قاعدتاً با نزديك شدن به زمان مسابقات، بايد شرايط بيش از هر زماني براي ورزشكاران آماده و مهيا شود. اگر به دنبال كسب نتيجه و رسيدن به موفقيت هستيم، بايد امكانات لازم براي آرامش كشتي گيران را فراهم كنيم. اما متأسفانه به تنها چيزي كه توجه نميشود، همين مسئله مهم است. البته اين يك مسئله فراگير است. به طور كلي ما هيچگونه توجهي به نگهداري اماكن و امكانات ورزشي خود نداريم و در اين راستا بسيار سهلانگار هستيم به همين دليل هم هست كه مراكز ورزشي يكي پس از ديگري در حال از دست رفتن است. چون هيچگونه فعاليتي براي نگهداري آنها نميشود. خانه كشتي، مركز كشتي ايران است و همه جوانان و استعدادهاي ما از سرتاسر كشور به اينجا ميآيند براي آنكه از يك هفته، دوهفته، يك ماه، چند ماه و حتي گاه يكسال در آن زندگي و تمرين كرده و خود را براي كسب مدالها، عنوانها و موفقيتها آماده كنند، اما شرايط به گونهاي است كه خانه كشتي برايشان به زندان تبديل ميشود و بعد از آنها انتظار كسب مدال و موفقيت هم داريم. درحالي كه استاديم آزادي اصلاً نميتواند جاي اردو باشد، اما كشتيگيران همه سختيها را به جان ميخرند و در شرايطي بدتر از اين هم يك يا چند روز آب و برق و كولرهاي خانه كشتي قطع شده باشد كار كرده و مدال هم گرفتهاند. ما خود پيش از اين در منظريه كه قبلاً مرغداري بود و بعد تميزش كردند و چند تخت گذاشتند تمرين كرديم و بعد هم رفتيم المپيك اما الان شرايط فرق كردهاست. بايد شرايط را فراهم كنيم وقتي نتيجه ميخواهيم. چطور وقتي كشتي جوانان نميتواند انتظارات را آنطور كه بايد برآورده كند همه انتقاد ميكنند اما حالا نسبت به امكانات و شرايط انتقادي نميكنند. آن هم وقتي كه قرار است به زودي راهي مسابقات جهاني شويم. چون ديد مسئولان به كشتي به گونهاي نيست كه خود را موظف به انجام خيلي كارها بدانند. آنها فقط قبل از المپيك ياد كشتي و وزنهبرداري ميافتند كه با مدالهاي آن رنكينگ كاروان ايران بالا ميرود. البته چه انتظاري ميتوان داشت وقتي رئيسجمهور تيم ملي فوتبال را به دليل يك برد نزد خود فرا ميخواند، اما نوبت به كشتي كه ميشود انگار نه انگار. ما به اين بيتوجهي عادت كرديم و كار خود را ميكنيم و اما اين همه بيانصافي حق كشتي نيست.