گندم زماني
موضوع بيكاري فارغالتحصيلان دانشگاهي طي چند سال اخير به يكي از مهمترين چالشهاي كشور در بخش بيكاري تبديل شده و هماكنون كشور در اين خصوص داراي انباشت تقاضا براي كار است.
مطابق با آمارهاي ارائه شده در فروردين ماه امسال نرخ بيكاري جوانان تحصيلكرده از ۳۵درصد هم گذشت و اكنون به گفته سرپرست وزارت علوم 40 درصد بيكاران كشور از فارغالتحصيل دانشگاهها هستند.
وقتي عنوان ميشود بيكاري تحصيلكردگان از 35 درصد هم گذشت، يعني اينكه حدوداً از هر سه جوان تحصيلكرده يك نفر بيكار است كه با اين فرض سالانه يك ميليون جوان ايراني فارغالتحصيل ميشوند، چيزي حدود 500 هزار جوان تحصيلكرده ايراني هر سال به جمعيت ميليوني بيكاران اضافه ميشود.
روند مذكور از افزايش بيكاران حكايت از اين دارد كه با انفعالي كه از سوي دولت ديده ميشود، در سال جاري بايد منتظر بيش از 4 ميليون بيكار باشيم. طبق گفته رئيس دولت يازدهم دولت تواني براي ايجاد شغل بيش از آنچه آمارها نشان داد، نخواهد داشت چنانچه نيمه دوم سال 95 حسن روحاني اظهار داشت: «توان ما براي اشتغال چقدر است؟ ما با امكانات فعلي نميتوانيم پاسخگوي اين تعداد متقاضي كار باشيم.» با اين حال اما رفع معضل بيكاري به خصوص فارغالتحصيلان بيكار از جمله وعدههاي مهمي بود كه دولت بدان اشاره كرد و طرح كارورزي به عنوان وعده 100 روزه دولت نيز راهكاري در راستاي جذب فارغالتحصيلان دانشگاهي بيكار از مقطع كارداني تا مقطع دكتري از سوي وزارت كار دانسته شد.
طرحي كه با هدف اشتغال سالانه ۱۵۰ هزار فارغالتحصيل بيكار پايهگذاري شده و حتي قرار است دستمزد هر يك از افراد نيز به ميزان يك سوم حداقل حقوق مصوب سال ۹۶ ( حدود ۳۱۰ هزار تومان براي هر فرد ) پرداخت شود. حال آنكه بايد گفت با وجود اينكه آمارها از بحران بيكاري جوانان با تحصيلات بالا خبر ميدهند، چندشغلهها همچنان در دستگاههاي دولتي مشغول به كارند و رابطهها بر ضابطه و قانونهاي استخدامي ارجعيت دارد. به همه اين موارد مباحث «ژن خوب» را هم كه اضافه كنيم. گره كور بازار كار فارغالتحصيل دانشگاهي تا جايي ادامه يافته است كه تمامي شواهد كف جامعه، اسناد و آمار دولتي و تريبونها گوياي اين حقيقت است؛ متأسفانه با چنين انفعالي هر روز بيشتر از قبل شاهد سير صعودي مداركي هستيم كه تنها براي قاب شدن به ديوار صادر ميشود.