فرزين ماندگار
«دينداتآيآر» عنوان برنامهاي تركيبي است كه مدعي است با نگاهي جديد به موضوعات اجتماعي با رويكرد ديني و با حضور كارشناسان برجسته رسانه و دين، توليد و روانه پخش از آنتن شبكه سوم سيما ميشود.
دين داتآيآر را بايد در زمره انبوه برنامههايي قلمداد كرد كه به دليل رعايت نكردن برخي ظرافتها توان درگير كردن مخاطب را ندارد. اشكال عمده و اصلي برنامههايي از اين دست نشناختن مخاطب است، دينداتآيآر احتمالاً به منظور درگير كردن مخاطب عام توليد و روانه پخش شده اما متأسفانه در سطح برنامهاي كه صرفاً ميتواند مخاطب خاص داشته باشد، متوقف مانده است.
اساساً اغلب برنامهسازهاي تلويزيون قواعد و اقتضائات عامهپسند بودن را نميدانند، دوست دارند حرفهاي مهم بزنند و مخاطب را به دنبال خود بكشند اما در پله اول كه همانا جذب مخاطب است، دچار سكته ميشوند.
پيش از اين «جوان» در گزارشي به اشكالات و ضعفهايي كه برخي برنامههاي تقليدي شبكه افق چون عصرانه از آن رنج ميبرد، اشاره كرده بود و درباره برنامه به اصطلاح تركيبي دينداتآيآر هم ميتوان اين ضعفها و اشكالات را برشمرد؛ ضعفهايي كه مانع گرم شدن برنامه ميشود و فضاي كار را با نوعي سردي ناشي از نبود صميميت مواجه ميكند.
اول از همه دست كم گرفتن اجرا در اغلب برنامههاي اينچنيني است. خيليها فكر ميكنند موفقيت برنامههايي چون ماه عسل تنها به محتوا و موضوع آن مربوط ميشود غافل از اينكه شومنها امروزه در برنامهسازيها حرف اول را ميزنند و بار اصلي جذابيت برنامههايي از اين دست بر دوش آنهاست.
متأسفانه اغلب برنامههاي تركيبي سيما در منجلاب فرمگرايي گرفتار هستند و تفكري پشت آنها وجود دارد كه ميانگارد صرف رنگ و لعاب دادن به دكور، لباس و طراحي صحنه ميتواند گرماي اصلي برنامه را به دوش بكشد اما واقعيت اين است كه كاراكتر مجري يا مجريان بيش از هر چيز ديگري روي عامه پسند كردن برنامه تأثيرگذار است.
مجري در برنامه دينداتآيآر كاراكتر ندارد. تهيهكننده محترم از او نخواسته تا از بيان جملات و كلمات كليشهاي پرهيز كند چون احتمالاً نميدانسته كه كليشه چقدر ميتواند اثري مخرب داشته باشد.
دين داتآيآر برخلاف تظاهري كه دارد عامهپسند نيست، براي مثال يكي از آيتمهاي برنامه به اين شكل است كه مجري روي مونيتور انگشت ميگذارد و مثلاً سؤال يكي از مخاطبان به شكل صوتي و نوشتاري مطرح ميشود و سپس كارشناسان برنامه كه چند روحاني هستند با همان سروشكل خطابهگون سخناني درباره مثلاً دين و رسانه بيان ميكنند. آيتمها يكي پس از ديگري ميآيند و ميروند و ريتم تند برنامه هرگز نتوانسته صفا و صميميت و گرمي لازم را به كار تزريق كند.
در برنامه حرفهاي خوبي زده ميشود اما اين حرفهاي خوب درباره رابطه دين و رسانه به رغم تمام فرمگراييهايي كه انجام گرفته نتوانسته در قالبي مطرح شود كه مخاطب را درگير كند. لبخند روحاني كارشناس و خوش چهره بودن او هم كه با لحني شيك و مجلسي سخن ميگويد، نتوانسته به جذابيت و صميميت كار كمك كند.
دينداتآيآر حرفهاي گلدرشتي را كه صرفاً مخاطب خاص دارد، در فرم و قالبي ريخته كه برخي قواعد برنامههاي مخاطب عام را رعايت كرده است. محصول برنامهاي گيجكننده، فاقد انسجام و سطحي از كار درآمده است. در فضاسازي و سروشكل كار باز هم از برنامههاي شبكه بيبيسي وام گرفته شده اما فوت كوزهگري اين برنامهها را ندارد و در برزخ برخي از قواعد فرماليستي گرفتار شده است.
پرسش كليدي برنامه اين است: برنامه ديني بسازيم يا نسازيم، براي پاسخ اين پرسش از كليشه تكراري تريبون آزاد هم استفاده ميكند و به سبك گزارشهاي معروف سبك صداوسيمايي به ميان مردم هم ميرود اما تنها سرو شكل فرمي تغيير كرده، اين بار گزارشگر از مونوپد استفاده ميكند و سلفيگونه سؤالاتش را مطرح ميكند اما سردي همان سبك كذايي همچنان بر روح كار حاكم است. اميد است نقاط ضعف ديندات آي آر در ادامه كار به نقاط قوت تبديل شود و برنامهاي عامه پسند تر به روي آنتن برود.