کد خبر: 863562
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۶
نظري بر «انقلاب تكاملي اسلام» سندي شاخص در تاريخچه انقلاب اسلامي
اينك سخن از اثري شگرف است كه نشر و مطالعه گسترده آن، نقشي سترگ در تغذيه فرهنگي مبارزان انقلاب اسلامي داشته است.
شاهد توحيدي
 
اينك سخن از اثري شگرف است كه نشر و مطالعه گسترده آن، نقشي سترگ در تغذيه فرهنگي مبارزان انقلاب اسلامي داشته است. استاد جلال‌الدين فارسي با خلق شاهكاري كه در قالب «انقلاب تكاملي اسلام» تبلور يافت، پشتوانه‌اي نظري براي جوانان ِطالب شناخت اسلام در دوران رژيم گذشته فراهم آورد، تا جايي كه كمتر جوان مبارزي را مي‌شد يافت كه از اين اثر سراغي نگرفته و راه به مفاهيم آن نبرده باشد. فارسي كه در دوران خود به نبود وجود چنين آثاري پي برده بود، در ديباچه كتابش چنين گفته است: «با اينكه روش تحقيق، بيش از حاصل تحقيق ارزش دارد، كمتر اتفاق افتاده كه نويسنده‌اي در كنار حاصل تحقيقاتش، روش خود را عرضه بدارد. شايد بدين سبب باشد كه معمولاً پيش از نوشتن و تحقيق، به روشي نمي‌انديشند و اساساً روش قطعي و واحدي ندارند يا از شناخت و بررسي و ارزيابي روش‌ها عاجزند. علت هر چه مي‌خواهد باشد، مهم اين است كه چنين كمبود و نقصي هست و من مي‌خواهم روش تحقيقم را همراه حاصل آن عرضه كنم و در اين عرضه، مخصوصاً روي سخن با كساني است كه تحقيق تاريخي مي‌كنند يا هر تحقيق ديگري. عرضه‌ام راز دلي است و بيان ماجراي ذهني خودم كه به اتخاذ اين سبك و روش انجاميده است.
 
نخستين فكري كه به ذهنم آمد، اين بود كه جنبش اعتقادي- اجتماعي اسلام يك پديده گذشته و موضوع علم تاريخ است و به هرحال واقعيتي از واقعيت‌هاي جهان. در تحقيق علمي تاريخ، كمال مطلوب اين است كه واقعيت جريانات اجتماعي گذشته درك و فهم شود. به اين منظور بايستي به يكي از فعاليت‌هاي ادراكي مطمئن متوسل شد. سپس انديشيدم كه چون ‌امثال اين پديده قابل تجديد نيست، از مشاهده كار بگيريم كه معمولاً در موارد مشابه به كار مي‌رود و نتايج يقيني به بار ‌مي‌آورد. اما پديده‌هاي تاريخي برخلاف پديده‌هاي علومي كه با روش مشاهده درك مي‌شود، از مشاهده محقق به دور است. پس چاره نيست جز اينكه از مشاهدات كساني استفاده شود كه خود شاهد پديده مورد بحث بوده‌اند.»
 
استاد فارسي در بخش ديگري از ديباچه خويش، به نحوه استفاده خود از گزارش‌هاي تاريخي پيشينيان پرداخته و درباره آن مي‌نويسد: «مشاهدات پيشينيان به صورت اسناد تاريخي در اختيار و هر مجموعه از آن، در يكي از منابع و مآخذ گرد آمده است. استفاده از مشاهدات ديگران، برخلاف تصوري كه بر محافل علمي حاكم است، منحصر به تحقيق تاريخي نيست بلكه وضع در علوم تجربي و ساير علوم مشاهده‌اي، به علل ديگري چنين است. اگر چشم‌انداز علوم تجربي از وصف خشك و خالي آزموده‌هاي حسي آن‌سوتر نمي‌رفت، ممكن بود كه تجربه‌هاي شخصي هركس به‌تنهايي بتواند موضوع چنين وصفي قرار گيرد، زيرا آزموده‌هاي هركس، تنها معلومات و فرآورده‌هاي دست اول است. ولي واضح است كه تنها برپايه مجموع ادراكات
- خواه تجربي و خواه مشاهده‌اي- يك شخص، حتي هوشمندترين فرد هم، نمي‌توان چيزي به نام دستگاه علمي جامع ساخت و دركي كلي يعني واقعي از جهان ارائه داد.
 
پس براي دست يافتن به‌معرفت جامع و كلي، ناگزير بايد تجربه‌ها و مشاهدات ديگران را وارد زمينه معرفت علمي كرد. در اين روند پي بردم كه كار سندشناسي از مهم‌ترين كارهايي است كه تحقيق تاريخي مرا مي‌سازد، چون گذرگاه وصول به مشهودات ديرينه است. از طرفي يك سند معتبر جز اطلاع اندكي در اختيار نمي‌گذارد، همانگونه كه اطلاعات اسناد و منابع وقايع گذشته، ما را به‌طور محدود و به تقريب با واقعيت‌هاي عيني گذشته آشنا مي‌سازد، مخصوصاً كه مفهوم هر سند، بيشتر نماينده حادثه‌اي است كه در ذهن شاهد يا ناقل و محققي به ظهور رسيده تا آنچه در واقع اتفاق افتاده است. معلوماتي كه از طريق سندشناسي به‌دست مي‌آيند، ذاتاً جزئي هستند و نه كل حقيقت و نه آن جامعه متحرك و در حال تحول و چند بعدي. اينها به حال خود و به تنهايي حقيقت ندارند، زيرا حقيقت واقعيتي كلي است و بينش ما نسبت به امور و اشيا، آنگاه منطبق بر واقعيت خواهد بود كه امر و شيئي را در ميدان و در ارتباط با هر آنچه بدان بستگي دارد به نظر آوريم.»
 
فارسي در مقدمه خود، به موضوع تحقيق و دسته‌بندي‌هاي خويش در انقلاب تكاملي اسلام نيز مي‌رسد و درباره آن مي‌نويسد: «از آنچه در فوق آورديم مشخص گشت كه محتوي اسناد يا حقايق جزئي گذشته را، بايستي در ذهن خويش با عمل تركيب و چنان هماهنگ و پيوسته گردانم تا از آنها كلي بيارايم كه جريانات تاريخي در آن چنان راست و روشن باشد، پنداري همان است كه در ديرگاه بوده است. ساختن فرضيه تاريخي به مدد آفرينندگي ذهني با تركيب و تأليف حقايقي كه از انتقاد و مطاله مدارك به دست آمده، در حقيقت دگر‌سازي جامعه‌ها و حوادث پيشين است. من پيكره متلاشي گذشته را فراهم مي‌آورم و از فكر خويش، جاني تازه در آن دميده او را بر‌مي‌خيزانم و اين نوعي رستاخيز است. اين اصول كلي، قوانين حاكم بر جريانات حيات اجتماعي است و مانند همه قوانين و اصول كلي ثابت و لايزال است، از ابتدا بوده و تا ابد خواهد بود. بنابر همين خصوصيت يعني ثبات و لايزالي قوانين حاكم بر پديده‌ها و امور است كه با كشف چگونگي يك نوع پديده گذشته- يا حال كه در شرف گذشتن است- كيفيت همان نوع پديده در آينده مكشوف و آشكار مي‌گردد.
 
پس تحقيق من گرچه در گذشته جامعه‌هاي انساني و جريانات آن است، چون به دريافت اصول كلي و قوانين هميشگي مي‌انجامد، درك جريانات آتي و كيفيت آن هم به شمار مي‌رود. به همين سبب، نظريه صائب تاريخي علاوه بر توجيه منطقي پديده‌هاي گذشته، پيش‌بيني دقيق كيفيت آنها هم هست. نظريه‌اي كه در اين كتاب درباره تاريخ اسلام ابراز شده تصوير علمي سه جريان اجتماعي است:
 
1- نهضت و انقلاب تكاملي اسلام
2- جنبش و انقلاب ارتجاعي
3- جنبش و جهاد در راه تجديد انقلاب تكاملي.
 
در جريان اول و سوم يك جهت داشته‌اند برخلاف جريان دوم كه خود امتداد جريان جاهليت بوده است. از اسناد فقط آن مقدار در تصوير جريانات به كار برده‌ام كه ضرورت داشته، با اين حال طرح و ساختمان نظريه‌ام چنان قابليتي دارد كه همه معلومات حاصل از مدارك در آن مي‌گنجد به طوري كه حقيقتي در تاريخ اسلام نمي‌ماند كه در چارچوب آن با ديگر حقايق و معلومات پيوستگي و انسجام نيابد.»
 
نظريه‌ام خصوصياتي دارد كه برهان صحت و استحكام آن به شمار مي‌روند. يكي از خصوصياتش اين است كه بسياري از معضلات اعتقادي، فقهي، سياسي، اقتصادي، نظامي و حقوقي را كه در قلمرو محدود رشته علمي خاص خود قابل حل نبوده و لاينحل مانده‌اند حل كرده است. از جمله كيفيت جهان‌بيني اسلام و نظامات اجتماعي آن، مسئله ولايت و خلافت، طرز حكومت، نقش ائمه و موازيني كه طبق آن شيوه مبارزه و موقعيت سياسي- اجتماعي اتخاذ مي‌كرده‌اند، چگونگي جهاد امام مجتبي و سيدالشهدا و اينكه امام چطور در عين شهادت مي‌تواند وظيفه امامت و رهبري خلق را انجام داده باشد يا پيروز شود.
اميد است نظريه‌ام بنياد طرح مبسوطي از بينش تارخ اسلام باشد و راه را براي جهاد خلق به خاطر تجديد انقلاب تكاملي اسلام هموار گرداند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر