جواد حامدي
يك پژوهش نشان ميدهد كه ناسزاگويي رشد خيرهكننده و قابلتوجهي در كتابهاي امريكايي داشته است؛ وضعيتي كه بايد از آن به عنوان بحران بداخلاقي در بازار نشر امريكا ياد كرد. هشدار درباره اين موضوع شايد به اتخاذ قوانين تازهاي درباره نظارت كتابها منجر شود؛ نظارتهايي كه احتمالاً سختگيرانهتر از پيش اعمال خواهد شد ولي اين مسئله بيترديد احتياج به وضع قوانين تازه دارد. تحليلگران متن با بررسي بيش از يك ميليون نسخه كتاب توسط چهرههاي دانشگاهي به اين نتيجه رسيدند كه افزايش واژههاي ناپسند و كثيف از نيمه ۱۹۵۰ تاكنون اسفبار بوده است. زماني مارك تواين ميگفت بايد در هر خانهاي يك اتاق وجود داشته باشد كه آنجا بتوان ناسزا گفت زيرا انتشار چنين احساساتي خطرناك است. امروز رماننويسان امريكايي با چنان افزايشي چنين واژههايي را به كار ميبرند كه از آن به عنوان افزايشي دراماتيك ياد ميشود. با بررسي تقريباً يك ميليون كتاب در يك تحقيق جديد، اين نتيجه به دست آمده است كه استفاده از برخي فحشهاي روزمره ۶۷۸ برابر بيشتر از نيمه قرن بيستم است. واژههاي ناپسند ديگري نيز تا ۱۶۸ برابر رشد داشتهاند. اين تحقيق كه از سوي جين توينگ، نويسنده و پروفسور روانشناسي در دانشگاه سنديگو انجام شده كتابهاي منتشر شده بين ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۸ را مورد بررسي قرار داده و واژههايي را به عنوان معيار تعيين كرده است. اين واژهها از آنجا انتخاب شدند كه به عنوان هفت واژهاي كه در تلويزيون هرگز اجازه كاربرد آنها وجود ندارد، شناخته ميشوند. اين واژهها را جورج كارلين، كمدين در سال ۱۹۷۲ به عنوان خط قرمز شناخته بود.
در هر حال روشن شده است كه تغييرات معنيداري در كتابهاي نوشته شده در استفاده از همه اين واژهها وجود دارد و در مجموع در كتابهاي منتشر شده در فاصله ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ بايد گفت ۲۸برابر كتابهايي كه در اوايل ۱۹۵۰ منتشر شدهاند، اين واژهها به كار رفتهاند. توينگ ميگويد: فكر ميكردم استفاده از اين واژهها افزايش يافته باشد اما تصور نميكردم اين افزايش ۲۸ برابر شده باشد. اين تحقيق نتيجه گرفته است كه فرهنگ امريكايي بهطور فزايندهاي به سمت ارزشگذاري فردي رفته است و تابوهاي اجتماعي را زير پا ميگذارد و به همين دليل شاهد افزايش استفاده از اين كلمات هستيم. برنده جايزه ادبي «من بوكر» سال پيش با عنوان «آدم فروشي» نوشته پل بيتي، رماننويس امريكايي شماري از كتابخوانان را دچار شوك كرد زيرا بيش از ۱۷۹ بار واژههاي ناسزاي خياباني در آن به كار رفته بود.