خاطره جالبي از مصطفي تاجزاده از ليدرهاي فتنه اين روزها در تلگرام ميچرخد كه نشان ميدهد او قبل از اين روزهايي كه مقابل ولي فقيه بايستد و از شعار عليه آرمانهاي امام، وسط اردوكشي خياباني دفاع كند، ديگران را بهخاطر چاپ نكردن عكس امام كه طبق مصالحي صورت گرفته بوده، ضد ولايت فقيه ميدانسته است!
حميد داودآبادي از نويسندگان كشورمان در كانال تلگرامياش خاطرهاي از حجتالاسلام سيدهادي خسروشاهي نقل ميكند: آن اوايل تاجزاده مديركل مطبوعات و نشريات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شد. او روحيهاي بسيار افراطي داشت و خود را شديداً مقلد امام خميني ميدانست. قصد كرديم براي مقابله با نشريات وهابي در لندن، مجلهاي به زبان عربي در لندن منتشر كنيم. به حضرت امام خميني (ره) قضيه را گفتم كه خيلي خوششان آمد و فرمود: «كار بسيار خوبي است، انجام دهيد.» به ايشان گفتم: با توجه به اينكه مجله براي مسلمانان ساكن انگليس ميشود، ميخواهيم از شما اجازه بگيريم تا تصوير شما را روي جلد آن منتشر نكنيم. حضرت امام با تعجب بيشتر فرمود: مگر قرار است در هر شماره عكس بنده را روي مجلهتان چاپ كنيد؟ نخير.
به هيچ وجه حتي در داخل مجله عكس مرا چاپ نكنيد. چند شماره العالم چاپ شده بود كه نامهاي از مصطفي تاجزاده به دستم رسيد كه شديداً از كار ما اظهار نارضايتي كرده بود. يك روز كه مرا ديد، با عصبانيت گفت: آقاي خسروشاهي، شما ضد ولايت فقيه هستيد! شما به چه حقي روي جلد مجله العالم عكس حضرت امام خميني را منتشر نميكنيد؟ همين نشان ميدهد كه شما با امام خميني مخالفيد و ضد ولايت فقيه هستيد. وقتي توصيه شخص امام خميني را گفتم، تاجزاده نپذيرفت. چند روز بعد در ديدار با امام، تاجزاده را بردم جلو و به امام عرض كردم: برخي آقايان ما را به خاطر اينكه روي جلد مجله العالم تصوير شما را چاپ نميكنيم، ضد ولايت فقيه ميدانند. امام خنديد و فرمود: «قبلاً هم گفتم كه، به هيچ وجه حتي توي صفحات داخلي مجلاتتان عكسي از بنده چاپ نكنيد چه برسد روي جلد! از امام تشكر كردم، نگاهي به قيافه گرفته تاجزاده انداختم و رفتم. با اين دگرديسي فاحش در رفتار مصطفي تاجزاده بايد ديد تاجزاده فرداهاي آينده چه تصويري از خود به نمايش خواهد گذاشت.
اعلمي: شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان حيات جلبكي دارد
اكبر اعلمي هم همچون بسياري از همفكران اصلاح طلبش از شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان عصباني است. او در كانال تلگرامياش حرفهاي تندي عليه اين شورا نوشته است.
او در مطلب خود اين شورا را انتصابي و خودكامه ناميده كه فقط داراي رابطه مريد و مرادي با برخي مشاهير و برخورداري از حيات سياسي جلبكي و استفاده از رانت شهرت سيدمحمد خاتمي و نيز سياستگذاري براي حذف رقباي سياسي و جايگزين شدن خود و رفقايشان است. اعلمي از وزن اجتماعي هريك از اعضا به تنهايي و نيز اينكه در انتصاب آنها كدام ويژگي و شايستگي مدنظر واقع شده كه به آنها صلاحيت تعيين تكليف براي صدها هزار اصلاحطلب كشور را ميدهد، پرسيده است. او در ادامه در مورد شوراي دور جديد نقبي به گذشته مسئله دار شوراها در دوران اصلاحات ميزند و ميپرسد: «آيا در اين دوره هم مانند سالهاي ۸۴ – ۷۶، به جاي متمركز شدن روي برنامههاي اصلاحطلبانه و نهادينه كردن آنها و نقد و نقادي و حسابكشي از عملكرد دولت و مجلس و شوراهاي شهر و روستا؛ با موجسازيهاي رسانهاي و مظلومنمايي، هوچيگري، بازي با احساسات جوانان از طريق بزرگنمايي نقاط ضعف و بلاهت برخي افراد تندرو و افراطي در جناح رقيب و قربان صدقه رفتن براي برخي شخصيتها بهويژه رئيسجمهور و بتسازي از آنها و ايجاد حاشيه امن براي فرار از پاسخگويي و عمل به وعدهها و تعهداتشان و عاقبت طرح اين ادعا كه رئيسجمهور يك تداركاتچي بيش نيست، جزيي از راهبرد اصلاحات و اصلاح طلبان خواهد بود؟ دوران حيات سياسي جلبكي مبتني بر هوچيگري و بازي با احساسات مردم با طرح شعارهاي فريبنده، كي به پايان خود خواهد رسيد و مردم كي شاهد فعاليتهاي حزبي شفاف و صادقانه همراه با ارائه برنامه و كارنامه خواهند بود؟»