مترجم: علي طالبي
رؤياي جابهجا كردن پهپاد تنها با تكان دادن دست به لطف فناوري Empa ميتواند به زودي محقق شود. سنسور ساخته شدهاي از فيبرهاي پيزوي مقاومتي به شكل يك مچ بند ميتواند حركات مچ را اندازهگيري كند و آنها را به سيگنالهاي الكتريكي تبديل نمايد. از اين روش ميتوان براي هدايت روباتهاي پرنده يا ديگر وسايل الكترونيكي بدون نياز به كنترل از راه دور استفاده كرد.
دانشمندان در سوئيس مچ بند ساعت هوشمندي ارائه دادهاند كه ميتوان از آن در كنترل كردن يك پهپاد استفاده كرد. مچ بند ساعت ابداعي كه ظاهر آن معمولي به نظر ميرسد، حاوي فيبرهاي چاپ سهبعدي است كه با تكان دست به سمت چپ، روبات به سمت چپ حركت ميكند. با تكان دست به راست روبات به سمت راست حركت ميكند. همچنين با مشت كردن دست روبات پرنده به آرامي روي ميز فرود ميآيد. باور كنيد اين خيالي نيست واقعي است. محققان به سرپرستي فرانك كلمنزاز با عملكرد بالا سنسوري از جنس فيبرهاي پيزو- مقاومتي طراحي كرده و آن را به شكل يك مچ بند در آوردهاند كه ميتواند حركات دست را ثبت كند.
فيبرهاي پيزو- مقاومتي الكترواستاتيك (رساناي برق) هستند و تغيير در شكل را تشخيص ميدهند و آن را به سيگنال الكتريكي تبديل ميكنند كه قابل خواندن توسط يك تجهيز ترمينال و در نتيجه قابل تفسير است. اين يعني مثلاً روباتها ميتوانند تنها با يك اشاره ساده انگشت حركت كنند.
البته سنسورهاي حركتي چيز جديدي نيستند و تاكنون حركات اساساً با استفاده از سنسورهاي بصري (دوربينها)، شتاب سنجها و ژيروسكوپها (براي حركات چرخشي) ثبت ميشدند. با اين حال اين شكل ثبت حركات نيازمند حركتهاي كاملاً واضح و مشخص در يك دامنه سرعت خاص بود كه در مقايسه با حركات بشر غير طبيعي و بزرگ به نظر ميرسد. از طرف ديگر سنسور جديد Empa به كوچكترين حركات طبيعي ناخودآگاه نيز پاسخ ميدهد. با اين حال كلمنز به دنبال كنار گذاشتن فناوريهاي قبلي نيست. او ميگويد:«اين فناوري تركيبي از سنسورهاي مختلف را با مفاهيم جديد به كار ميبندد. بنابراين تنها حركاتي را در نظر ميگيريم كه با فناوريهاي قبلي قابل تشخيص نبود.» تركيب سنسورهاي شتابس، چرخشي و جهت دهي با سنسور فيبري جديد ميتواند صدور «فرمانهاي» جديد براي كنترل تجهيزات فني را تسهيل نمايد، چه اين تجهيز يك روبات پرنده باشد چه يك روبات در گاراژ.
براي ايجاد الگوريتمهاي تفسيركننده حركات، محققان براي نمونه سنسور موردنظر را داخل يك مچ بند مناسب تعبيه كردند به طوري كه به راحتي قابل استفاده و تا حد امكان كوچك باشد. دستبندهاي تزئيني معمولي نيز براي اين كار مناسب هستند. به هر حال كمي طول ميكشد تا به اين مرحله برسيم. فرانك كلمنز و مارك ملنيكويز در اولين نمونه ساخته شده فيبرهاي پيزو- مقاومتي را با بخشي از پارچه مچبند جايگزين كردند. هرچند اين كار براي به كارگيري سنسور در مقياس مطلوب كافي نبود. كلمنز ميگويد: «با هدف ساخت مناسب يكپارچه، تركيب ساختار سنسور در مادهاي غير بافتني را دنبال كرديم.» بنابراين سنسور ساخته شده به اين شكل قابل استفاده در مچ بندهاي موجود است.
استفاده از سنسور در قالب مچ بند نيز ميتواند خيلي زود منسوخ شود. محققان در تحقيق خود در حال بررسي امكان يكپارچهسازي سنسور پيزو- مقاومتي با يك پلاستر هستند. در اين صورت تنها كاري كه براي انجام تعاملات مختلف با تجهيزات فني و روباتها لازم است ميتواند استفاده از يك پلاستر روي مچ باشد. هرچند اين پروژه در ابتداي كار خود است اما همه چيز خيلي خوب در حال كار است. آنها در حال بررسي يك پروژه صنعتي بالقوه با شركايي از بخشهاي صنعتي مختلف هستند.
منبع: ساينس ديلي