به گزارش خبرنگار ما، نهم بهمن‌ماه سال 92، مأموران پليس از مرگ مشكوك مرد جواني به نام احمد در يكي از بيمارستان‌هاي قيامدشت باخبر و راهي محل شدند. شواهد نشان مي‌داد مرد جوان در يك حادثه تصادف بر اثر سوختگي شديد با بنزين فوت كرده است.
با انتقال جسد به پزشكي قانوني دوست احمد كه در محل حاضر بود، به مأموران گفت: روز حادثه سوار ماشين احمد بوديم كه در حال عبور از خيابان، با خودروي سواري تصادف كرديم. راننده خودرو از ماشين پياده شد و بعد از درگيري با من و احمد يك ظرف بنزين را روي سر و صورتمان پاشيد كه باعث آتش گرفتن احمد شد. بلافاصله او را به بيمارستان رسانديم، اما به خاطر شدت سوختگي فوت كرد.
بعد از اين توضيحات، مأموران با رديابي شماره پلاك خودروي سواري توانستند راننده را شناسايي و بازداشت كنند. متهم كه مرد جواني به نام ايرج بود در بازجويي‌ها به جرمش اقرار كرد و گفت: روز حادثه مقتول به خاطر سرعت زياد به عقب ماشينم برخورد كرد و مقصر بود. وقتي از ماشين پياده شدم متوجه شدم خسارت زيادي به ماشينم وارد شده است. او اصرار داشت صحنه تصادف را بهم بزند كه با هم درگير شديم. عصباني شدم و ظرف بنزيني را از عقب ماشين برداشتم و روي آنها پاشيدم. قصد كشتن نداشتم، اما مقتول با جرقه‌اي آتش گرفت و فوت كرد.
با كامل شدن تحقيقات، پرونده به شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و در اولين جلسه رسيدگي، با درخواست قصاص از سوي اولياي‌دم متهم به قصاص محكوم شد. اين حكم بعد از تأييد در ديوان عالي كشور در آستانه اجرا قرار داشت، اما متهم توانست با پرداخت 300 ميليون ديه از چوبه‌دار فاصله بگيرد. بنابراين هفته گذشته متهم از جنبه عمومي جرم در همان شعبه پاي ميز محاكمه به رياست قاضي قربان‌زاده قرار گرفت و در آخرين دفاعش گفت: روزي كه بازداشت شدم فرزند دومم تازه به دنيا آمده بود و يك‌ماهه بود. در اين پنج‌سال همسرم با مشقت زياد او را بزرگ كرد و از آن دوران شيرين محروم شدم. حالا پشيمانم و براي يك لحظه عصبانيت مرتكب اشتباه بزرگي شدم. از هيئت قضايي تقاضا دارم در مجازاتم تخفيف قائل شوند تا بتوانم اين سال‌ها را براي خانواده‌ام جبران كنم. در پايان هيئت قضايي متهم را به سه‌سال حبس محكوم كرد و با احتساب روزهاي بازداشت وي به زودي آزاد خواهد شد.
