شكست بارسلونا مقابل رئالمادريد در نيوكمپ واقعاً دردناك بود و هيچ ابراز همدردي با اين تيم نميتوان كرد. در اين ديدار تعداد تماشاگران با لباس سفيد در استاديوم از هميشه بيشتر بود و اين در حالي بود كه مادريديها لباس سومشان كه به رنگ فيروزهاي است را پوشيده بودند، آن هم براي اولين بار در تاريخ و با اين لباس غيرمرسوم به مصاف بارسا رفته بودند. اين هم نشانهاي ديگر كه ثابت ميكند سوپركاپ جامي است كه روحش به توريستها فروخته شده است. در اين جو عجيب بازي مثل يكي ديگر از ديدارهاي پيشفصل بود، ادامهاي براي بازيهاي دوستانه ميامي، البته كه در واقع ديداري رسمي بود كه بارسا در آن كاملاً بدون برنامه و هدف بازي ميكرد، البته كه مثل هميشه تنها يك هدف وجود داشت، رساندن توپ به لئو مسي. خط ميانياي در كار نبود، توپ با سرعت حركت نميكرد، به نظر اين بازي اصلاً بازياي نبود كه مربي تيم هم بخواهد و بارسا فقط به فكر نتيجه آن بود و ميخواست هرطور شده برنده بيرون بيايد. از طرفي بارسا نيمار را هم از دست داده است و اين يعني ديگر نميتواند به MSN، مثلث سهگانه مشهورش متكي باشد.
در غياب نيمار بارسا شب عجيبي داشت، نه توان حمله كردن داشت و نه توان گل زدن. اين يعني سرمربي تازه وارد در تيمش يك سوپراستار دارد و بايد خيلي سريع باقي بازيكنان را دور او بچيند. بارسا بدون هيچ توانايي خاصي تمام اميدش به مسي بود، اما مقابل تيم قدرتمندي مانند رئال مادريد چنين برنامه كلي و كهنهاي هرگز نميتواند، موفق باشد. در ديدار يكشنبه شب هم رئال مادريد تيمي بالغ و كاملاً آماده نشان داد. كسي نميتواند انگيزه بارساييها را زير سؤال ببرد، اما مطمئناً براي بردن رئال مادريد شرايط بهتري نياز است. معمولاً بعد از شكستهايي اينچنيني برخي از بازيكنان شرايط خوبي ندارند و اين بار هم همين طور بود. الكس ويدال، دلوفئو، پيكه و راكيتيچ برخي از آنها بودند. اين را هم درك نميكنم كه چرا سرخي روبرتو دوباره روي سكوها بازگشته است. اين تيم بارساي ماه آگوست و در دوره گذار است كه نيمي از آن سپري شده است. كوتينيو و دمبله بايد بيايند، بارسا هنوز اميدهاي زيادي دارد كه براي آنها بجنگد. هنوز جامهاي زيادي وجود دارد كه بارسا برايشان بجنگد.