دکتر سيدنعمتالله عبدالرحيمزاده
در حالي که شوراي امنيت به پيشنهاد امريکا نشستي براي بررسي آزمايش موشکي کرهشمالي ترتيب داده و چين هم رزمايشي در سواحل شبهجزيره کره و درياي زرد براي قدرتنمايي در برابر امريکا و ژاپن اجرا ميکند، مشکل اصلي پکن در جايي دورتر از اين حوزه و در ارتفاعات بلند هيمالياست. مشکل از 16 ژوئن و وقتي شروع شد که کارگران چيني در منطقه دولکام مشغول ساختن جادهاي شدند؛ منطقهاي که مالکيت آن مورد مناقشه بوتان و چين است و واحدهاي نظامي هند براي حمايت از بوتان وارد اين منطقه شدند. هند براي توجيه اين کار مدعي «تغيير يکجانبه مرزها» از سوي چين شد که به نظر سوشما سواراج، وزير خارجه هند، امنيت کشورش را بهطور مستقيم تهديد ميکند. هشدارهاي پکن در اين مدت کارساز نشده و هند با تقويت يگانهاي نظامياش در منطقه بر موضع خود اصرار ميکند و حالا که حتي لفاظيهاي تند و تهديدهاي نظامي پکن هم باعث عقب نشستن دهلينو نشده، به نظر ميرسد دو طرف فاصلهاي با جنگ ندارند به خصوص اينکه چين روز جمعه چهارم آگوست تير اخطار خود را به سوي پايگاه نظامي هند با پرتاب يک موشک شليک کرده است.
پکن تنها به شليک اين تير اخطار بسنده نکرده بلکه از طريق روزنامه دولتي گلوبال تايمز خود به هنديها اين پيام را داده که در دو هفته آينده «عمليات نظامي محدودي» را براي بيرون راندن يگانهاي هندي از منطقه دولکام اجرا ميکند. بايد توجه داشت که عمليات نظامي در اين پيام محدود توصيف شده تا از حالا فکري براي کنترل پيامدهاي آن شده باشد و از بروز يک جنگ تمامعيار با عواقب پيشبيني نشده جلوگيري شود. علاوه بر اين، اعلام مدت دو هفتهاي ميتواند در حکم دادن يک اولتيماتوم زماني به طرف هندي باشد تا در اين مدت البته نه چندان زياد به فکر چارهاي باشد و خود نيروهايش را از دولکام عقب بکشد و از قبل انگيزه درگيري را از بين ببرد. از طرف ديگر، به نظر ميرسد که هنديها بيشتر به دنبال حفظ تنش در حد فعلي هستند و خانم سواراج همين جمعه از صبر و بردباري ميگويد که به نظر وي «تنها راه پايان دادن به مناقظه کنوني با چين است.»
اين تأکيد او بر صبر و بردباري به معناي حفظ وضعيت فعلي و ماندن نيروهاي هندي در دولکام است که نميتواند مورد قبول پکن باشد و رون گائو کيانگ، سخنگوي وزارت دفاع چين يک روز هشدار داده بود که صبر پکن بيپايان نباشد تا نشان بدهد که پکن آماده استفاده از زور براي عقب نشاندن هنديهاست. روشن است که پکن ديگر تحمل دخالت هنديها در موضوعي را ندارد که به آنها ربطي ندارد، چراکه مشکل را تنها مربوط به خود و بوتان ميداند و به همين جهت هم بعد از دو ماه يک درگيري محدود را چارهساز مشکل دانسته است. معلوم نيست که اين درگيري ميتواند به جنگي مثل جنگ خونين 1962 منجر شود يا نه، اما با توجه به مانور همزمان چينيها در درياي زرد بايد گفت که پکن مشکل خود با هنديها را بيارتباط با ديگر مشکلاتشان در درياي زرد يا درياي جنوبي چين نميداند. در واقع، پکن از ابتداي ورود باراک اوباما به کاخ سفيد به اين سو حلقههاي امريکايي را به دور خود تنگتر ديده، چنانکه دونالد ترامپ هم با وجود تمام اختلافاتش با اوباما، اين روند را ادامه داده است. امريکا فشارهاي خود را بنابر اين روند در دو حوزه بيشتر کرده؛ حوزه نخست درياي زرد و شبهجزيره کره به بهانه برنامه موشکي و هستهاي کرهشمالي، حوزه دوم درياي جنوبي چين و به بهانه جزاير مصنوعي چين در آن.
با وجود اين، فشارهاي امريکا موجب تخطي به خاک چين نشده و منافع اين کشور به صورت مستقيم تهديد نشده اما هند با اعزام نيروهايش اين کار را کرده و باعث شده پکن در عمل درگير مناقشهاي شود که به صورت مستقيم منافع ملياش را تهديد ميکند. پکن اگر در اين مناقشه کوتاه بيايد يا اجازه حضور بيشتر نيروهاي هندي در منطقه را بدهد، در عمل بايد در حوزههاي ديگر هم عقب بنشيند چراکه به رقباي بينالمللي و منطقهاي نشان داده تهديدهايش توخالي بوده و در وقت عمل حاضر نيست دست به خطري بزند. هرچند مشکل دولکام در ظاهر اهميتي در مقايسه با آن دو حوزه ديگر ندارد، اما وضعيت به نحوي پيش رفته که مبدل به مهمترين دردسر پکن شده تا آنجا که پکن ميتواند جديت خود را در اين منطقه به رقبايش نشان بدهد. به عبارت ديگر، گزينه نظامي و مشت آهنين چيني در دولکام ميتواند تأثير خود را نه تنها در اين منطقه بلکه در درياي زرد و جنوبي چين نشان بدهد و به اين جهت است که بايد گفت، هنديها بايد پرتاب موشک يا اجراي عمليات محدود نظامي و مهلت دو هفتهاي را از سوي پکن جدي بگيرند.