ذوالفقاريفرد، فيلمساز و عكاس درباره نمايشگاه جديد خود با نام «بخند عراق» كه فردا جمعه ۲۰ مرداد در گالري برسام برپا ميشود به مهر گفت: من چند بار كربلا و پياده روي اربعين رفته بودم ولي يك بار تصميم گرفتم براي عكاسي از مناطق جنگي و آدمهاي جنگ زده هم به عراق بروم.
وي با اشاره به اينكه براي اين پروژه بر ترس خود از جنگ غلبه كرده است، بيان كرد: من خودم را به سمت ترسي كه در وجودم نهفته بود كشاندم تا با اين ترس مبارزه كنم. من از ناامني و جنگ ترس داشتم ولي بايد ميرفتم و ميديدم در دل آنچه ميگذرد.
اين عكاس ادامه داد: وقتي چند روز عكاسي كردم ديدم عراقيها دوربين را دوست دارند، البته چه مقابل دوربين لبخند بزنند و چه لبخند نزنند، چهرهشان غمي عميق را نشان ميدهد براي همين تصميم گرفتم به طور كامل دهان آنها را پاك كنم و آثار را به هنرمندان حوزههاي مختلف بدهم تا با توجه به مدياهاي مختلف نيمه پايين چهره آنها را نقاشي بكشند، يا مجسمه بسازند و... در واقع ميخواستم توجه اصلي روي چشمها باشد و در بخشي از استيتمنتي هم كه براي دوستان هنرمند فرستادم نوشتم كسي كه اسم تابلوي موناليزا را «لبخند موناليزا» گذاشت ظلم بزرگي كرد چون باعث شد كسي چشمهاي موناليزا را نبيند.
سازنده مستند «بن بستي با ديوار بلند» در پاسخ به اينكه آيا كار كردن روي عكسها باعث نميشود همان نگاهها تحت تأثير قرار بگيرد، گفت: به نظرم اتفاقاً در راستاي تأكيد بر همان غمي كه در چشمهاي افراد جنگزده عراقي وجود دارد، اين آثار مفهومي خلق شدهاند و اگر اين بخش مفهومي نبود، همه ميآمدند عكسها را ميديدند و ميرفتند اما الان خود جنگ هم در اين عكسها ديده ميشود.
ذوالفقاريفرد با بيان اينكه ۲۸ اثر در اين نمايشگاه به نمايش درخواهد آمد كه تركيب عكس و هنرهاي ديگري چون نقاشي، معرق، خط نستعليق، مجسمه و... است درباره علاقهاش به عكاسي گفت: من ابتدا ميخواستم در حوزه ادبيات و شعر كار كنم و حتي كتاب شعرم را براي چاپ آماده كردم اما وقتي به سمت سينما گرايش پيدا كردم، دوست نداشتم به عنوان شاعر خودم را جا اندازم.
اين مستندساز تأكيد كرد: من دوست دارم به عنوان يك كارگردان شناخته شوم و مستند اولي كه ساختم درباره مهاجران پاكستاني بود كه كودكان كار هستند و در حاشيه تهران زندگي ميكنند. يك مستند ديگر با عنوان «بريدن پرهاي كلاغي كه دوست داشت ماهي شود» با كانسپت «تنشي كه بين پدر و مادر است هم بچگي كودك را از او ميگيرد و هم آينده او را تباه ميكند» ساختم و چند كار تئاتر هم كردهام.
اين عكاس در پايان درباره چگونگي انتخاب هنرمندان براي تكميل عكسها نيز اظهار كرد: من ميخواستم همه نوع هنري در اين نمايشگاه در تلفيق با عكسها ارائه شود كه بر اين اساس با خيلي از هنرمندها صحبت كردم و يك پروسه هشت ماهه براي اين منظور به طول انجاميد. خيليها ايده را كه ميشنيدند ميگفتند ما دست به تابلو بزنيم ۴ ميليون تومان ميگيريم و اين براي من منطقي نبود چون ميخواستم كار مشترك صورت بگيرد نه اينكه من سفارشدهنده باشم. خوشبختانه در ماههاي آخر توانستم تعدادي از هنرمندان خوب را كه ايده فراتر از موضوعات مالي برايشان اهميت دارد پيدا كنم. در اين نمايشگاه هنرمنداني چون سياوش ابراهيمي، محمد سوران اميني، ابوالفضل باقري، صدرا بلوطي، آرش بهرامي اقدم، نسيم پيرامزاده، محمد پوررضا، مهران تاجيك، نيكزاد تولايي، سياوش جعفري، عليرضا جوادي، مهسا حياتيپور، ياسمن حقيقي، مهرداد خدابخشي، محمد حسين خدامالحسيني، محمد خسرو انجم، محمدحسين ديانت، تورج رحيمي علي آبادي، بهنام رزاقي، حسين سپهري، حميد صفي زاده، گروس عبدالملكيان، امير حسين عرفاني، محمد علي فارسي، افسانه محمودي، علي مختاري، محمود منفرد، آرش وحيد نيك آثاري در تكميل عكسهاي ذوالفقاري خلق كردهاند.