حسين گلمحمدي
براي چندمين بار است كه پنجرهها و تمام شيرهاي آب و گاز خانه را چك ميكند تا از بسته بودن آنها مطمئن شود. بقيه افراد خانواده داخل خودرو منتظر او هستند تا بيايد و به قصد سفر، راهي جاده شوند. اين چك كردنهاي چندين باره او، همه را كلافه و عصباني كرده است ولي اين رفتار دست خودش نيست و غير ارادي هميشه نگران سلامتي خود و اعضاي خانواده است. هميشه نگران است كه مبادا فراموش كرده باشد دري را ببندد و اين نبستن، در نبود او براي خانه خطرساز شود. اين حس مراقبت از خود و عزيزانش و رعايت نكات ايمني باعث شده است كه خانواده به او برچسب يك آدم وسواسي را بزنند ولي او معتقد است كه اين رفتار اصلاً يك رفتار وسواسي نيست، بلكه او بيشتر از بقيه نگران سلامتي خانواده است بنابراين بيشتر از بقيه مراقب همه چيز است و نكات ايمني را بيشتر از بقيه رعايت ميكند. در واقع او يك رفتار خودمراقبتي دارد.
خودمراقبتي يعني اعمالي كه فرد انجام ميدهد تا ايمن و تندرست بماند، از سلامت جسمي خود نگهداري كند، نيازهاي اجتماعي و رواني خود را برآورده سازد، از بيماريها يا حوادث پيشگيري كند، ناخوشيها و وضعيتهاي مزمن را بهبود بخشد و از سلامت خود حفاظت كند. افرادي كه رفتار خودمراقبتي دارند هميشه به صورت داوطلبانه آماده مراقبت از ديگران هستند. اين افراد شايد هيچ آموزشي در زمينه مراقبت از خود و ديگران نديده باشند اما به صورت ذاتي مراقب همه چيز هستند تا اتفاقي براي كسي نيفتد. حس مسئوليت براي حفظ سلامت خود، خانواده و نزديكان در اين افراد بسيار بالاست. تا به حدي كه اين افراد حتي مراقب فرزندان و سالمندان و همسايگان خود نيز هستند. در واقع يكي از ويژگيهاي خودمراقبها، مراقبت از ديگران است.
خودمراقبتي به زبان ساده يعني مراقب خود باشيم كه بيمار نشويم، رفتارهاي پرخطر نداشته باشيم، نكات ايمني را رعايت كنيم تا سلامت بمانيم، در روابط اجتماعي مراقب رفتار و گفتار خود باشيم. اين موارد و هزاران مورد ديگر كه باعث ميشود ما در زندگي فردي از لحاظ جسمي و روحي و رواني سالم باشيم خودمراقبتي است. در واقع يك عمر زندگي سالم و شاد در گرو اين خودمراقبتي است. در جامعه كنوني ما افرادي كه خلق و خوي خودمراقبتي را به طور كامل داشته باشند تعدادشان زياد نيست. همين بالا بودن آمار تلفات ناشي از تصادف، خفگي بر اثر نشت گاز، انفجار و آتشسوزي بر اثر اتصال سيمهاي برق و ابتلا به بيماريهاي واگير، روابط اجتماعي بيمار و دروغ و ريا و غيره همگي نشان از بياحتياطي و اهميت ندادن به سلامت و زندگي شاد و سالم و در يك كلام فقدان خودمراقبتي است. نكته جالب هم در اينجاست كه هميشه مرگهايي كه ناشي از بياحتياطي فرد بوده است را گردن تقدير و قسمت مياندازيم. اما اين خود فرد است كه اگر نكات ايمني را رعايت كند كمتر آسيب ميبيند. از سويي اگر ما به روابط سالم خود با ديگران اهميت بدهيم، دروغ نگوييم، سر همكار و فاميل و آشناي خود كلاه نگذاريم، ريا نكنيم، ثروت و دارايي خود را به رخ ديگران نكشيم هيچ گاه در زندگي اجتماعي و فردي خود دچار مشكل نميشويم و اگر هم مشكلي در زندگي داشته باشيم با آرامش حل ميكنيم. مراقبت از خود شامل خودمراقبتي جسمي، خودمراقبتي عاطفي و هيجاني، خودمراقبتي روحي يا معنوي ميشود كه اگر با تأمل و دقت بيشتري از خود مراقبت كنيم، طبيعتاً شيوههاي مؤثرتر و بهتري در جهت سلامت خانواده، دوستان و دنياي اطراف خود در پيش خواهيم گرفت.
براي مراقبت جسمي ميتوانيم با انجام دادن حركات ورزشي مثل نرمش و پيادهروي يا حركات ساده به سلامت خود كمك كنيم. تغذيه سالم داشته باشيم و از سلامت آنچه ميخوريم آگاه باشيم و فقط براي شكم سيركردن غذا نخوريم. يكي از مهمترين نكات مراقبت از جسم خود، رعايت نكات ايمني است كه با توجه و تنبلي نكردن در انجام آن ما دچار مشكل نميشويم. اگر موتورسواريم از كلاهكاسكت استفاده كنيم. در حال رانندگي كمربند ايمني را ببنديم. در زمان استفاده از بخاري از سلامت لولههاي دودكش مطمئن شويم، از سالم بودن سيمهاي برق خانه و محل كار مطمئن شويم و. . . ، به هنگام بيماري به پزشك مراجعه كنيم، خوددرماني نكنيم، اگر فردي مبتلا به بيماري واگير است و به عيادتش ميرويم مراقب خود باشيم، از رفتارهاي پرخطر كه ما را مبتلا به بيماريهاي صعبالعلاج ميكند، پرهيز كنيم.
براي مراقبت خود از لحاظ عاطفي و هيجاني سادهترين راه آن است كه با خود مهربان باشيم و خودمان را ببخشيم. از خود انتظارات منطقي داشته باشيم. اين بدين معنا نيست كه انگيزه نداشته باشيم و سخت كار نكنيم. نكته اينجاست كه كار كردن بايد ما را قوي كند، نه شكننده. براي نيازهاي خود محدوديت قائل شويم. دوستاني را انتخاب كنيم كه به ما احترام ميگذارند و از ما انتظار ندارند كه هر كاري را انجام دهيم تا رابطه دوستيمان خدشهدار نشود. در واقع با افرادي معاشرت كنيم كه بتوانيم با آنها بخنديم، تفريح كنيم، در زمانهاي بحراني بتوانيم با آنها جدي صحبت كنيم و از آنها كمك فكري بگيريم.
براي مراقبت از خود، به روح و روانمان توجه كنيم. هرآنچه ما را از نظر روحي و معنوي ارضا ميكند مانند نماز، مراقبه، توجه به خويش و هرآنچه به روح و باور ما ارتباط پيدا ميكند را انجام دهيم. افراد همفكر با خود را پيدا كنيم، درباره خود فكر كنيم و ارزشها و اولويتهاي خود را بشناسيم، كتابهايي در اين رابطه بخوانيم و با ديگران درباره آن بحث و گفتوگو داشته باشيم تا خود و دنياي درونمان را عميقتر دريابيم. تا آنجا هم كه از دستمان برميآيد به ديگران كمك كنيم.
اما باورهاي غلطي در ذهنها وجود دارد كه باعث ميشود از خود غافل شويم و مراقب خود نباشيم. مثلاً گاهي توجه به خود را خودخواهي ميدانيم. درحاليكه اول بايد دم دست خودمان باشيم تا بتوانيم به ديگران كمك كنيم. وقتي به ديگران زياد توجه ميكنيم در واقع به آنها اين فرصت را نميدهيم تا ياد بگيرند چگونه از خود مراقبت كنند. يا مثلاً اين جمله را از زبان خيليها ميشنويم: «اصلاً وقت نميكنم به خودم توجه كنم.» همه به خوبي ميدانيم كه پس از انجام يكسري فعاليتها حتماً بايد زماني را به شارژ كردن باتري خودمان اختصاص دهيم. كارشناسان مديريت زمان و برنامهريزي زندگي، هميشه توصيه ميكنند كه خودمراقبتي بايد بخشي از برنامه زندگي ما باشد، درست مثل ساير برنامههاي كلاسي يا كاري.
و در آخر بايد گفت زندگي آنقدر زيباست كه با مراقبت از خود ميتوانيم از زيباييها و موهبتهاي آن نهايت لذت را ببريم، فقط كافي است حواسمان به خودمان باشد.