کد خبر: 873179
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
مروري بركودكي و نوجواني امام‌حسين(ع)«بخش اول»
محمد صادق دهنادي
محمد صادق دهنادي
 
عاشورا به عنوان مهم‌ترين حماسه تاريخ اسلام، تاكنون تحليل‌هاي متفاوتي داشته است و افراد مسلمان و غيرمسلمان از نگاه‌هاي مختلف به آن پرداخته‌اند.
با اين حال يكي از وجوه اعجاز عاشورا اين است كه بررسي تاريخي، كلامي، حقوقي و ديني و فقهي آن، هيچ‌يك از قداست و تحسين برانگيز بودن آن نكاسته‌است و از جنبه راز آسماني آن كه باعث‌شده واقعه كربلا در وراي قيام‌ها و نهضت‌هاي عدالت‌طلب جهان، در تاريخ بماند و گذر زمان آن را در غبار فراموشي غرق ننمايد، پرده‌گشايي نشده است.
اين همه البته در ساحت معرفت الهي بي‌غرض نيست. خداوند عاشورا و محتواي نهضت بزرگ سيدالشهدا سلام‌الله عليه را براي آگاهي و الگوبرداري انسان‌ها حفظ كرده است. چه اينكه بدون اين نگره، از همان شب عاشورا – پيش از واقعه – چه بسيار دشمناني كه بر مظلوميت اباعبدالله گريستند، اما جز ايستادن و نگريستن هيچ كار ديگري نكردند.
 
بنابراين حسين(ع) در اعتقادات اسلامي، آن كتاب عظيمي است كه بايد بارها خوانده شود و بالاتر از اسباب و علل ملكوتي كه حتي پيش از تولد ظاهري، او را «شهيد» بزرگ تاريخ معرفي كرده بود؛ درباره عبرت‌هاي زندگي نيك بينديشد و به‌قول استاد شهيد مرتضي مطهري از طريق گريه به هماهنگي روح و البته راه با او دست يابد.
يكي از مهم‌ترين دلايل براي اين نگاه به حماسه كربلا، سند بسيار مهمي است كه از زبان امام محمد باقر(ع) به دست ما رسيده است و تاكنون ميلياردها بار توسط شيعيان در قالب مناجات و تضرع و مرثيه قرائت شده است.
 
اوج زيارت پر فيض عاشورا كه گويي به زبان امروزي فهم نقش عاشورا در زندگي تشيع است، اين جمله ارجمند است:
«‌اللهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد».
اينجا، امام به شيعيان تعليم كردند كه از خدا بخواهند، زندگي آنها را مانند زندگي خاندان پيامبر قرار دهد ( تا) مرگ‌شان نيز مانند مرگ با شكوه اين خانواده رقم بخورد. پس حقيقت هماهنگي درود بر حسين و برائت از آنهايي كه او را كشتند و فرزندانش را به اسارت گرفتند و حرمتش را از بين بردند، نزديك شدن محب به سبك زندگي آن بزرگواران است. عبارتي كه در مناجات اديبانه دكتر علي شريعتي اين‌گونه تجلي يافته كه «خدايا تو چگونه زيستن را به من بياموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت.»
 
بر همين اساس مي‌توان فهميد، الهي و غيبي بودن نهضت عاشورا در انگاره شيعي به هيچ‌وجه به معناي خروج نهضت از دايره اسباب وعلل مادي و كاملاً مشهود نبوده و نيست، چنانكه در امر ظهور به عنوان سومين تئوري مهم تشيع، الهي بودن ظهور حضرت حجت(عج) به هيچ وجه نافي ضرورت تحقق اسباب و علل عادي و اجتماعي آن نيست.
با اين مقدمه مي‌توان به وضوح دريافت كه مسئله عاشورا، موضوع فهم يك اتفاق يا حداكثر يك سلسله رويداد از تاريخ 27 رجب سال 60( زمان هجرت سيدالشهدا از مدينه به مكه) و متعاقب آن رويداد بزرگ طف نيست. وقتي پيامبران سال‌ها قبل از تولد حسين(ع) بر عاشورا مي‌گريند و پيامبر از پيش از بارداري حضرت صديقه(س) به اباعبدالله و در زمان حمل آن نور و وقت تولد، از عاشورا سخن مي‌گويند و به زبان ديگري مردم را به رويدادي كه اتفاق خواهد افتاد توجه مي‌دهند، اين نشان مي‌دهد كه اراده خدا بر اين است كه حسين(ع) نه فقط در روز عاشورا، بلكه از آغاز حيات توسط ديدگان حقيقت‌بين فطرت بشري ديده شود.
 
اساساً يكي از تفاوت‌هاي بارز مسئله شهيد طف با قيام‌هاي مشابهي كه ابوالفرج اصفهاني آن را قيام‌هاي طالبيين مي‌نامد، همين نگاه فرآيندي اسلام و پيامبر عزيز آن به مسئله عاشورا است. در اين نگره عاشورا يك اتفاق نيست، بلكه برخورد دو روند است؛ روندي كه يك سوي آن از كشتن هابيل شروع مي‌شود و ادامه مي‌يابد و يك سوي ديگر آن در خط نبوت و امامت سير مي‌كند تا تمام قد در كرانه رود فرات روبه‌روي هم مي‌ايستد. بنابر‌اين نمي‌توان انتظار داشت بدون شناخت آنچه حسين(ع) را از آغاز حيات بدين سو كشانده و در مقابل آنچه سرنوشت او رقم زده، معرفتي پيدا كرد.
 
در ميان پژوهش‌ها و آنچه در محافل مذهبي از وجود نازنين سيد و سالار شهيدان تبيين مي‌شود، بخش كودكي و نوجواني كه قطعاً مهم‌ترين سنگ بناي شكل‌گيري شخصيت هر فرد است، كمتر مورد توجه بوده است. يكي از مشكلات بزرگ پژوهش و تحقيق در اين حوزه، فشار زايدالوصف حكومت‌ها از وفات پيامبر تا حكومت اميرمؤمنان و از صلح امام حسن تا عاشورا نسبت به خاندان پيامبر است. با اين حال براي درك نهضت كربلا، هيچ چاره‌اي جز مرور دقيق و مدلسازي اين روند در حد مقدورات نيست.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار