کد خبر: 866532
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
پسر جواني كه متهم است مزاحم خواهرش را به قتل رسانده است، براي دومين بار محاكمه و به قصاص محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، پانزدهم بهمن‌ماه سال 93، مأموران پليس از يك فقره درگيري خونين در محله كن باخبر و راهي محل شدند. بررسي‌ها نشان مي‌داد درگيري بين دو دوست صميمي اتفاق افتاده‌است و در آن درگيري پسر 29ساله‌اي به نام كامبيز با ضربه چاقو به گردنش زخمي و به بيمارستان پيامبران منتقل شده است.
 
تحقيقات براي دستگيري ضارب آغاز شده بود كه خبر رسيد ‌كامبيز بر اثر شدت جراحات فوت كرده‌است. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد. در حالي كه تلاش براي دستگيري عامل قتل ادامه داشت، متهم 30 ساله خودش را تسليم پليس كرد. ماني گفت: در آن درگيري كامبيز را با چاقو زدم و فرار كردم، اما به خاطر عذاب وجدان تصميم گرفتم خودم را معرفي كنم.
 
او در شرح ماجرا گفت: پنج‌سال از دوستي من و كامبيز مي‌گذشت و با هم رفت و آمد خانوادگي داشتيم. او براي من مثل برادر بود تا اينكه متوجه شدم با خواهرم رابطه دارد. خواهرم شوهر داشت و صاحب دو فرزند بود. اين ماجرا از زماني كه خواهرم را مقابل باغ پدري كامبيز ديدم، متوجه شدم. بعد از آن بود كه با برادر بزرگم صحبت كردم و با هم سراغ كامبيز رفتيم. او را سوار ماشين كرديم و به سمت بزرگراه آزادگان رفتيم.  در راه موضوع را مطرح كردم و از او خواستم دست از سر خواهرم بردارد كه قبول كرد. اين گذشت و من از ‌كامبيز بي‌خبر بودم تا اينكه يك هفته قبل از حادثه، مادرش به خانه ما آمد. وقتي مرا ديد، گفت هنوز آنها با هم رابطه دارند و از من خواست تا آبروريزي نشده با خواهرم صحبت كنم. متهم گفت: از شنيدن حرف‌هاي مادر كامبيز شوكه شده‌بودم و تصميم گرفتم دوباره با كامبيز صحبت كنم. مقابل خانه آنها رفتم و خواستم همراهم بيايد كه قبول نكرد. بعد او از من خواست تا سوار ماشينش شوم و باهم به خانه يكي از بستگانش رفتيم تا با هم صحبت كنيم. وقتي وارد خانه شديم در را قفل كرد و به سمت من حمله كرد و شروع به كتك ‌زدن من كرد. براي اينكه او را از خودم دور كنم، چاقويي كه آنجا افتاده بود را برداشتم و به طرفش گرفتم كه به سينه و گردنش ضربه خورد. وقتي كامبيز را خونين روي زمين ديدم، فرار كردم. بعد از اقرارهاي متهم و بازسازي صحنه جرم پرونده تكميل و به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
 
در جلسه رسيدگي به پرونده با درخواست قصاص از سوي اولياي دم، متهم در جايگاه حاضر شد و مدعي شد سابقه بستري در بيمارستان رواني را دارد. سپس وكيل متهم مداركي مبني بر چندين بار سابقه خودكشي متهم را به دادگاه ارائه داد. به اين ترتيب متهم به كميسيون پزشكي قانوني فرستاده شد. با اعلام كارشناسان پزشكي قانوني مبني بر اينكه متهم مبتلا به اختلالات رواني است، اما در زمان جرم قوه تميز و داراي اراده بوده‌است، ماني بار ديگر پاي ميز محاكمه رفت.
 
در دومين جلسه، پدر مقتول گفت: با پرداخت ديه اعلام گذشت مي‌كنم، اما مادر مقتول در حالي كه اشك مي‌ريخت، گفت: راضي به گذشت نيستم و حاضرم سهم ديه را نيز بپردازم.
سپس متهم در دفاع از خود گفت: كامبيز به خاطر ارتباط با خواهرم آبروي ما را در محل برده بود. حتي مادر مقتول نيز به اين رفتار معترض شده بود، به همين خاطر از من درخواست كمك كرد. روز حادثه براي صحبت كردن با كامبيز رفته بودم تا او را از اين كار منصرف كنم كه با هم درگير شديم و ناخواسته دست به چاقو شدم كه منجر به قتل شد. حالا هيچ حرفي ندارم. فقط از مادر كامبيز مي‌خواهم او هم مرا كمك كند و مرا ببخشد. در آخر هيئت قضايي بعد از شور ماني را به قصاص محكوم كرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار