برادر گرامي و با همت آقاي سعيداللهي واسطه خير شد تا توفيق رفيق گردد و به اتفاق ايشان و هنرمند مردمي و دوست داشتني آقاي جهانگير الماسي به عيادت تهيهکننده ارجمند سينما و تلويزيون و مدير پيشين سينمايي آقاي حبيبالله کاسهساز برويم و از نزديک در جريان روند درمان اين فيلمساز متعهد قرار گيريم. از روزي که خبر تلخ بيماري ايشان را شنيدم، سخت متأثر شدم و هرگاه حبيب پرجنب و جوش و پرتحرک را به ياد ميآوردم که اينک بر تخت بيمارستان با هيولاي سرطان دست و پنجه نرم ميکند براي سلامتي و بهبودش دعا ميکردم و بهجد مترصد بودم حضوري جوياي احوال اين چهره شناخته شده هنر هفتم شوم و به دستور پيامبر رحمت(ص) در عيادت تام و کامل عمل کنم، يعني دست بر دست يا بر پيشانياش بگذارم و براي شفايش هفت بار اين دعا را زمزمه کنم: «اسئل الله العظيم رب العرش العظيم ان يشفيک.»
همچنين سخن نعز نبي مکرم اسلام بر بالين سلمان فارسي را تکرارکنم: «خداوند رنج تو را برطرف و اجرت را زياد کند و بدن و دينت را محفوط نگه دارد.» به هر حال ديدن قيافه متفاوت و رنجورحبيب عزيز و شنيدن دو بار شيمي درماني و برداشتن معده و بخشي از روده وي بس ناگوار و سخت بود، اما در حضورش جز تبسم و تحسين روحيه عالياش چارهاي نداشتيم. از باب ادخال سرور مطالبي بيان شد تا اندک سهمي در شادابي و نشاطش داشته باشيم. از دو پسر برومند وي که پروانهوار بر گرد شمع وجود پدرحلقه زده بودند اطلاعاتي راجع به ادامه درمان کسب کرديم. پسر دوم با شروع بيماري حبيب موي سر خود را تيغ زده بود که در صورت ريزش موي پدر با وي مشابهت و همگوني داشته باشد که الحمدلله هنوز چنين اتفاقي نيفتاده، ولي لاغر شدنش کاملاً مشهود بود. جهانگيرخان الماسي اشارتي بر خاطرات شيرين همکاري با آقاي کاسهساز داشت و با بياني شيوا و دلنشين فضاي عيادت را تلطيف کرد. انگار لحظاتي چند بيمارستان و اندوه بيماري به فراموشي سپرده شد و شعف و خرسندي را بر چهره حبيب نشاند. در خلال گفتوگوها معلوم شد نياز مبرم به تهيه آمپولي کمياب است که جهانگير الماسي داوطلب تأمين آن با همکاري دوستان خارج از کشور شد.
بر اين مبنا از هنرمندان و دوستان تمنا دارم که از سر زدن به آقاي کاسهساز غفلت نکنند. اين ديدارها قطعاً در روحيه ايشان اثر مثبت دارد و از طرفي عيادتکننده مشمول لطف و رحمت الهي ميشود، آن سان که رسول مهرباني فرمود: «عائدالمريض يخوض في الرحمه» و امام صادق(ع) اين مژده را داد که هر کس بيمار مؤمني را عيادت کند، فرشتگان او را تا منزلش بدرقه و برايش طلب مغفرت ميکنند. گرچه حضور در بيمارستان و ديدن بيماران انسان را متأثر و محزون ميکند، اما کمترين پيامدش اين است که قدردان نعمت سلامت باشيم و آني به قدرت، ثروت، معرفت و مهارت خود غره نشويم . نکته ديگري که دوستان در اين عيادت رعايت کردند اين بود که مدت ملاقات کوتاه باشد و با نشستن طولاني موجبات زحمت بيمار و اطرافيان فراهم نشود. اميد به فضل و کرم الهي براي تندرستي و بهبودش داريم و همنوا با شيخ اجل سعدي عليهالرحمه اين نغمه را ميسراييم: گفتي که مستجاب کنم گر دعا کني
توفيق هم عطا کن و حال دعا ببخش