مشروطيت؛ مشروطيت حركتي بود كه با پيشاهنگي علما كه مظهر دينداري مردم بودند، توانست پيش برود. بله، فلان روشنفكر، فلان نويسنده، فلان محفل پنهاني در كشور بود، نه اينكه نبود، اما پيش نميرفت، كاري نميتوانستند بكنند، نفوذي در مردم نداشتند. آنچه در مشروطه مردم را به ميدان آورد، عبارت بود از حضور علماي تراز اولي مثل مرحوم شيخ فضلالله نوري، مثل مرحوم سيدمحمد طباطبايي، مثل مرحوم سيدعبدالله بهبهاني؛ اينها علماي بزرگ بودند؛ در تهران و در تبريز علماي بزرگ، در اصفهان علماي بزرگ، در بعضي از شهرهاي ديگر هم همينجور، در فارس همينجور، علماي بزرگ جلو افتادند و مردم دنبال اينها آمدند؛ منتها خب انگليسها اينجا زرنگتر از ما بودند؛ هم بين علما اختلاف ايجاد كردند [هم بين مردم]. در تهران بين آن دو بزرگوار و شهيد بزرگوار شيخ فضلالله نوري اختلاف ايجاد كردند. شيخ فضلالله نوري كه پيشقدمترين عالم براي برقراري مشروطه بود، به اتهام ضديت با مشروطه به دار كشيده شد! اين كاري بود كه آنها كردند. مردم را كشاندند به سفارت و يك عدهاي دودستي مشروطه را تقديم انگليسها كردند و مشروطه آن شد كه دنبالش رضاخان بود و 50 سال، 60 سال عقبماندگي اين كشور، اما شروع حركت با دين بود.
بيانات رهبري در ديدار مردم قم 95/10/19