اكران باقي بماند.
سينماهاي حوزه هنري به لحاظ سيستم فني نيز عقب‌ماندگي‌هاي زيادي دارند. ظاهراً اين نهاد در چند روز گذشته اقدامات جدي‌تري را براي خريد تجهيزات آي‌مكس و ادوات نمايش سه بعدي آغاز كرده است و اميد مي‌رود از اين لحاظ نيز بتواند عقب‌ماندگي‌هاي خود را جبران كند.
  موازنه اين‌بار به نفع مردم
اما حوزه هنري در سمت و سو دادن به محتواي آثار سينمايي نيز مي‌تواند منشأ اثر باشد. به تازگي مباحثي پيرامون اختصاص سالن‌هاي حوزه هنري به فيلم‌هاي غيرايراني كه به لحاظ شاخصه‌هاي فرهنگي و اخلاقي در مقايسه با آثار ايراني دست برتر را دارند در رسانه‌ها مطرح شده است و اين مي‌تواند زنگ خطري براي سينماي تلخ و غيرمتعهد ايران تلقي شود. سينمايي كه نزديك به چهار دهه است بنا به پيروزي انقلاب اسلامي و ممنوعيت پخش هر گونه فيلم خارجي از رانت دولتي و انحصار مطلق برخوردار بوده ولي در مقابل به جاي قدرشناسي از انقلاب اسلامي به جاي خلق آثار منطبق با شأن جامعه مسلمان و انقلابي ايران همواره بخش عمده‌اي از آثار خود را منطبق با ميل جشنواره‌هاي خارجي توليد كرده و جالب است كه با اين وجود نيز همواره با ژستي طلبكارانه حساب خود را جدا كرده و بر صندلي مدعي نشسته است.
به تازگي فريدون جيراني در يك گفت‌و‌گوي رسانه‌اي تلويحاً به بي‌وفايي سينماي ايران به ارزش‌هاي انقلاب اسلامي اعتراف كرده است: «سينما در ايران پس از انقلاب را دولت سر پا نگه داشت. دولت با ممنوع‌كردن ورود فيلم خارجي توسط بخش خصوصي و در اختيارگرفتن اكران فيلم خارجي توسط خودش و بعد تسلط بر گلوگاه‌هاي اقتصادي كه بتواند توليد را كنترل كند، سينما را سرپا نگه داشت. اگر در واقع دولت (انقلاب اسلامي) وارد ميدان نمي‌شد و جلوي ورود فيلم خارجي را نمي‌گرفت، سينما در همان سال‌هاي اوليه پيروزي انقلاب تقريباً از بين مي‌رفت. در سال‌هاي 58 تا 62 كه ما شاهد مديريت منسجم و با برنامه‌اي نبوديم و سينما در حالت بلاتكليفي به سر مي‌برد، با ورود گسترده فيلم خارجي و تسلط انجمن واردكنندگان فيلم، سينماي ايران نمي‌توانست به توليد كمي برسد. گرچه امكان داشت بعدها يك سينمايي از دل رقابت با فيلم خارجي به وجود بيايد ولي اين سينمايي كه الان شاهدش هستيم نمي‌توانست حيات بيابد. اين سينما با ريل‌گذاري دولت‌دهه(انقلاب) تشكيل شد. سينمايي كه با حمايت دولت بين سال‌هاي 62 تا 71 روي پا ماند. با تغييرات مديريتي سال‌هاي 71 به بعد هم با وجود برخي تحولات در سياستگذاري‌ها، اهالي سينما همچنان به ريل‌گذاري قبلي وفادار ماندند. در واقع سينما در اين سال‌ها توسط دولت نگه داشته شد.»
اين فيلمساز مي‌افزايد: «اين يكي از پارادوكس‌هاي عجيب سينماي ايران است؛ گرچه به نظر مي‌رسد سينما دولتي است ولي سينما در شكل محتوايي و موضوعي در موارد زيادي در جهت منافع نهاد نگهدارنده‌اش(بخوانيد انقلاب اسلامي) گام برنمي‌دارد. در اين سال‌ها نيز همچنان دولت است كه با تغييراتي در روش‌ها و رويكردها، سينماي ايران را سرپا نگه‌داشته است. سينماي ايران شبيه سينماي اروپاي شرقي نيست كه در دلش سينماي معترض هم وجود داشت ولي 80‌درصد توليداتش هدايت شده بود. در حالي كه در ايران 80 درصد توليدات سينمايي غيرهدايت‌شده است. سينماي ايران، سينماي عجيب و غريبي است كه در دل شرايط پر از تناقض فعاليت مي‌كند. برخلاف آنچه معمولاً ما سينمايي‌ها مي‌گوييم كه دولت بايد پايش را از سينما كنار بكشد و بگذارد شرايط طبيعي حاكم شود، اعتقاد دارم اگر اين اتفاق بيفتد سينماي ايران با مشكلات بسيار جدي مواجه مي‌شود چون اين سينما را تا اين لحظه دولت سرپا نگه داشته است.»
   رسالت تاريخي حوزه هنري
در چنين شرايطي به نظر مي‌رسد حوزه هنري بايد نقش‌آفريني بيشتري در فضاي سينمايي كشور ايفا كند. مباحثي كه چند روز اخير درباره اكران فيلم خارجي مطرح شده مي‌تواند يكي از راهكارهاي جدي براي تحت فشار قرار دادن انحصارگران سينمايي باشد كه از بودجه‌هاي دولتي ارتزاق كرده ولي همواره براي خوشامد جشنواره‌هاي خارجي آثار ضد ملي توليد مي‌كنند. انقلاب اسلامي در مقطعي سينما را به نفع سينماگران در انحصار آثار ايراني قرار داد و اگر لازم باشد اين انحصار را به نفع خانواده و مردم مي‌شكند. مصلحت فرهنگ و خانواده ايراني اگر ايجاب كند حتماً اموال عمومي و دولتي در اختيار آثاري قرار خواهد گرفت كه در خدمت اخلاق، خانواده و اميدواري و نشاط اجتماعي باشند و با كمال تأسف بايد گفت بخشي از فيلم‌هاي خارجي در مقايسه با بخش قابل توجهي از آثار داخلي از محتواي سالم‌تري برخوردارند و همين اختلاف محتوايي مي‌تواند انحصار سينما را به سود مردم و به ضرر سينماي تلخ و ملال‌آور ايران بشكند. بزرگان سينماي ايران بايد اين تهديد را جدي بگيرند كه قرار نيست تا ابد موازنه به نفع آنها ادامه پيدا كند و اگر مصالح ملي را در نظر نگيرند قطعاً اين انحصار ظالمانه خواهد شكست و حوزه هنري نيز مي‌تواند در خط مقدم اين انحصارشكني قرار بگيرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار